رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 11322

جنس دولت یازدهم، نشانه‌ها و پیامدها

سايت خبري تحليلي ساعت 24-دولت حجت‌الاسلام حسن روحاني، يازدهمين دولت تاسيس شده در نظام جمهوري اسلامي ايران است كه فعاليت خود را از مرداد 1392 آغاز كرده و تا مرداد 1396 به طور رسمي و قانوني قوه مجريه را در اختياردارد. اين دولت نيز همچون دولت‌هاي پيشين جمهوري اسلامي و همه دولت‌هاي امروز در سرزمين‌هاي ديگر نهادي است كه طعم و رنگ و جنس آن از يك سو و شايد فراسو به وسيله قانون اساسي، قانون سند چشم‌انداز توسعه، عرف و اخلاق عمومي و ساير نهادهاي ديگر و همچنين از سوي باورها، پيشينه و خواست‌هاي اعضاي ارشد آن در محاط قرار دارد. قانون اساسي، عرف و اخلاق عمومي سياسي و اجتماعي حاكم بر دولت‌هاي ايران، دست و پاي دولت فعلي را نيز بسته و آن را در چارچوب‌هاي خاص قرار داده و به همين دليل اندازه انعطاف و مانور دولت در چارچوب‌هاي ياد شده قرار دارد. اما دولت فعلي نيز همانند دولت‌هاي قبلي طعم، رنگ و جنس خود را دارد كه با فعاليت آنها را بر عرف و اخلاق و قانون‌هاي فرادستي تحميل مي‌كند و تلاش مي‌كند اثر وجودي خود را نشان دهد. اين جنس و مزه و رنگ دولت يازدهم بدون چون و چرا از باورها، رفتار، كارنامه، خواست رييس دولت، مديران ارشد كابينه و بدنه اجتماعي كه آن را تاييد و حمايت كرده و سرانجام از شرايط و موقعيت كلان جامعه سرچشمه گرفته است. بر پايه همين مزه و رنگ است كه دولت‌ها نامگذاري مي‌شوند. دولت‌هاي پنجم و ششم كه از مرداد 1368 تا 1376 توسط اكبر هاشمي رفسنجاني تاسيس شد، مزه و رنگ سازندگي مي‌داد و جنس فعاليت‌ها از جنس سازندگي و كار فيزيكي بود. اين رييس دولت‌هاي پنجم و ششم اصرار داشت كه ساخت و ساز و عمران در امور زيربنايي، دانشگاه، پل و جاده و فرودگاه اثرش را بر رفتار و افكار عمومي بر جاي مي‌گذارد. دولت‌هاي هفتم و هشتم كه توسط آقاي سيد محمد خاتمي تاسيس شد، مزه و جنس توسعه سياسي و آشناسازي شهروندان با حقوق خويش را نشان داد. دولت‌هاي نهم و دهم كه در سال‌هاي 1384 تا مرداد 1392 توسط آقاي احمدي‌نژاد تاسيس شد. جنس و طعم خود را از جنس عدالت تعريف كرده بود. بررسي كارنامه دولت‌هاي سه‌گانه ياد شده نشان مي‌دهد آنها كاميابي‌ها و ناكامي‌هايي داشته‌اند. دولت‌هاي قبل از دولت فعلي اما برآيند كارش به گواه منتقدان قديمي و دوستان قديمي‌اش، متاسفانه ناكامي بود. چرا؟ چون پياده سازي عدالت با يك تعريف خودپسندانه همراه با ناكارآمدي، فقدان دانش و دانايي و تجربه اداره كلان جامعه همراه شد. نتيجه اين شد كه دولت نهم و دهم از دادن آمارهاي مرتبط با شاخص‌هاي كلان مثل رشد توليد ناخالص داخلي، نرخ تورم، نرخ رشد سرمايه‌گذاري، ميزان شغل ايجاد شده خودداري كرد كه محل بحث آن در اينجا نيست.
 مزه و رنگ دولت يازدهم
دولت يازدهم چه مزه‌اي دارد؟ جنس آن چيست؟ كدام رنگ را مي‌خواهد بر قانون و عرف و اخلاق عمومي غلبه دهد؟ آنطور كه رييس دولت يازدهم در شعارهايش بيان كرده جنس اين دولت از جنس اعتماد، اميد و تدبير است. اما من مايل هستم كه جنس دولت يازدهم را «جنس‌ سازگاري» اسم بگذارم. سازگار كردن منافع ملي با منافع جهاني، سازگار كردن منافع شهروندان و دولت، سازگار كردن منافع دولت و ساير قواي رسمي كشور، سازگار كردن منافع دولت با احزاب و جمعيت‌هاي قانوني چيزي است كه نمود دارد و به همين دليل من جنس دولت فعلي را جنس سازگاري اسم مي‌گذارم.
 دلايل انتخاب سازگاري
چرا دولت سازگاري و آشتي را جنس و مزه كار خود قرار داد؟ بخش مهم از اين را بايد انتخاب ناگزير دانست كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنم:
1- جامعه ايراني در دو سال 1390 و 1391 روزگار ناخوشي را در كسب و كار مردم و سطح كلان تجربه كرد. خالص ايجاد شغل در سال‌هاي 1385 تا 1390 فقط 14 هزار شغل در سال بود.
نرخ بيكاري جوانان تحصيلكرده به ويژه زنان دانش‌آموخته دوره‌هاي كارشناسي را به حدود 30 درصد رسانده بود. خانواده‌ها غصه‌دار بودند و نااميد و ستيزه‌گر مي‌شدند. نرخ تبديل هر دلار ايالات متحده آمريكا به عنوان شاخص توانايي دولت و ملت به شدت به نفع دلار در برابر ريال ايران بود. در حالي كه ميانگين قيمت هر دلار آمريكا در ايران در سال 1390 حدود 1100 تومان بود، اين قيمت 3 برابر شد. از طرف ديگر نرخ تورم به 40 درصد در سال 1391 صعود كرد. كاهش نرخ رشد اقتصادي، كاهش قدرت خريد شهروندان و نااميدي از پيدا كردن شغل، جامعه را به مرزهاي سرسختي كشانده بود. پس بايد دولتي از جنس غيرستزه يا همان آشتي بر سر كار مي‌آمد.
2- از طرف ديگر درجه دشمني غرب به ويژه آمريكا با نظام سياسي ايران با سرعت روند صعودي طي مي‌كرد. تحريم‌ها تشديد و تنوع پيدا كرده بود و دشمني‌ها به مرزهاي سخت رسيده بودند. اين وضع نياز به دگرگوني و رفتاري آشتي‌جويانه داشت. نبرد سياسي در داخل و ميان طيف‌ها و جناح‌هاي سياسي نيز تشديد و ناشناس شده بود. پس اقتصاد، سياست داخلي و سياست خارجي ضرورت تاسيس دولت سازگاري را نشان مي‌داد.
3- از طرف ديگر جنس رفتار و شخصيت آقاي روحاني گونه‌اي است كه از يك طرف با اصولگرايان معتدل دوست و همكار بود، از طرف ديگر با اعتدالگري بزرگ ايران امروز، يعني آقاي هاشمي نزديك بود و با اصلاح‌طلبان نيز خصومت نداشت، و به همين دليل دولت فعلي را به رنگ سازگاري در آورده است.
 نشانه‌هاي آشتي
براي اثبات ادعاي ياد شده كه دولت يازدهم جنس سازگاري دارد، نشانه‌هاي آن را به طور مختصر يادآور مي‌شوم:
 يكم - آشتي با نخبگان:
‌دولت يازدهم برخلاف دولت نهم و دهم با نخبگان شامل استادان دانشگاه، نويسندگان و روزنامه‌نگاران، فيلم‌سازان و هنرمندان، متخصصان امور اداري و مهندسان و پزشكان، صاحبان سرمايه و كارخانه و بنگاه، احساس قرابت دارد. اين دولت دست‌كم در 10 ماه سپري شده با نخبگان آشتي و سازگاري داشته و دارد.
 دوم سازگار با بخش خصوصي:
دولت يازدهم از روزي كه بر سر كار آمده تا امروز، علامت‌هاي روشن، مؤثر و همه‌سويه به بخش خصوصي داده است و با صراحت مي‌گويد حاضر است منابع و امكانات در اختيار خود را تا جايي كه قانون و عرف اجازه مي‌دهد به بخش خصوصي دهد و از ميان آنها براي امور فرهنگي و اجتماعي و سياسي يادگيري مي‌كند.
 سوم آشتي با طيف‌ها در درون دولت
اعضاي ارشد دولت يازدهم تركيبي از نيروهاي ورزيده طيف‌هاي گوناگون دو جناح اصلي سياسي ايران است. وزير كشور، وزير دادگستري، وزير راه و شهرسازي و رييس شوراي امنيت ملي از ميان طيف‌هاي سياسي جناح مشهور به جناح اصولگرايان انتخاب شده‌اند. وزير نفت و صنعت و معادن اول از طيف كارگزاران جناح اصلاح‌طلبان‌اند و نمايندگي اصلاح‌طلبان را دارند.
 چهارم - سازگاري با غرب:
بزرگترين نشانه‌اي كه جنس دولت را به طور عريان در برابر ديدگان ناظران آگاه بين‌المللي، نخبگان و شهروندان ايراني قرار مي‌دهد، اين است كه اين دولت معادله تغييرناپذير 34 سال پس از انقلاب اسلامي را در مواجهه با غرب و در راس آنها آمريكا تغيير داد.
دولت يازدهم پس از سه دهه با آمريكا به صورت دوجانبه و مستقيم مذاكره كرد، با انگليس، فرانسه و اتحاديه اروپا از سر سازگاري درآمد و حاضر شده است بحث برابري درباره پرونده هسته‌اي صورت بگيرد كه در جريان است.
 پيامدها
انتخاب «جنس و رنگ سازگاري» از سوي دولت مستقر در ايران جبر باشد يا اختيار، پيامدهاي ژرف و دامنه‌داري دارد كه پنهان كردني نيست. بعضي از اين پيامدها را به طور خلاصه يادآور مي‌شوم:
الف – دگرگوني در رويكرد جهاني
استراتژي سازگاري و تاكتيك‌هايي كه از همان جنس‌اند با فراز و فرود پيش مي‌رود. ادامه اين روند دگرگوني چشمگير و چشم‌اندازي تازه در برابر شهروندان ونخبگان داخلي، همسايه‌هاي ايران و دوستان و دشمنان منطقه‌اي ايران مي‌گشايد.
ب – سرمايه‌گذاري خارجي
منابع ارزي و ريالي دولت يازدهم به هر دليل، منابع نيرومندي نيست. دولت و مجموعه حكومت مي‌دانند كه براي عبور از بحران تورم و ركود بايد از توانمندي سرمايه‌هاي خارجي يا سرمايه‌ با منشا خارجي كه مي‌تواند سرمايه ايرانيان خارج از كشور باشد استفاده كند. تلاش‌هاي وزير نفت، صنعت و معدن و راه و شهرسازي براي باز كردن پاي شركت‌هاي بزرگ به بازارهاي ايران نشانه‌‌هاي از تحول و يك پيامد بزرگ است. دولت نياز دارد از سخت‌گيري‌ها بكاهد و برخي قانون‌‌هاي فرادستي را تعديل كند.
ج – تسهيل سرمايه‌گذاري داخلي
سرمايه‌گذاران بين‌المللي با چشم‌هاي باز و گوش‌هاي تيز دگرگوني‌هاي كسب وكار در ايران را نگاه كرده و مي‌شنوند. اگر دولت بخواهد پاي شركت‌ها و سرمايه‌گذاران بين‌المللي به بازار ايران هموار شود بايد سرمايه‌گذاران داخلي را تشويق كند تا كارشان را توسعه دهند و از اين مسير به شركت‌هاي خارجي علامت داده شود.
 بهترين محل كسب و كار
حرف آخر اين نوشته درباره بهترين محل و كارآمدترين گزينه‌هاي سرمايه‌گذاري است: سرمايه‌گذاران بين‌المللي را بايد به كدام بخش راهنمايي كرد. به نظر مي‌رسد هنوز صنعت نفت و گاز و پتروشيمي ايران واجد توانمندي درجه اول براي جذب سرمايه‌گذاري خارجي است.
فعاليت در بازار سهام ايران از طريق خريد سهام شركت‌هاي بزرگي كه اكنون توسط سازمان خصوصي‌سازي براي عرضه انتخاب شده‌اند نيز محل مناسبي است. سرمايه‌گذاري در صنعت جهانگردي نيز به دليل علاقه دولت يازدهم محل مناسبي براي سرمايه‌گذاري به حساب مي‌آيد.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها