رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 10414

تک صدایی، آرزوی رسانه ملی

هنوز مقامات موثر و به ويژه مديران سياسي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي حاضر نشده‌اند كه براي مخاطبان رو به افول خود توضيح دهند كه چرا از تك صدايي در جامعه و البته پيش از آن در رسانه ملي لذت مي‌برند؟ تك صدايي در جامعه، چه محاسن و زيبايي‌هاي ارزشمندي دارد كه متوليان مربوطه، سخت به آن علاقه‌مند و به بهره‌برداري از لذايذ آن پايبندند؟ چه بسيار مصاحبه‌ها و ميزگردهاي راديو - تلويزيوني كه در حوزه‌هاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي صدا و سيما برگزار شده است، اما به جاي پخش و بهره‌برداري مردم از آنها، در آرشيو سازمان، غريبانه آرميده‌اند. فعلا سياست اعمال تك صدايي در برنامه‌هاي راديو -تلويزيوني را كه قابل نقد همه‌جانبه است، به بحث و بررسي در يادداشت‌هاي ديگر وامي‌گذارم و به نمونه‌يي كه نشان مي‌دهد آقايان حتي از تك صدايي در جامعه نيز خوش‌شان مي‌آيد، اشاره مي‌كنم. اخيرا در دنياي مطبوعات ايران، دو نشريه رسمي توسط تيم‌هاي با تجربه در امر روزنامه‌نگاري منتشر شده است؛ ماهنامه‌هايي كه در گذشته‌هاي نه‌چندان دور به همت جمع اندكي از فرهيختگان منتقد، توليد و عرضه مي‌شدند. با قرارگرفتن ماهنامه‌هاي «ايران فردا» و «زنان امروز» روي دكه‌هاي مطبوعاتي، علاقه‌مندان به گسترش آگاهي در ميان مردم خوشحال شدند اما كاملا قابل پيش‌بيني بود كه مخالفان آزادي و عاشقان تك‌صدايي، از اين اتفاق برافروخته شوند و با استفاده از رسانه‌هاي متعدد و گوناگوني كه در اختيار دارند، به دشمني با اين دو نشريه بپردازند و آنها را هتك كنند يا برايشان پرونده‌ بسازند. از آن روزنامه خاص كه مشتاق هجمه به افراد آزاديخواه و ابزارهاي آگاه‌سازي مردم است، توقعي نيست، چراكه اساس رسانه‌ داراي تشكيلات متعلقه، بر تشويق تك صدايي و برخورد با انديشه‌هاي منتقدان و مخالفان سياسي خود استوار است و چون خوي و منش مديريت آن به اين شيوه‌ عادت كرده است، خلاف عادت از آن متصور نيست. آن روزنامه خاص هرچند كه متعلق به بيت‌المال است اما مخاطبان محدود و مخصوص به خود را دارد و از دامنه تاثيرگذاري قابل اعتنا محروم است. در اين نوشته، سخن با مسوولان صدا و سيما است كه چرا شأن خود را در برخورد با فكر و انديشه و قلم ديگران، تا طراز روش ومنش تعدادي روزنامه‌نگار بريده از مردم و عقب افتاده از حركت عمومي جامعه، پايين مي‌آورند و خود را از چشم انديشمندان، به خصوص جوانان پرسشگر اين مرز و بوم، مي‌اندازند؟

پس از انتشار مجله «زنان امروز» به مديريت خانم شهلا شركت، از روزنامه‌نگاران و فعالان باتجربه و شناخته شده، معاونت سياسي صدا و سيما، در برنامه اخبار ساعت 30/20 شبكه 2، عليه اين ماهنامه متعلق به زنان، خبرپراكني كرد، آن هم در دو شب كه بسيار تعجب‌برانگيز بود.

يك شب در راستاي تضعيف دولت يازدهم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، كه چرا به افرادي نظير خانم شركت و همكارانش اجازه انتشار نشريه داده‌اند؟ يك شب هم به بهانه اينكه كارشناس تلويزيون بي‌بي‌سي خبر انتشار مجله «زنان امروز» را بازتاب داده است! با اين نتيجه‌گيري كه چون رسانه فارسي زبان وابسته به دولت انگليس، سخن از اين ماهنامه به ميان آورده، پس بايد با آن برخورد شود. در واقع خبرپراكني شب دوم براي حق به جانب جلوه دادن خود، در خبرپراكني شب اول عليه نشريه مذكور بود. برخورد رسانه ملي با نشريه‌يي كه اولا: از مرجع اصلي صدور مجوز، اجازه رسمي انتشار دارد.

ثانيا: مديران آن از نيروهاي متعهد و متدين و علاقه‌مند به ملك و ملت هستند اما ديدگاهي غير از متوليان صدا و سيما دارند و ثالثا قرار است نظرات و مسائل بخش مهمي از بانوان اين مرز و بوم را منتشر كند، نگارنده را واداشت تا بدون ورود به محتويات اين نشريه و از باب دفاع از آزادي مطبوعات چند نكته بنويسد:

نكته و پرسش اول: مديران صدا و سيما به چه مي‌انديشند؟ آيا خود را بازگو‌كننده اول و آخر حرف‌ها و ديدگاه‌هاي انقلاب اسلامي و تمامي مردم ايران مي‌پندارند؟ اگر چنين است، چرا نمي‌گذارند همه گرايش‌هاي داخل نظام در رسانه ملي به بحث بنشينند؟ و نيز اگر پاسخ‌شان به پرسش فوق مثبت است، چرا توجه مردم به راديو و تلويزيون‌هاي فرامرزي رو به گسترش است؟ و چرا ماهواره‌هاي هزارچهره تا حد باورنكردني در ميان خانواده‌ها نفوذ كرده‌اند؟ پديده‌يي كه مجموعه متوليان فرهنگي و تربيتي جامعه را به‌شدت نگران كرده و اتفاقا همين رسانه ملي ده‌ها و بلكه صدها برنامه در جهت مبارزه با آثار مخرب ماهواره‌ها، توليد و پخش كرده است.

برنامه‌ريزان و امر و نهي‌كنندگان صدا و سيما باور كنند. باز هم مي‌گويم عميقا باور كنند كه لذت بردن از تك صدايي و پافشاري بر اين بهره‌مندي مخرب، فاصله آنان را با مردم فرهيخته و جوانان جوياي حقيقت روز به روز بيشتر مي‌كند.

كساني كه مخاطب برنامه خبري 30/20شبكه دو هستند، وقتي مي‌بينند و مي‌شنوند كه شما، تحمل انتشار يك ماهنامه را نداريد، چه احساسي نسبت به شما پيدا مي‌كنند؟ ماهنامه‌يي كه حرف محرومين از تريبون رسانه ملي را به ميان جامعه مي‌آورد. شما حاضريد حتي يك دقيقه به خانم شهلا شركت برنامه بدهيد تا نقدي بر آنچه شما عليه نشريه او گفته‌ايد، داشته باشد؟ وانگهي، چه اشكالي دارد كه جمعي از زنان نويسنده، روزنامه‌نگار و فرهيخته ايران اسلامي، تريبوني را در چارچوب قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران، پديد آورند و نظرات خود و همفكران خويش را از طريق آن منعكس كنند؟ اين اقدام قانوني ومنطقي كه حق هر ايراني در آن نهفته است، چرا اينقدر شما را نگران كرده كه براي نجات از اين نگراني، مجبور مي‌شويد به حيثيت پديدآورندگان آن بتازيد و اين حق مسلم را تخريب كنيد؟

نكته و پرسش دوم: آيا هرآنچه از طريق رسانه‌هاي خارجي معرفي شد و مثلا توسط يك كارشناس آنها، مورد تاييد قرار گرفت، مستحق برخوردهاي تخريبي رسانه ملي است؟ مديران، متوليان خبر و توليدكنندگان برنامه‌هاي سياسي، بيش و پيش از هر كس ديگري، وقت زيادي را براي ديدن ماهواره‌ها مي‌گذارند، اقدامي كه همين مديران و متوليان امور رسانه ملي، صبح تا شب، مردم را از ارتكاب آن منع مي‌كنند! آيا مديران يادشده، نمي‌بينند كه راديو و تلويزيون‌هاي خارجي چقدر پيرامون نظرات مقامات ارشد نظام، سخن مي‌گويند؟ آيا نمي‌بينند كه چه ميزان از وقت شبكه‌هاي فارسي زبان كه از كشورهاي غربي برنامه پخش مي‌كنند، پيرامون مسائل ايران، به ويژه عملكرد قواي سه گانه خبر و مطلب توليد و پخش مي‌كنند؟ در ميان اخبار و تحليل‌هاي آنان، علاوه بر نقد و تخريب، تعريف و تمجيد و ستايش نيز فراوان است. حال، سزاوار است كه نظر مثبت يك كارشناس مثلا‌ بي‌بي‌سي نسبت به يك نشريه تازه متولد شده، بدون درنظر گرفتن مطالب سودمند و باارزشي كه در آن چاپ شده، ملاك حمله گزارشگران فرمانبردار قرار گيرد و جمعي از هموطنان روزنامه‌نگارمان را كه در علاقه‌مندي‌شان به رعايت قانون و پيشرفت كشور ترديدي وجود ندارد، بد معرفي كنند؟ بستر تحليل هم به اين صورت است كه نظر كارشناس بي‌بي‌سي، صد درصد منطبق بر نظر مسوولان بي‌بي‌سي است و مديران بي‌بي‌سي هم صد‌در‌صد سياست‌هاي استعماري وزارت خارجه انگلستان را بازتاب مي‌دهند. به همين دليل، معرفي يك نشريه در بي‌بي‌سي، يعني سياست‌هاي حاكم بر انتشار اين نشريه، با سياست‌هاي استعماري انگلستان منطبق است!! با چنين تحليلي مي‌توان، همه‌چيز و همه كس را كوبيد. حتي بزرگان ايران را كه در رسانه‌هاي خارجي از آنان سخن به ميان مي‌آيد.

نگارنده با توجه به سابقه ممتد كاري كه در صدا و سيما داشته، به خوبي مي‌داند كه نظرات كارشناسي فراواني كه در راديو و تلويزيون خودمان ارائه مي‌شود، با جزييات ديدگاه‌هاي مديران رسانه ملي و حتي با بسياري از ديدگاه‌هاي رسمي نظام جمهوري اسلامي ايران منطبق نيست. با چنين ذهنيتي آيا مي‌توان باور كرد كه معرفي يك نشريه تازه تاسيس در يك شبكه ماهواره‌يي، همانا وابسته بودن اين نشريه به بيگانگان و دشمنان ايران و اسلام است؟ ازطرفي چه اشكال دارد، يا چه ضربه‌يي به اسلام وانقلاب مي‌خورد كه صدا وسيما به جاي ايجاد كدورت بين خود و روشنفكراني كه قواعد نظام اسلامي را پذيرفته و نشريه‌يي را رسما منتشر كرده‌اند، در يك برنامه كوتاه به معرفي همين نشريه زنان امروز يا مشابه آن بپردازد و اگر به آن نقد جدي دارد آن را نيز عالمانه و دوستانه مطرح كند؟ آيا آن ضديت القا‌شده با يك نشريه نوپا در خبر 30/20 شأن اخلاقي و سياسي و ديني مديران رسانه ملي را بالاتر مي‌برد يا اين پيشنهاد همكار سابق صدا و سيما؟

مي‌دانم و مي‌دانيد كه وابسته كردن رسانه‌هاي اصلاح‌طلبان منتقد، به خارج از مرز و در چارچوب برنامه‌هاي تهاجم فرهنگي غرب، نه اصالت اخلاقي و ديني دارد و نه سند و مدرك حقوقي براي اثبات نظرتان در دست داريد، بلكه صرفا و صرفا براي جلوگيري از برون رفت جامعه از تك‌صدايي است. به وجودآمدن فضاي چند صدايي كه از شعارهاي دولت يازدهم است، محافظه‌كاران تندرو را به‌شدت عصباني كرده است. بگذريم از اينكه با روحيه تمامت‌خواه نيز سازگاري ندارد. لذا بايد به آنان يادآور شد يا به آنان آموزش داد كه تك‌صدايي به ضرر همه است، حتي خودتان و چند صدايي به نفع همه است، حتي خودتان.
اعتماد
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها