رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 646779

زنگ خطر برای بازنشستگانِ مستاجر به صدا درآمد!

ساعت 24 - کارگران همه تلاش خود را می‌کنند و دست به حذف ضروریات زندگی می‌زنند تا فقط سرپناه داشته باشند؛ نمود این شرایط، ترافیک ورودی‌های کلانشهرها در صبح و بعدازظهر است؛ حومه‌نشینی و حاشیه‌نشینی بیداد می‌کند که باز خود نماد روشنی از محرومیت زیستی طبقه‌ی کارگر است.

وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی که به تازگی منتشر کرده، اطلاعاتی از فقر مسکن در کشور تا پایان سال ۱۴۰۱ ارائه داده است؛ وضعیت وخیم پس از آن، مثلاً رشد ۷۵ درصدی قیمت مسکن در سال ۱۴۰۲ و تورم نقطه به نقطه‌ی بیش از ۴۳ درصدی تورم مسکن تا پایان تابستان امسال در این گزارش مغفول مانده است.

نگاهی به داده‌های گزارش

گزارش وزارت کار با تاکید بر رشد ۴۸ درصدی خانواده‌های مستاجر درگیر فقر در کشور، اعلام می‌کند که ۸۲ درصد خانواده‌های مستاجر شهری، درگیر فقر هستند: «در حد فاصل سال‌های ۱۳۹۵تا ۱۴۰۱، تعداد خانوارهای مستاجر درگیر فقر در کشور رشدی ۴۸ درصدی داشته است. در سال ۱۴۰۱، بیش از یک میلیون خانوار مستاجر درگیر فقر در مناطق شهری (۸۲ درصد)، درآمدی کمتر از خط فقر داشته و ۲۳۳ هزار خانوار (۱۸ درصد) با اضافه شدن هزینه تامین مسکن استیجاری به سبد هزینه آن‌ها، درگیر فقر شده‌اند. در روستاها گروه اول معادل ۷۵ هزار خانوار (۷۱ درصد) و گروه دوم، معادل ۳۱ هزار خانوار (۲۹ درصد) بوده‌اند. برای مثال، در استان‌هایی چون البرز و قم، ۱۰۰ درصد مستاجران به دلیل درآمد نامکفی دچار فقر هستند، و در استان‌های کردستان و آذربایجان غربی نرخ فقر ناشی از هزینه‌های تامین مسکن استیجاری بالاست (۴۶ و ۳۸ درصد)».

در گزارش وزارت کار، علاوه بر شاخصِ «نرخ خانوارهای مستاجر درگیر فقر»، شاخص دیگری به نام «محرومیت مسکنی» به معنای فقدان امکانات اولیه مانند حمام، آب لوله‌کشی بهداشتی و متراژ مناسب تعریف شده که نرخ آن در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان نزدیک به ۶۰ درصد است؛ به این معنا که ۶۰ درصد خانواده‌های سیستان و بلوچستان در خانه‌هایی زندگی می‌کنند که فاقد امکانات اولیه و از ابتدایی‌ترین وسایل زندگی محروم است.

تبعات فقر مسکن برای کارگران

واضح است که اکثریت این خانواده‌های درگیر فقر به خاطر هزینه‌های بالای مسکن، متعلق به طبقه‌ی کارگر و فرودستان فاقد شغل یا دارای شغلِ کم‌درآمد هستند؛ هزینه‌های اجاره خانه کمر طبقه‌ی کارگر را شکسته است؛ نکته اینجاست که تمام این آمارهای تکان‌دهنده بعد از ۱۴۰۱ یک تحول دردناک دیگر را تجربه کرده‌اند. براساس گزارش اخیر مرکز آمار ایران، تورم اجاره بها در آذرماه امسال به ۴۱.۵ درصد رسیده است.

در شرایطی که یک خانواده با دو مزدبگیر که هر کدام ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان درآمد دارند، بازهم در پرداخت اجاره خانه به خصوص در کلانشهرها با دشواری بسیار مواجه است، تبعات فقر مسکن بر زندگی مزدبگیران را چگونه می‌توان توصیف کرد؟

«فرامرز توفیقی» فعال کارگری می‌گوید: متوسط سهم مسکن از درآمد خانوارها، ۵۸ تا ۶۲ درصد است و متاسفانه کارگران برای پوشش این سهم سنگین، مجبور شده‌اند از خیلی موارد بزنند؛ تفریحات مدت‌هاست که کامل حذف شده؛ هزینه برای آموزش و تحصیل به حداقل ممکن رسیده که اثرات آن را به چشم می‌بینیم؛ مدتی‌ست که کارگران جایی در میان منتخبین برجسته کنکور ندارند؛ دیگر آن روزگار گذشت که فرزندان کارگران در کنکور رتبه‌های خوب داشتند و دانشگاه‌های رده اول کشور قبول می‌شدند.

او کاستن از سهم درمان را یکی دیگر از تبعات هزینه‌های بالای مسکن دانست و ادامه داد: کارگران به خود- درمانی روی آورده‌اند و تنها زمانی به بیمارستان مراجعه می‌کنند که بیماری وارد فاز وخیم خود شده است. «ارزان‌خوری» و خرید مواد بی‌کیفیت غذایی، یکی دیگر از تبعات دردناکِ گرانی مسکن است که نتیجه آن بالا رفتن نرخ بیماری‌های متابولیکی و پایین آمدن سن سکته‌های قبلی و مغزی و بیماری‌های ایمنی‌ست.

توفیقی اضافه می‌کنند: کارگران همه تلاش خود را می‌کنند و دست به حذف ضروریات زندگی می‌زنند تا فقط سرپناه داشته باشند؛ نمود این شرایط، ترافیک ورودی‌های کلانشهرها در صبح و بعدازظهر است؛ حومه‌نشینی و حاشیه‌نشینی بیداد می‌کند که باز خود نماد روشنی از محرومیت زیستی طبقه‌ی کارگر است. حق طبیعی و ابتداییِ مردم بر مسکن سال‌هاست نادیده گرفته شده.

ایلنا

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها