دوستی دولتهای روسیه وایران ودوری مردم دوکشور
ساعت 24 - تاریخ روابط میان ایران و روسیه حدود چهارصد سال است که ریشه دارد و از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ظرفیت های خوبی داشتند و دارند. این روابط بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گسترش پیدا کرد و مبنای بسیاری از همکاری ها شد.
مساله ای که با آن مواجه هستیم این است که برای برقراری روابط فرهنگی بالا یک سری مشکلاتی پیش روی وجود دارد که می توان از نبود یک رسانه رسمی در اختیار مردم، نبود دیپلماسی مردمی و پایین بودن سطح روابط دانشجویی بین دو کشور نام برد. اگرچه باید به ظرفیت های خوب همچون گرم بودن مردم ایران از لحاظ جغرافیایی، شهرهای ایران به لحاظ آثار و ظرفیت های گردشگری و جذب توریسم و قدمت تاریخی که برای همه جذابیت دارد، اشاره کرد. اکنون با توجه به این مسائل، باید به این موضوع بپردازیم که روابط فرهنگی بین ایران و روسیه گسترده نیست. باتوجه به مسائل مطروحه و اهمیت فاکتور فرهنگ در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی بین دو کشور، سوالی که مطرح است اینکه علل و موانعی که باعث می شود اینگونه روابط فرهنگی بین ایران و روسیه به عنوان دو کشور همسایه و تاثیر گذار در سطح منطقه و بینالملل گسترش پیدا نکند و کم بوده است، کدامند. پاسخی که قابل بیان است اینکه روابط فرهنگی بین دو کشور بیشتر دولت محور است و مردم محور نشده است. بنابراین تفکر دولتی و یا روابط و همکاری های دولت محور بین ایران و روسیه وجود دارد، اما هنوز این روابط عمومی نیست. ایده ای که به نظر می رسد راهگشای این مسئله باشد توجه کافی و لازم به فاکتور مردم است. بدین گونه که اگر روابط بین روسیه و ایران توسط مردم از پایین هرم به صورت اصولی شکل بگیرد و دولت فقط نظارت و مدیریت داشته باشد می توان گفت روابط فرهنگی بین دو کشور استمرار و گسترش پیدا خواهد کرد. چون اگر مردم نباشند روابط عمیق شکل نمی گیرد و با یک جنگ بین دو کشور این دولت ها هستند که به راحتی فرو می پاشند و مردم باقی می مانند.
مصداق مورد انتظار برای این ایده می تواند برداشتن ویزا بین دو کشور، ایجاد پرواز مستقیم بین استان های مختلف ایران و روسیه، خصوصی سازی تجارت بین مردمان دو کشور و درآمدزایی از قبال این خصوصی سازی باشد. به دلیل اینکه شرایط خصوصی بین دولت ها خوب شکل نگرفته است، مردم دو کشور نیز با هم ارتباط ندارند. اگر این ارتباط شکل بگیرد، به دنبال آن ارتباطات مردمی که منجر به ازدواج می شود و ساکن شدن آنها در کشور مورد نظر باعث می شود دولت ها امکاناتی را برای جمعیت دو طرف در نظر بگیرند که این باعث گسترش روابط می شود. باید تحولی در پارادیم حاکم بر ذهنیت ایرانیان و جامعه روسیه صورت گیرد و قدرت سخت به سمت قدرت نرم یا رسانه ای تغییر کند. بایستی روابط فریز شده در هرم قدرت سیاسی به جامعه تزریق و هرم قدرت از پایین به بالا بازتعریف شود. نکته دیگر تدریس زبان روسی و فارسی در هر کدام از کشورهاست. بهتر است در سیستم آموزشی انتخاب زبان یادگیری مورد نظر را بر عهده خود دانش آموز بگذاریم و آن را از دوران کودکی آغاز کنیم. نکته مهم این است که روسیه در سطح بین الملل تأثیرگذار است و نفوذ فرهنگی آمریکا را نمیپذیرد. زمانی که عوامل فنی، تکنیکی و ... نقش بازدارنده را در توسعه روابط اقتصادی میان ایران و روسیه ایفا میکنند، اما مسئله اساسی عدم شناخت دو کشور از یکدیگر است. از اینرو توسعه روابط مردمی یک راهبرد عقلانی است و پیش نیاز آن، شناخت و درک درست دو ملت از یکدیگر است. بنابراین باید ظرفیتهای دوجانبه را بشناسیم و توسعه دهیم که در این مسیر، حوزه های تجارت خصوصی، گردشگری، نقش رسانه های مردمی و فضای مجازی، حوزههای مهم هستند.
دیپلماسی ایرانی - عارف بیژن، دانشجوی دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه سن پترزبورگ
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.