کد خبر
525521
ساختمان دانشسرای رشت در غیاب بودجه چند قدمی با تخریب کامل فاصله ندارد
سرای نمزده، آشیانه کبوتران بیخانه
ساعت 24-میگویند ۱۲۰ سال عمر کرده است تا حالا شاهد مرگ تدریجی و شکنجهآور خود باشد، آنجا که روزی نخستین و یکی از بهترین مراکز آموزشی رشد بود، حالا در خم یکی از کوچههای ساغریسازان رشت، تکهتکه از سفالهایش سالهاست بر زمین میریزد و نم تا عمق وجودش رسوب کرده است و حتی خبر خریدن آن نیز حافظ یک عمر حافظه تاریخیاش نیست، نخستین دانشسرای رشت یا مدرسه رشیدی، بودجهای برای مرمت اضطراری ندارد.
حسین صمدیان، فعال میراثفرهنگی از رشت که حالا با راه انداختن کارزار «درخواست جلوگیری از تخریب دانشسرای رشت» در جستوجوی اندک بودجهای برای برپایی داربست و مرمت اضطراری بناست تا پیش از بارش برف، تاب و توان سقفهای نمزده و وسیده این دانشسرا را افزایش دهد، در گفتوگو با «اعتماد» از ضرورت تامین هزینه مرمت این بنا میگوید؛ از اینکه صرف خرید این خانه توسط شهرداری دردی از بنا درمان نخواهد کرد، اینکه ممکن است پیش از عقد قرارداد میان شهرداری رشت و وارثان، دیوار و سقفهای این بنا فرو بریزند. دانشسرای رشت که حالا در آستانه برف زمستانی و فراموشی و ابراز بیپولی دستگاه متولی حفاظت و حراست از میراث تاریخی کشور بر چارچوب پوسیده خود میلرزد، بنای ثبت ملی است که در تاریخ ۲ مرداد سال ۱۳۷۸ خط تاریخ را از مشروطه تا دوران معاصر حفظ کرده است.
دو تاریخ ۱۳۱۲ هجری- شمسی و ۱۲۸۷ هجری- شمسی در دو منبع مختلف به عنوان تاریخ آغاز به کار این بنا عنوان شدهاند، صمدیان با اشاره به کتاب «صد سال تربیت معلم در ایران» شکلگیری دانشسراها را از مبدا تاریخی ۱۳۱۲ هجری- شمسی و با ارجاع به کتاب «تاریخچه آموزش و پرورش گیلان»، شروع به کار این بنا را به عنوان دبستان از مبدا تاریخی ۱۲۸۷ هجری- شمسی و در زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار میداند. به گفته او، خیابان دانشسرا در محله ساغریسازان نام خود را از این بنای آجری گرفته است، جایی که بسیاری از رشتیها خاطراتی را پشت میزها و نیمکتهای آن به جای گذاشتهاند. «مدرسه رشیدی» از پهلوی اول تا اواخر پهلوی دوم به عنوان نخستین مرکز تربیت معلم در گیلان فعالیت داشت و پشت آجرچینیها، دستگیرههای برنجی و بخاریهای بلند چدنی آن، معلمان گیلانی با آموزههای نوین آموزشی آشنا و برای آموزگاری تربیت میشدند. پس از انقلاب، این ساختمان دوباره به کاربری آموزشی خود بازگشت؛ مدرسه ابتدایی پسرانه. صمدیان میگوید: «تا پیش از فوت آقای جفرودی، مالک بنا، در دهه ۸۰، این بنا دبستانی پسرانه بود و آموزشوپرورش آن را اجاره کرده بود. اما با مرگ وارث مدرسه رشیدی، وراث از آموزش و پرورش شکایت کردند و این شکایت نهایتا منجر به تخلیه این بنا و اتمام قرارداد با آموزش و پرورش شد.» به گفته او، دلیل اصلی خروج آموزش و پرورش از این بنا، عدم توافق وراث و آموزشوپرورش بر سر هزینه اجاره بود که نهایتا با شکایت وراث، آموزشوپرورش مجبور به پرداخت اجارههای عقبافتاده و تخلیه بنا شد. بهرهبرداری از مدرسه رشیدی پیش از این در اختیار اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان بود، اما پس از مرگ آقای جفرودی، وراث با شکایت خود بهرهبرداری آموزشوپرورش از این بنا را سلب کردند. از این تاریخ بود که دیگر دانشآموزی از در این مدرسه عبور نکرد و معلمی درون ساختمان آن تربیت نشد.
بهمن ۹۴، سقف مدرسه در دو سو بر اثر بارش برف بهطور کامل فرو ریخت و شهرداری منطقه دو رشت برای جلوگیری از آوار شدن سقف تاریخ شهر بر سر مردمانش، قسمتی از بام را برای عبور عابران خالی کرد، همان روزها بود که خبر میرسید از کلاسهای درس این مدرسه به عنوان انبار استفاده میشود و کنار سفیدی گچها کبوتران خانه کردهاند. خانه این کبوتران در تصاویر منتشر شده در بالای کمدهای دیواری کلاسهای درس و پشت پنجرههای شکسته و جای خالی درهای کلاسها مشخص بود. مرداد ۹۸ بود که انتشار تصاویری از سقف فرو ریخته این بنا بر اثر باران و دیوارهای بیدفاع آن، میراثفرهنگی گیلان را به واکنش نشان دادن کشاند. «ولی جهانی»، معاون میراثفرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گیلان به ایسنا گفته بود که «سازمان میراث فرهنگی به دنبال (تامین) اعتبارات جهت بازسازی و مرمت این بناست.» این اداره نمیدانست که مالکیت این بنا با آموزش و پرورش است یا مالک شخصی دارد، جهانی گفته بود: «ولی به دلیل اینکه هنوز مطمئن نیستیم که ملک برای آموزش و پرورش است یا صاحب شخصی هنوز نتوانستهایم اقدام خاصی انجام دهیم.» اواخر سال ۹۷ بود که ریزش سقف سمت حیاط و نشست دیوار در نمای حیاط تلاش این فعال میراثفرهنگی را برای یافتن وراث آغاز کرد. گرچه میراثفرهنگی گیلان در سال ۹۸ اعلام کرده بود که هنوز مالکیت این بنا برای این دستگاه مشخص نیست، اما صمدیان میگوید وراث که به اخطاریههای میراثفرهنگی پاسخی نداده و در تلاش بودند تا مدرسه را بفروشند، در اواخر سال ۹۷ پیدا شدند، دو نفر از آنها خارج از ایران زندگی میکردند و نهایتا یکی از اقوام 6 وارث به عنوان نماینده وراث با فعالان میراثفرهنگی گیلان جلسه گذاشت و قرار شد این خانه به سرمایهگذارانی که قصد مرمت و بهرهبرداری از خانه را دارند، نشان داده شود. به گفته صمدیان، زمین هزار و ۴۰۰ متری این ملک، وضعیت محله و محدودیتهای کاربری نمیتوانست چندان بخش خصوصی را جذب خرید و سرمایهگذاری بکند. گرچه پیش از این نیز وارثان تلاش داشتند تا این بنا را بفروشند، اما با قرار گرفتن این اثر در سیاهه آثار ملی، ارزش ریالی زمین و بنا کم شده بود و از سوی دیگر نیز میراثفرهنگی چندان بودجهای برای خرید این خانه نداشت. پاییز و زمستان ۹۸ میراثفرهنگی گیلان با وارثان به توافق رسید که با همراهی سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، این خانه را تملک کند، قرار بر این بود که ۷۰ درصد بودجه خرید خانه از تهران و ۳۰ درصد باقی از بودجه استانی تامین شود، به گفته صمدیان اما آن ۳۰ درصد از سوی استانداری تامین نشد و با تورم سال ۹۹، قیمت زمین و این ساختمان افزایش یافت و قیمت قبلی مورد توافق دیگر مورد قبول وراث نبود.
۸ اردیبهشت ماه سال جاری بود که مدیرکل میراث فرهنگی گیلان خبر خرید دانشسرای رشت را داد. «شهرود امیرانتخابی» گفته بود که «بنای تاریخی» و «باارزش» مدرسه دانشسرای رشت در دستور کار اداره کل میراثفرهنگی گیلان قرار گرفته و این اداره آمادگی خود را جهت خرید این بنا با توافق دوجانبه رسما به مالکان اعلام کرده است. مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان در این خبر به «مرمت اضطراری» بنا نیز اشاره کرده و گفته بود که در صورت تخصیص بودجه، پروژه احیا و مرمت بنای دانشسرای عالی رشت به اجرا در خواهد آمد، اما چنین نشد. با وجود ادامه ریزش برخی بخشهای سقف و دیوارهای این بنا در بهار و تابستان سال جاری، اداره میراثفرهنگی گیلان در جلسات خود با وراث رسما اعلام کرد که بودجه لازم برای خرید این بنا را ندارد، در این میان آب به کفپوشهای طبقات بالاتر رسیده بود، سقف چوبی کاملا پوسیده و سفالهای سقف بیش از پیش در حال ریزش بودند. اینجا بود که دغدغهداران میراث فرهنگی گیلان تصمیم گرفتند دست به دامان شورای شهر شوند تا بتوانند با تملک این خانه، از نابودی بخش قابل توجهی از تاریخ رشت جلوگیری کنند، امری که روز چهارشنبه هفته گذشته در یکصد و هفتاد و دومین جلسه شورای شهر رشت با دو فوریت مصوب شد. در این جلسه مطرح شد که با خریدن عمارت دانشسرا از سوی شهرداری رشت، این بنا به یکی از سازمانهای وابسته به شهرداری، مانند سازمان فرهنگی واگذار شود.
گرچه در این جلسه نیز به جای خالی مسوولیتپذیری میراثفرهنگی استان گیلان برای مرمت یکی از آثار تاریخی استان اشاره شده بود، اما خرید خانه با توجه به روند قابل ملاحظه زمانبر آن تنها خواسته این فعالان نبود، «مرمت اضطراری» بنا نخستین و اصلیترین خواسته آنها بود، صمدیان میگوید: «استحکام بنا حالا ناچیز است، ما خواستار مرمت استحفاظی هستیم و برای این کار نیاز به حلب و داربست است که با توجه به بررسی برخی مرمتگران حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان بودجه میخواهد، میراثفرهنگی به ما خبر داده است که این بودجه را فعلا ندارد و باید منتظر بودجه ۱۴۰۰ باشد، منتها برف سنگینی برای زمستان امسال پیشبینی شده است و اگر بنا تا شروع زمستان مرمت نشود، احتمال ریزش کامل سقف و وارد شدن آسیبهای جدی به بنا پیشبینی میشود.» درخواست تامین بودجه و مسوولیتپذیری برای مرمت اضطراری و حفاظتی این بنا به تهران نیز رسیده است، اما محدودیتهای مالی همچنان راهی را برای اطمینان از نصب داربست و کشیدن حلبهای محافظتی ایجاد نمیکند، به همین دلیل، این فعال میراثفرهنگی در وبسایت «کارزار» با راه انداختن کارزار «درخواست جلوگیری از تخریب دانشسرای رشت» خطاب به علیاصغر مونسان، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، محمدباقر نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه، ارسلان زارع، استاندار گیلان و نمایندگان مردم رشت در مجلس شورای اسلامی خواستار تامین مالی حفاظت از این بنا شده است. این کارزار تا زمان تنظیم این گزارش به امضای بیش از سه هزار نفر رسیده است.
لمبههای چوبی تبله کرده سقف، راهی شدن آب میان ساختار و تیرهای چوبی که در میان رطوبت باد کرده و پوسیدهاند، نفوذ ریشه گیاهان و علفها و خزهها بر عمق دیوار و پی لرزان، جدارهای خارجی ضعیف و جدارهای داخلی خطرناک حالا یکی از معدود بناهای باقیمانده از تاریخ دانشسراها در ایران است. صمدیان با اشاره به وضعیت ناخوش سلامت بنا میگوید که در سال ۸۲ یکی از ورثهها سقف غربی بنا را تعمیر کرد و دوباره رطوبت به سقف زد، سال ۹۵ دوباره این بخش مرمت جزیی به خود دید اما باز هم این مرمتها نتواستند از نفوذ رطوبت به سفال و تیرهای چوبی جلوگیری کنند، گرچه این دو مرمت جزو معدود مرمتهایی بودند که این بنا طی سالیان گذشته به خود دید. آقای صیاد که خود نیز روزی دانشآموز این ساختمان بود و حالا در همسایگی آن زندگی میکند، تنها کسی است که به گفته این فعال میراثفرهنگی به بنا سر میزند، خرده سفالهای ریخته از سقف را از زمین و حیاط جمعآوری میکند، زیر نشتیها و سوراخهای سقف و دیوار ظرفی برای جمعکردن آب میگذارد و نگران خم ترسناک دیوارهایی است که زیر سایه تهدیدگر برف زمستانی چندان جانی برای مقاومت در برابر ابر و باد و باران ندارند. جز این رسیدگیهای اندک و جزیی، به گفته صمدیان با گذشت بیش از ۲۰ سال از ثبت ملی این بنا، به نظر نمیرسد که مرمت دانشسرای رشت در اولویت برنامه اداره کل میراثفرهنگی استان گیلان بوده باشد و حالا که بودجهای حتی برای مرمت اضطراری این بنا و جلوگیری از فرو ریختن آن به چشم نمیخورد، حالا که شهرداری برای خرید این خانه و نجات آن آستین بالا زده است، این پرسش پیش میآید که حفاظت و حراست از داشتهها و ذخایر فرهنگی کشور وظیفه کدام دستگاه است که چنین این امر را به باد فراموشی سپرده است؟ تماسهای «اعتماد» برای پیگیری این پرسش از اداره میراثفرهنگی استان گیلان بیپاسخ ماند. سرای نمزده و آشیانه کبوتران بیخانه، مدرسهای در انتظار فروپاشی و تخریب حالا یکی از میراث ثبت ملی کشور است، میراثی ۱۲۰ ساله در آستانه آوار برف زمستانی.
دو تاریخ ۱۳۱۲ هجری- شمسی و ۱۲۸۷ هجری- شمسی در دو منبع مختلف به عنوان تاریخ آغاز به کار این بنا عنوان شدهاند، صمدیان با اشاره به کتاب «صد سال تربیت معلم در ایران» شکلگیری دانشسراها را از مبدا تاریخی ۱۳۱۲ هجری- شمسی و با ارجاع به کتاب «تاریخچه آموزش و پرورش گیلان»، شروع به کار این بنا را به عنوان دبستان از مبدا تاریخی ۱۲۸۷ هجری- شمسی و در زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار میداند. به گفته او، خیابان دانشسرا در محله ساغریسازان نام خود را از این بنای آجری گرفته است، جایی که بسیاری از رشتیها خاطراتی را پشت میزها و نیمکتهای آن به جای گذاشتهاند. «مدرسه رشیدی» از پهلوی اول تا اواخر پهلوی دوم به عنوان نخستین مرکز تربیت معلم در گیلان فعالیت داشت و پشت آجرچینیها، دستگیرههای برنجی و بخاریهای بلند چدنی آن، معلمان گیلانی با آموزههای نوین آموزشی آشنا و برای آموزگاری تربیت میشدند. پس از انقلاب، این ساختمان دوباره به کاربری آموزشی خود بازگشت؛ مدرسه ابتدایی پسرانه. صمدیان میگوید: «تا پیش از فوت آقای جفرودی، مالک بنا، در دهه ۸۰، این بنا دبستانی پسرانه بود و آموزشوپرورش آن را اجاره کرده بود. اما با مرگ وارث مدرسه رشیدی، وراث از آموزش و پرورش شکایت کردند و این شکایت نهایتا منجر به تخلیه این بنا و اتمام قرارداد با آموزش و پرورش شد.» به گفته او، دلیل اصلی خروج آموزش و پرورش از این بنا، عدم توافق وراث و آموزشوپرورش بر سر هزینه اجاره بود که نهایتا با شکایت وراث، آموزشوپرورش مجبور به پرداخت اجارههای عقبافتاده و تخلیه بنا شد. بهرهبرداری از مدرسه رشیدی پیش از این در اختیار اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان بود، اما پس از مرگ آقای جفرودی، وراث با شکایت خود بهرهبرداری آموزشوپرورش از این بنا را سلب کردند. از این تاریخ بود که دیگر دانشآموزی از در این مدرسه عبور نکرد و معلمی درون ساختمان آن تربیت نشد.
بهمن ۹۴، سقف مدرسه در دو سو بر اثر بارش برف بهطور کامل فرو ریخت و شهرداری منطقه دو رشت برای جلوگیری از آوار شدن سقف تاریخ شهر بر سر مردمانش، قسمتی از بام را برای عبور عابران خالی کرد، همان روزها بود که خبر میرسید از کلاسهای درس این مدرسه به عنوان انبار استفاده میشود و کنار سفیدی گچها کبوتران خانه کردهاند. خانه این کبوتران در تصاویر منتشر شده در بالای کمدهای دیواری کلاسهای درس و پشت پنجرههای شکسته و جای خالی درهای کلاسها مشخص بود. مرداد ۹۸ بود که انتشار تصاویری از سقف فرو ریخته این بنا بر اثر باران و دیوارهای بیدفاع آن، میراثفرهنگی گیلان را به واکنش نشان دادن کشاند. «ولی جهانی»، معاون میراثفرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گیلان به ایسنا گفته بود که «سازمان میراث فرهنگی به دنبال (تامین) اعتبارات جهت بازسازی و مرمت این بناست.» این اداره نمیدانست که مالکیت این بنا با آموزش و پرورش است یا مالک شخصی دارد، جهانی گفته بود: «ولی به دلیل اینکه هنوز مطمئن نیستیم که ملک برای آموزش و پرورش است یا صاحب شخصی هنوز نتوانستهایم اقدام خاصی انجام دهیم.» اواخر سال ۹۷ بود که ریزش سقف سمت حیاط و نشست دیوار در نمای حیاط تلاش این فعال میراثفرهنگی را برای یافتن وراث آغاز کرد. گرچه میراثفرهنگی گیلان در سال ۹۸ اعلام کرده بود که هنوز مالکیت این بنا برای این دستگاه مشخص نیست، اما صمدیان میگوید وراث که به اخطاریههای میراثفرهنگی پاسخی نداده و در تلاش بودند تا مدرسه را بفروشند، در اواخر سال ۹۷ پیدا شدند، دو نفر از آنها خارج از ایران زندگی میکردند و نهایتا یکی از اقوام 6 وارث به عنوان نماینده وراث با فعالان میراثفرهنگی گیلان جلسه گذاشت و قرار شد این خانه به سرمایهگذارانی که قصد مرمت و بهرهبرداری از خانه را دارند، نشان داده شود. به گفته صمدیان، زمین هزار و ۴۰۰ متری این ملک، وضعیت محله و محدودیتهای کاربری نمیتوانست چندان بخش خصوصی را جذب خرید و سرمایهگذاری بکند. گرچه پیش از این نیز وارثان تلاش داشتند تا این بنا را بفروشند، اما با قرار گرفتن این اثر در سیاهه آثار ملی، ارزش ریالی زمین و بنا کم شده بود و از سوی دیگر نیز میراثفرهنگی چندان بودجهای برای خرید این خانه نداشت. پاییز و زمستان ۹۸ میراثفرهنگی گیلان با وارثان به توافق رسید که با همراهی سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، این خانه را تملک کند، قرار بر این بود که ۷۰ درصد بودجه خرید خانه از تهران و ۳۰ درصد باقی از بودجه استانی تامین شود، به گفته صمدیان اما آن ۳۰ درصد از سوی استانداری تامین نشد و با تورم سال ۹۹، قیمت زمین و این ساختمان افزایش یافت و قیمت قبلی مورد توافق دیگر مورد قبول وراث نبود.
۸ اردیبهشت ماه سال جاری بود که مدیرکل میراث فرهنگی گیلان خبر خرید دانشسرای رشت را داد. «شهرود امیرانتخابی» گفته بود که «بنای تاریخی» و «باارزش» مدرسه دانشسرای رشت در دستور کار اداره کل میراثفرهنگی گیلان قرار گرفته و این اداره آمادگی خود را جهت خرید این بنا با توافق دوجانبه رسما به مالکان اعلام کرده است. مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان در این خبر به «مرمت اضطراری» بنا نیز اشاره کرده و گفته بود که در صورت تخصیص بودجه، پروژه احیا و مرمت بنای دانشسرای عالی رشت به اجرا در خواهد آمد، اما چنین نشد. با وجود ادامه ریزش برخی بخشهای سقف و دیوارهای این بنا در بهار و تابستان سال جاری، اداره میراثفرهنگی گیلان در جلسات خود با وراث رسما اعلام کرد که بودجه لازم برای خرید این بنا را ندارد، در این میان آب به کفپوشهای طبقات بالاتر رسیده بود، سقف چوبی کاملا پوسیده و سفالهای سقف بیش از پیش در حال ریزش بودند. اینجا بود که دغدغهداران میراث فرهنگی گیلان تصمیم گرفتند دست به دامان شورای شهر شوند تا بتوانند با تملک این خانه، از نابودی بخش قابل توجهی از تاریخ رشت جلوگیری کنند، امری که روز چهارشنبه هفته گذشته در یکصد و هفتاد و دومین جلسه شورای شهر رشت با دو فوریت مصوب شد. در این جلسه مطرح شد که با خریدن عمارت دانشسرا از سوی شهرداری رشت، این بنا به یکی از سازمانهای وابسته به شهرداری، مانند سازمان فرهنگی واگذار شود.
گرچه در این جلسه نیز به جای خالی مسوولیتپذیری میراثفرهنگی استان گیلان برای مرمت یکی از آثار تاریخی استان اشاره شده بود، اما خرید خانه با توجه به روند قابل ملاحظه زمانبر آن تنها خواسته این فعالان نبود، «مرمت اضطراری» بنا نخستین و اصلیترین خواسته آنها بود، صمدیان میگوید: «استحکام بنا حالا ناچیز است، ما خواستار مرمت استحفاظی هستیم و برای این کار نیاز به حلب و داربست است که با توجه به بررسی برخی مرمتگران حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان بودجه میخواهد، میراثفرهنگی به ما خبر داده است که این بودجه را فعلا ندارد و باید منتظر بودجه ۱۴۰۰ باشد، منتها برف سنگینی برای زمستان امسال پیشبینی شده است و اگر بنا تا شروع زمستان مرمت نشود، احتمال ریزش کامل سقف و وارد شدن آسیبهای جدی به بنا پیشبینی میشود.» درخواست تامین بودجه و مسوولیتپذیری برای مرمت اضطراری و حفاظتی این بنا به تهران نیز رسیده است، اما محدودیتهای مالی همچنان راهی را برای اطمینان از نصب داربست و کشیدن حلبهای محافظتی ایجاد نمیکند، به همین دلیل، این فعال میراثفرهنگی در وبسایت «کارزار» با راه انداختن کارزار «درخواست جلوگیری از تخریب دانشسرای رشت» خطاب به علیاصغر مونسان، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، محمدباقر نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه، ارسلان زارع، استاندار گیلان و نمایندگان مردم رشت در مجلس شورای اسلامی خواستار تامین مالی حفاظت از این بنا شده است. این کارزار تا زمان تنظیم این گزارش به امضای بیش از سه هزار نفر رسیده است.
لمبههای چوبی تبله کرده سقف، راهی شدن آب میان ساختار و تیرهای چوبی که در میان رطوبت باد کرده و پوسیدهاند، نفوذ ریشه گیاهان و علفها و خزهها بر عمق دیوار و پی لرزان، جدارهای خارجی ضعیف و جدارهای داخلی خطرناک حالا یکی از معدود بناهای باقیمانده از تاریخ دانشسراها در ایران است. صمدیان با اشاره به وضعیت ناخوش سلامت بنا میگوید که در سال ۸۲ یکی از ورثهها سقف غربی بنا را تعمیر کرد و دوباره رطوبت به سقف زد، سال ۹۵ دوباره این بخش مرمت جزیی به خود دید اما باز هم این مرمتها نتواستند از نفوذ رطوبت به سفال و تیرهای چوبی جلوگیری کنند، گرچه این دو مرمت جزو معدود مرمتهایی بودند که این بنا طی سالیان گذشته به خود دید. آقای صیاد که خود نیز روزی دانشآموز این ساختمان بود و حالا در همسایگی آن زندگی میکند، تنها کسی است که به گفته این فعال میراثفرهنگی به بنا سر میزند، خرده سفالهای ریخته از سقف را از زمین و حیاط جمعآوری میکند، زیر نشتیها و سوراخهای سقف و دیوار ظرفی برای جمعکردن آب میگذارد و نگران خم ترسناک دیوارهایی است که زیر سایه تهدیدگر برف زمستانی چندان جانی برای مقاومت در برابر ابر و باد و باران ندارند. جز این رسیدگیهای اندک و جزیی، به گفته صمدیان با گذشت بیش از ۲۰ سال از ثبت ملی این بنا، به نظر نمیرسد که مرمت دانشسرای رشت در اولویت برنامه اداره کل میراثفرهنگی استان گیلان بوده باشد و حالا که بودجهای حتی برای مرمت اضطراری این بنا و جلوگیری از فرو ریختن آن به چشم نمیخورد، حالا که شهرداری برای خرید این خانه و نجات آن آستین بالا زده است، این پرسش پیش میآید که حفاظت و حراست از داشتهها و ذخایر فرهنگی کشور وظیفه کدام دستگاه است که چنین این امر را به باد فراموشی سپرده است؟ تماسهای «اعتماد» برای پیگیری این پرسش از اداره میراثفرهنگی استان گیلان بیپاسخ ماند. سرای نمزده و آشیانه کبوتران بیخانه، مدرسهای در انتظار فروپاشی و تخریب حالا یکی از میراث ثبت ملی کشور است، میراثی ۱۲۰ ساله در آستانه آوار برف زمستانی.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.