کد خبر
1200
تیتر یک روزنامه اعتماد
مریم میرزاخانی فرزند ملت است
r />
تبريك خاتمي به رياضيدان ايراني:
گروه سياسي| سيدمحمد خاتمي روز گذشته اظهارات مهمي داشت. از دولت يازدهم دفاع ويژهيي كرد و دليل پياده نشدن برخي شعارهاي روحاني را سختيها و موانعي دانست كه بر سر راه روحاني وجود داشته است. رييسجمهور اسبق كشورمان دفاع ويژهيي هم از رضا فرجيدانا داشت. او را يك دانشمند دانست كه تنها براي خدمت به كشور به ايران بازگشته است. حضور او و اقداماتش در وزارت علوم را توفيقي دانست كه دولت در آن موفق بوده و حالا سزاوار تشويق است نه تحت فشار قرار گرفتن. با اين همه سيد محمد خاتمي در اين اظهارات مهم كه با اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشكي تهران مطرح كرده بود تاكيد كرد كه فرجيدانا سياسي كاري نميكند اما اميدوار است كه مجلس گامي بردارد كه تشويق فرجيدانا باشد. با اين همه سيد محمد خاتمي از شرايط اصلاحطلبي در جامعه هم گفت و تاكيد كرد كه اصلاحطلبي بايد حركت در چارچوب قانون اساسي ضوابط كلي، ارزشهاي ديني اصول و معيارهايي اساسي كه بيان شده است باشد. با اين همه خاتمي براي چندمين بار در ماههاي اخير اعلام كرد كه بايد به دولت روحاني كمك كرد. گزيده سخنان، حجتالاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي، بر اساس گزارش روابط عمومي دفتر وي در پي ميآيد:
موفقيت يك خانم ايراني خانم دكتر مريم ميرزاخاني در امريكا و به دست آوردن معتبرترين جايزه و مدال و كسب موقعيت و منصب در عرصه رياضي افتخاري است ايشان «فرزند ملت» ايران است و براي جامعه دانشگاهي ما و براي ملت ايران كه ما بايد اين را ارج بنهيم و تبريك بگوييم.
اين روزها يكي از مسائل مطرح سياسي اتفاقا همين مساله استيضاح وزير علوم ، تحقيقات و فناوري جناب آقاي دكتر فرجيدانا است. آقاي فرجيدانا كيست؟ يك دانشمند، يك فرزند ايران كه در سطح بالايي دانش را كسب كرده و آمده به ايران براي خدمت. آقاي فرجيدانا هم ميتوانست مثل خيلي از كسان ديگر در خارج بماند و امكانات فراواني داشته باشد، هم رشتهاش هم تحصيلاتش هم جايگاه علمياش. آمده به ايران چون دل بسته به اينجاست و نه تنها به عنوان يك استاد عالم به عنوان يك مدير هم موفق بوده است و اتفاقا توفيق افرادي نظير فرجيدانا اين است كه همان محيط را ميخواهند فراهم كنند كه ميرزاخانيها از آن بيرون بيايند يا ميرزاخانيها بتوانند به اينجا بيايند و در خدمت توسعه علم و دانش و كشور قرار بگيرند.
آقاي دكتر فرجيدانا انساني است كه حتما گرايش سياسي دارد، اصول دارد، معيار دارد، فكر دارد اما به عنوان يك مدير برجسته آموزش عالي بنده شهادت ميدهم كه به هيچوجه گرايشهاي سياسي خودش را در اينجا اعمال نميكند. حرفي كه شما زديد درست است كه دغدغه فضاي علمي و استقلال دانشگاه را دارند. اتفاقا اين پرهيز از سياستزدگي است. دانشگاه سياسي است، بايد هم سياسي باشد، حتما بايد سياسي باشد و اتفاقا مدير آموزش عالي بايد فضاي فعاليت آزاد و امن سياسي در دانشگاه را فراهم بياورد.
اعمال ملاحظات نادرست چه از طرف اصلاحطلبان چه از طرف اصولگرايان نتيجه بدي به بار خواهد آورد. من معتقدم كه كساني مثل جناب آقاي فرجيدانا اين دغدغه را دارند. اينكه چقدر موفق بودهاند ما معتقديم اينقدر مشكلات زياد است كه ما نميتوانيم توقع داشته باشيم كه همه مسائل يك شبه حل شود. ولي بنده اعتراف ميكنم از جمله جاهايي كه توفيق خوب داشته كه تامين بكند وعدههايي را كه جناب آقاي روحاني دادهاند و ملت به آن راي داده است، رويكردي كه اين دولت داشته در آموزش عالي و محيطهاي دانشگاهي است. اين قابل تشويق است و نه تحت فشار قرار گرفتن.
اميدوارم به لطف خداوند مجلس شوراي اسلامي كه بايد عصاره فضايل ملت باشد، نماينده افكار عمومي ملت باشد، گامي بردارد كه معنايش تشويق آقاي فرجيدانا و امثال وي باشد نه اينكه برخورد نامناسبي با او شود. من هم معتقدم كه دانشگاههاي ما نيازمند اين هستند كه واقعا به آنها پرداخته شود. امروز ببينيد چه كساني تاييد ميكنند سياستهاي موجود در وزارت علوم و فعاليتهايش را و چه كساني تقبيح ميكنند. عمده دانشگاهيان، نميخواهم بگويم فقط دانشگاهيان با گرايشهاي خاص سياسي اصلاحطلبي يا غير اصلاحطلبي يا كس ديگر، نخبگان دانشگاهي، استاداني كه اصلا هيچگونه وابستگي هم به جريانات ندارند و مجموعه دانشجويان راضياند. منظورم از مجموعه اكثريت قريب به اتفاق است. ممكن است دانشجويان يا استاداني باشند كه وابسته به جريانات خاصي باشند، حال آقاي فرجيدانا را نميپسندند آنها راضي نباشند ولي آنها در اقليت محضند. شما به محض اينكه اعلام ميكنيد چه كساني حمايت ميكنند در ظرف چند ساعت چند هزار نفر استاد و دانشجو تاييديه خود را اعلام ميكنند. اگر ما واقعا رضايت مردم و رضايت بخشهايمان مورد توجه است اين رضايت مردم است و ما بايد مطابق رضايت مردم و بالاتر از آن مصالح كشور و مصالح علم تصميم بگيريم؛ اميدوارم تصميم درستي گرفته شود.
اگر توضيح درست داده شود من معتقدم كه مجلس تصميم مناسب و درستي خواهد گرفت. اينكه ما بايد از فضاي امنيتي گذر كنيم، به فضاي سياسي معقولي كه آزاديهاي معقول باشد برسيم، به فضايي كه امنيت براي بحثها و گفتوگوها باشد، زمينه براي حضور همه نيروهايي كه دلشان به حال اصل كشور و مملكت ميسوزد فراهم شود اين دغدغهها را بايد بحث كنيم و ارائه دهيم و بگوييم كه اين به نفع خود نظام است و به نفع اسلام است.
من ميدانم محدوديتهاي فراواني داريد و فشارهاي زيادي روي شماست، ولي ما بايد كار كنيم، اين كشور اين انقلاب متعلق به شما است بايد كار را انجام داد. يك نكته مهم اينكه مساله ديگري كه مطرح كرديد در مورد اصلاحطلبي بود و بعضي نگرانيها كه بجا هم بود. بهطور كلي اصلاحطلبان و بالاخص دانشگاهيان از تكثر دفاع ميكنند. تكثر چيز خوبي است منتهي نه تكثري كه همديگر را دفع كنند، حتي ما مخالف را هم بايد تحمل كنيم نگوييم كه فضاي مطلوب فضايي است كه در آن مخالف نباشد.
من معتقدم رمز پيشرفت جامعه قبول مخالف است. من يك روزي گفتم «زنده باد مخالف من» كساني شعاري دادند مرگ بر مخالفين فلاني؛ گفتم اولا از مرگ صحبت نكنيد ما براي زندگي آمدهايم، ثانيا شعار من زنده باد مخالف من است، اگر مخالف من نباشد من نميتوانم رشد پيدا كنم منتها بايد سازوكاري پيدا كنيم كه مخالفتها به تنازع مبدل نشود. يك جامعه دموكراتيك يعني در آن تكثر و اختلافها وجود دارد؛ يعني جامعهيي كه جرياناتي كه در اصول با هم مشتركند بتوانند جهت مشتركي داشته باشند با سلايق مختلف.
در اصلاحطلبي شوراي هماهنگي وجود دارد و تشكيلات مختلف هستند. انجمنهاي مختلف تشكلها، اينها همه اصلاحطلبند، اختلاف سليقه هم دارند، بنده اعلام ميكنم نسبتم با همه اينها نسبت مساوي است. من هيچ نسبت خاصي با هيچ جريان خاصي ندارم البته اگر كسي خواست با سلايق خاص خودش حاضر باشد اشكالي ندارد، ولي اين به اين معنا نيست كه بگوييد اصلاحطلبي بد است حالا كساني ميخواهند اصلاحطلبي خوب درست كنند! اصلاحطلبي يك تباري دارد، يك جرياني است و بعد هم اصلاحطلبي واقعي بالاتر از جريانات و گروههاست.
خواهشي كه از همه دوستان دارم من مخلص همه جريانات هستم و حتي واقعا بنده از اصولگرايان عاقل و منطقي كه وجود دارند و دلشان از آن مسائلي كه طي سالهاي گذشته در اين مملكت بوده خون است و البته ملاحظاتي دارند، بنده براي آنها هم احترام قايلم و كوچك همه هم هستم ولي اين درست نيست كه اگر كسي هست كه مورد توجه است و تا حدودي مورد عنايت و لطف جامعه هست هر جرياني بخواهد بگويد كه او انحصار به يك جريان خاص دارد. من نسبت به همه جريانات، همه گروهها و همه جرياناتي كه به نام اصلاحطلبي كار ميكنند ارادت دارم. كل اصلاحطلبي مورد توجه من است. ستمهايي كه به اين جريان شده را ميدانم، البته اصلاحطلبي سعه صدر دارد و ميتواند از اين ستمها صرف نظر كند آنجايي كه مصالح كشور باشد.
معتقدم كه اصلاحطلبي در چارچوب قانون اساسي، ضوابط كلي، ارزشهاي ديني، اصول و معيارهايي اساسي كه بيان شده است حركت ميكند. انشاءالله باز هم اين اصول بيان شود. اينها محور كار ما است و بنده هم نسبت ويژهيي با جريان خاصي ندارم. ما ميگوييم تكثر آري اما تلاش براي وحدت حول اصول اصلي و معيارهاي اصلي هم آري، كه از جمله براي اصول منافع كشور، منافع ملت، رشد جامعه و مردمسالاري سازگار با دين و توسعه است. در اينها با هم مشتركيم. خودمان نيز خودمان را نقد ميكنيم و جامعه را بالا ميبريم. اميدوارم كه انجمن اسلامي دانشگاه اين مساله را پياده كند يعني بگويد تكثر در ذات حركت اصلاحطلبي است و تنوع در ذات آن است. هنر ما و رشد ما اين است. از سوي ديگر اصل نظام و حركت در چارچوب قانون از اصول ما است. اگر كساني ميگويند بايد قانون اساسي را زير پا گذاشت و با اصل نظام مخالفت كرد ما با آنها هم مخالفيم. اينها اصول ما است؛ اصول اصلاحطلبي.
ما نميخواهيم يك الگوي خاص را اعلام كنيم و بگوييم هركس اينطور باشد او را قبول ميكنيم نه، اينطور نيست. البته ما اصول و معيارها را ميسنجيم؛ ممكن است برخي جريانات باشند كه با اصول ما همخواني نداشته باشند، آنها هم محترم هستند. ما نميخواهيم دعوا كنيم. تلاش ميكنيم تعامل هم داشته باشيم ولي اصول خود را از دست نميدهيم.
اگر بخواهيم توسعه و پيشرفت داشته باشيم بايد نوعي دموكراسي را هم بپذيريم. ما از مردمسالاري دفاع ميكنيم و لازمه دفاع از آن صاحب حق دانستن انسان است و ايجاد امنيت براي همه. امنيت را ما وسيعتر از امنيت حاكمان ميدانيم. اتفاقا ميگوييم برخي فعاليتهايي كه به نام امنيت ميشود ممكن است- براي مدتي با رعب و ترس وضعيت اداري مملكت را شايد بتوان حفظ كرد - ولي در نهايت اين به زيان امنيت حتي خود نظام تمام شود.
حرف ميزنيم، صحبت ميكنيم. حق همه ما است كه در فعاليتهاي اجتماعي و در انتخابات شركت كنيم با معيارهايي كه وجود دارد. البته من فكر ميكنم آقاي دكتر روحاني و دولتش با همه مشكلاتي كه داشته موفق بوده است. من نميخواهم بگويم هيچ عيب و نقص و انتقادي نيست، مگر دولت ما عيب و نقص نداشت. با وجود همه اينها معتقدم كه زحمت كشيده و ميكشند. بر شعارهاي خود پابرجا هستند. اينكه برخي از آنها پياده نشده بايد گفت براي برخي از آنها موانع ريشهداري وجود دارد كه بايد زمينههايش فراهم شود. بخشي از آنها را نيز ميشد بهتر از اين كار كرد. ما حمايت خود را از دولت اعلام ميكنيم.
اتفاقا يك جرياني هست كه امكاناتي هم كسب كرده؛ امكانات حقوقي، امكانات سياسي، امكانات اقتصادي و... او نميخواهد بگويد كه اوضاع عوض شده؛ سختگيريها را بيشتر ميكند و جريان دلسوز انقلاب و دلسوز اسلام و دلسوز مملكت و دلسوز نظام و رهبري را كه البته نظرات خاص خودش را هم دارد تحت فشار قرار ميدهد. آن جريان هم ميايستد و با اين مسائل نبايد از ميدان به در رود، هزينهاش را ميپردازد.
بالاخره بنده معتقدم كه با كمك خود دولت كه بايد در اين زمينه فعالتر باشد و كمك جامعه مدني و كمك عقلايي كه هستند و كمك مسوولان بالاي كشور، بايد كمكم به آن جوي برسيم كه در كنار همديگر بتوانيم زندگي كنيم و اينكه فضا براي بعضيها تنگ بشود و براي كساني كه خيلي هم ريشه در اين انقلاب و اين جامعه ندارند باز و فراخ باشد. اين مسالهيي نيست كه متناسب با ارزشهاي انقلاب و اسلام باشد و اميدوارم با عقلانيتي كه به خصوص در اين يكي دو سال تقويت شده است اوضاع بهبود يابد.
پرهيز از تعصبها، اصول را فداي فروع نكردن، واقعبينانه عمل كردن و در عين حال معيارها و آرمانها را از دست ندادن خودش را در انتخابات و نتيجه آن نشان داد. اميدوارم كمكم در همه جامعه خود را نشان دهد، البته حق مجلس است سوال و استيضاح كند و نتيجهيي كه ميخواهد بگيرد. انشاءالله اين بلوغ عقلانيت در مسير مصلحت كل مملكت باشد و در مورد استيضاح فعلي خودش را نشان دهد. اگر آقاي فرجيدانا هم برود، مطمئناً دولت از رويكردهايش برنميگردد. يك نفر جاي ايشان ميآيد چه بهتر كه خود آقاي فرجيدانا با آن سابقه و مراتب علمي و با آن تجربه كه يك دوره طولاني هم رييس دانشگاه تهران بودهاند بتوانند ادامه دهند.
به لطف خداوند انتظار داريم مجلس هم اين بلوغي را كه جامعه ما پيدا كرده است نشان دهد. البته كساني از اين بلوغ خوششان نميآيد و آن را برهم ميزنند، سختگيري ميكنند كه گويا همان روند و روالي كه قبل از انتخابات وجود داشته بايد ادامه پيدا كند كه معتقدم اقليت هستند ولي اقليتي كه امكانات فراواني دارند. انشاءالله مجلس هم نشان خواهد داد كه با آن عقلانيت اكثريتي و تامينكننده مصالح كشور همراه است و تصميمي كه ميگيرد انشاءالله تصميم درست و خوبي باشد.
ما بايد همه سعي خود را بكنيم كه دولت جناب آقاي دكتر روحاني موفق شود و همانگونه كه بارها اظهار اميدواري كردهام باز هم اميدوارم كه به سوي فضاي بازتر و به سوي نزديكتر شدن دلها به يكديگر و همكاري و همراهي با هر كس و هر نهاد براي جلوگيري از افراط و تفريط برويم، سختگيريها كمتر شود، حصرها و حبسها پايان داده شود و از اين عقلانيت و اعتدالي كه كم و بيش براي همه حاصل شده است در مسير پيشبرد اهداف انقلاب و توسعه كشور و رفع مشكلات مردم حركت بهتر و شتابانتري داشته باشيم.
تبريك خاتمي به رياضيدان ايراني:
گروه سياسي| سيدمحمد خاتمي روز گذشته اظهارات مهمي داشت. از دولت يازدهم دفاع ويژهيي كرد و دليل پياده نشدن برخي شعارهاي روحاني را سختيها و موانعي دانست كه بر سر راه روحاني وجود داشته است. رييسجمهور اسبق كشورمان دفاع ويژهيي هم از رضا فرجيدانا داشت. او را يك دانشمند دانست كه تنها براي خدمت به كشور به ايران بازگشته است. حضور او و اقداماتش در وزارت علوم را توفيقي دانست كه دولت در آن موفق بوده و حالا سزاوار تشويق است نه تحت فشار قرار گرفتن. با اين همه سيد محمد خاتمي در اين اظهارات مهم كه با اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشكي تهران مطرح كرده بود تاكيد كرد كه فرجيدانا سياسي كاري نميكند اما اميدوار است كه مجلس گامي بردارد كه تشويق فرجيدانا باشد. با اين همه سيد محمد خاتمي از شرايط اصلاحطلبي در جامعه هم گفت و تاكيد كرد كه اصلاحطلبي بايد حركت در چارچوب قانون اساسي ضوابط كلي، ارزشهاي ديني اصول و معيارهايي اساسي كه بيان شده است باشد. با اين همه خاتمي براي چندمين بار در ماههاي اخير اعلام كرد كه بايد به دولت روحاني كمك كرد. گزيده سخنان، حجتالاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي، بر اساس گزارش روابط عمومي دفتر وي در پي ميآيد:
موفقيت يك خانم ايراني خانم دكتر مريم ميرزاخاني در امريكا و به دست آوردن معتبرترين جايزه و مدال و كسب موقعيت و منصب در عرصه رياضي افتخاري است ايشان «فرزند ملت» ايران است و براي جامعه دانشگاهي ما و براي ملت ايران كه ما بايد اين را ارج بنهيم و تبريك بگوييم.
اين روزها يكي از مسائل مطرح سياسي اتفاقا همين مساله استيضاح وزير علوم ، تحقيقات و فناوري جناب آقاي دكتر فرجيدانا است. آقاي فرجيدانا كيست؟ يك دانشمند، يك فرزند ايران كه در سطح بالايي دانش را كسب كرده و آمده به ايران براي خدمت. آقاي فرجيدانا هم ميتوانست مثل خيلي از كسان ديگر در خارج بماند و امكانات فراواني داشته باشد، هم رشتهاش هم تحصيلاتش هم جايگاه علمياش. آمده به ايران چون دل بسته به اينجاست و نه تنها به عنوان يك استاد عالم به عنوان يك مدير هم موفق بوده است و اتفاقا توفيق افرادي نظير فرجيدانا اين است كه همان محيط را ميخواهند فراهم كنند كه ميرزاخانيها از آن بيرون بيايند يا ميرزاخانيها بتوانند به اينجا بيايند و در خدمت توسعه علم و دانش و كشور قرار بگيرند.
آقاي دكتر فرجيدانا انساني است كه حتما گرايش سياسي دارد، اصول دارد، معيار دارد، فكر دارد اما به عنوان يك مدير برجسته آموزش عالي بنده شهادت ميدهم كه به هيچوجه گرايشهاي سياسي خودش را در اينجا اعمال نميكند. حرفي كه شما زديد درست است كه دغدغه فضاي علمي و استقلال دانشگاه را دارند. اتفاقا اين پرهيز از سياستزدگي است. دانشگاه سياسي است، بايد هم سياسي باشد، حتما بايد سياسي باشد و اتفاقا مدير آموزش عالي بايد فضاي فعاليت آزاد و امن سياسي در دانشگاه را فراهم بياورد.
اعمال ملاحظات نادرست چه از طرف اصلاحطلبان چه از طرف اصولگرايان نتيجه بدي به بار خواهد آورد. من معتقدم كه كساني مثل جناب آقاي فرجيدانا اين دغدغه را دارند. اينكه چقدر موفق بودهاند ما معتقديم اينقدر مشكلات زياد است كه ما نميتوانيم توقع داشته باشيم كه همه مسائل يك شبه حل شود. ولي بنده اعتراف ميكنم از جمله جاهايي كه توفيق خوب داشته كه تامين بكند وعدههايي را كه جناب آقاي روحاني دادهاند و ملت به آن راي داده است، رويكردي كه اين دولت داشته در آموزش عالي و محيطهاي دانشگاهي است. اين قابل تشويق است و نه تحت فشار قرار گرفتن.
اميدوارم به لطف خداوند مجلس شوراي اسلامي كه بايد عصاره فضايل ملت باشد، نماينده افكار عمومي ملت باشد، گامي بردارد كه معنايش تشويق آقاي فرجيدانا و امثال وي باشد نه اينكه برخورد نامناسبي با او شود. من هم معتقدم كه دانشگاههاي ما نيازمند اين هستند كه واقعا به آنها پرداخته شود. امروز ببينيد چه كساني تاييد ميكنند سياستهاي موجود در وزارت علوم و فعاليتهايش را و چه كساني تقبيح ميكنند. عمده دانشگاهيان، نميخواهم بگويم فقط دانشگاهيان با گرايشهاي خاص سياسي اصلاحطلبي يا غير اصلاحطلبي يا كس ديگر، نخبگان دانشگاهي، استاداني كه اصلا هيچگونه وابستگي هم به جريانات ندارند و مجموعه دانشجويان راضياند. منظورم از مجموعه اكثريت قريب به اتفاق است. ممكن است دانشجويان يا استاداني باشند كه وابسته به جريانات خاصي باشند، حال آقاي فرجيدانا را نميپسندند آنها راضي نباشند ولي آنها در اقليت محضند. شما به محض اينكه اعلام ميكنيد چه كساني حمايت ميكنند در ظرف چند ساعت چند هزار نفر استاد و دانشجو تاييديه خود را اعلام ميكنند. اگر ما واقعا رضايت مردم و رضايت بخشهايمان مورد توجه است اين رضايت مردم است و ما بايد مطابق رضايت مردم و بالاتر از آن مصالح كشور و مصالح علم تصميم بگيريم؛ اميدوارم تصميم درستي گرفته شود.
اگر توضيح درست داده شود من معتقدم كه مجلس تصميم مناسب و درستي خواهد گرفت. اينكه ما بايد از فضاي امنيتي گذر كنيم، به فضاي سياسي معقولي كه آزاديهاي معقول باشد برسيم، به فضايي كه امنيت براي بحثها و گفتوگوها باشد، زمينه براي حضور همه نيروهايي كه دلشان به حال اصل كشور و مملكت ميسوزد فراهم شود اين دغدغهها را بايد بحث كنيم و ارائه دهيم و بگوييم كه اين به نفع خود نظام است و به نفع اسلام است.
من ميدانم محدوديتهاي فراواني داريد و فشارهاي زيادي روي شماست، ولي ما بايد كار كنيم، اين كشور اين انقلاب متعلق به شما است بايد كار را انجام داد. يك نكته مهم اينكه مساله ديگري كه مطرح كرديد در مورد اصلاحطلبي بود و بعضي نگرانيها كه بجا هم بود. بهطور كلي اصلاحطلبان و بالاخص دانشگاهيان از تكثر دفاع ميكنند. تكثر چيز خوبي است منتهي نه تكثري كه همديگر را دفع كنند، حتي ما مخالف را هم بايد تحمل كنيم نگوييم كه فضاي مطلوب فضايي است كه در آن مخالف نباشد.
من معتقدم رمز پيشرفت جامعه قبول مخالف است. من يك روزي گفتم «زنده باد مخالف من» كساني شعاري دادند مرگ بر مخالفين فلاني؛ گفتم اولا از مرگ صحبت نكنيد ما براي زندگي آمدهايم، ثانيا شعار من زنده باد مخالف من است، اگر مخالف من نباشد من نميتوانم رشد پيدا كنم منتها بايد سازوكاري پيدا كنيم كه مخالفتها به تنازع مبدل نشود. يك جامعه دموكراتيك يعني در آن تكثر و اختلافها وجود دارد؛ يعني جامعهيي كه جرياناتي كه در اصول با هم مشتركند بتوانند جهت مشتركي داشته باشند با سلايق مختلف.
در اصلاحطلبي شوراي هماهنگي وجود دارد و تشكيلات مختلف هستند. انجمنهاي مختلف تشكلها، اينها همه اصلاحطلبند، اختلاف سليقه هم دارند، بنده اعلام ميكنم نسبتم با همه اينها نسبت مساوي است. من هيچ نسبت خاصي با هيچ جريان خاصي ندارم البته اگر كسي خواست با سلايق خاص خودش حاضر باشد اشكالي ندارد، ولي اين به اين معنا نيست كه بگوييد اصلاحطلبي بد است حالا كساني ميخواهند اصلاحطلبي خوب درست كنند! اصلاحطلبي يك تباري دارد، يك جرياني است و بعد هم اصلاحطلبي واقعي بالاتر از جريانات و گروههاست.
خواهشي كه از همه دوستان دارم من مخلص همه جريانات هستم و حتي واقعا بنده از اصولگرايان عاقل و منطقي كه وجود دارند و دلشان از آن مسائلي كه طي سالهاي گذشته در اين مملكت بوده خون است و البته ملاحظاتي دارند، بنده براي آنها هم احترام قايلم و كوچك همه هم هستم ولي اين درست نيست كه اگر كسي هست كه مورد توجه است و تا حدودي مورد عنايت و لطف جامعه هست هر جرياني بخواهد بگويد كه او انحصار به يك جريان خاص دارد. من نسبت به همه جريانات، همه گروهها و همه جرياناتي كه به نام اصلاحطلبي كار ميكنند ارادت دارم. كل اصلاحطلبي مورد توجه من است. ستمهايي كه به اين جريان شده را ميدانم، البته اصلاحطلبي سعه صدر دارد و ميتواند از اين ستمها صرف نظر كند آنجايي كه مصالح كشور باشد.
معتقدم كه اصلاحطلبي در چارچوب قانون اساسي، ضوابط كلي، ارزشهاي ديني، اصول و معيارهايي اساسي كه بيان شده است حركت ميكند. انشاءالله باز هم اين اصول بيان شود. اينها محور كار ما است و بنده هم نسبت ويژهيي با جريان خاصي ندارم. ما ميگوييم تكثر آري اما تلاش براي وحدت حول اصول اصلي و معيارهاي اصلي هم آري، كه از جمله براي اصول منافع كشور، منافع ملت، رشد جامعه و مردمسالاري سازگار با دين و توسعه است. در اينها با هم مشتركيم. خودمان نيز خودمان را نقد ميكنيم و جامعه را بالا ميبريم. اميدوارم كه انجمن اسلامي دانشگاه اين مساله را پياده كند يعني بگويد تكثر در ذات حركت اصلاحطلبي است و تنوع در ذات آن است. هنر ما و رشد ما اين است. از سوي ديگر اصل نظام و حركت در چارچوب قانون از اصول ما است. اگر كساني ميگويند بايد قانون اساسي را زير پا گذاشت و با اصل نظام مخالفت كرد ما با آنها هم مخالفيم. اينها اصول ما است؛ اصول اصلاحطلبي.
ما نميخواهيم يك الگوي خاص را اعلام كنيم و بگوييم هركس اينطور باشد او را قبول ميكنيم نه، اينطور نيست. البته ما اصول و معيارها را ميسنجيم؛ ممكن است برخي جريانات باشند كه با اصول ما همخواني نداشته باشند، آنها هم محترم هستند. ما نميخواهيم دعوا كنيم. تلاش ميكنيم تعامل هم داشته باشيم ولي اصول خود را از دست نميدهيم.
اگر بخواهيم توسعه و پيشرفت داشته باشيم بايد نوعي دموكراسي را هم بپذيريم. ما از مردمسالاري دفاع ميكنيم و لازمه دفاع از آن صاحب حق دانستن انسان است و ايجاد امنيت براي همه. امنيت را ما وسيعتر از امنيت حاكمان ميدانيم. اتفاقا ميگوييم برخي فعاليتهايي كه به نام امنيت ميشود ممكن است- براي مدتي با رعب و ترس وضعيت اداري مملكت را شايد بتوان حفظ كرد - ولي در نهايت اين به زيان امنيت حتي خود نظام تمام شود.
حرف ميزنيم، صحبت ميكنيم. حق همه ما است كه در فعاليتهاي اجتماعي و در انتخابات شركت كنيم با معيارهايي كه وجود دارد. البته من فكر ميكنم آقاي دكتر روحاني و دولتش با همه مشكلاتي كه داشته موفق بوده است. من نميخواهم بگويم هيچ عيب و نقص و انتقادي نيست، مگر دولت ما عيب و نقص نداشت. با وجود همه اينها معتقدم كه زحمت كشيده و ميكشند. بر شعارهاي خود پابرجا هستند. اينكه برخي از آنها پياده نشده بايد گفت براي برخي از آنها موانع ريشهداري وجود دارد كه بايد زمينههايش فراهم شود. بخشي از آنها را نيز ميشد بهتر از اين كار كرد. ما حمايت خود را از دولت اعلام ميكنيم.
اتفاقا يك جرياني هست كه امكاناتي هم كسب كرده؛ امكانات حقوقي، امكانات سياسي، امكانات اقتصادي و... او نميخواهد بگويد كه اوضاع عوض شده؛ سختگيريها را بيشتر ميكند و جريان دلسوز انقلاب و دلسوز اسلام و دلسوز مملكت و دلسوز نظام و رهبري را كه البته نظرات خاص خودش را هم دارد تحت فشار قرار ميدهد. آن جريان هم ميايستد و با اين مسائل نبايد از ميدان به در رود، هزينهاش را ميپردازد.
بالاخره بنده معتقدم كه با كمك خود دولت كه بايد در اين زمينه فعالتر باشد و كمك جامعه مدني و كمك عقلايي كه هستند و كمك مسوولان بالاي كشور، بايد كمكم به آن جوي برسيم كه در كنار همديگر بتوانيم زندگي كنيم و اينكه فضا براي بعضيها تنگ بشود و براي كساني كه خيلي هم ريشه در اين انقلاب و اين جامعه ندارند باز و فراخ باشد. اين مسالهيي نيست كه متناسب با ارزشهاي انقلاب و اسلام باشد و اميدوارم با عقلانيتي كه به خصوص در اين يكي دو سال تقويت شده است اوضاع بهبود يابد.
پرهيز از تعصبها، اصول را فداي فروع نكردن، واقعبينانه عمل كردن و در عين حال معيارها و آرمانها را از دست ندادن خودش را در انتخابات و نتيجه آن نشان داد. اميدوارم كمكم در همه جامعه خود را نشان دهد، البته حق مجلس است سوال و استيضاح كند و نتيجهيي كه ميخواهد بگيرد. انشاءالله اين بلوغ عقلانيت در مسير مصلحت كل مملكت باشد و در مورد استيضاح فعلي خودش را نشان دهد. اگر آقاي فرجيدانا هم برود، مطمئناً دولت از رويكردهايش برنميگردد. يك نفر جاي ايشان ميآيد چه بهتر كه خود آقاي فرجيدانا با آن سابقه و مراتب علمي و با آن تجربه كه يك دوره طولاني هم رييس دانشگاه تهران بودهاند بتوانند ادامه دهند.
به لطف خداوند انتظار داريم مجلس هم اين بلوغي را كه جامعه ما پيدا كرده است نشان دهد. البته كساني از اين بلوغ خوششان نميآيد و آن را برهم ميزنند، سختگيري ميكنند كه گويا همان روند و روالي كه قبل از انتخابات وجود داشته بايد ادامه پيدا كند كه معتقدم اقليت هستند ولي اقليتي كه امكانات فراواني دارند. انشاءالله مجلس هم نشان خواهد داد كه با آن عقلانيت اكثريتي و تامينكننده مصالح كشور همراه است و تصميمي كه ميگيرد انشاءالله تصميم درست و خوبي باشد.
ما بايد همه سعي خود را بكنيم كه دولت جناب آقاي دكتر روحاني موفق شود و همانگونه كه بارها اظهار اميدواري كردهام باز هم اميدوارم كه به سوي فضاي بازتر و به سوي نزديكتر شدن دلها به يكديگر و همكاري و همراهي با هر كس و هر نهاد براي جلوگيري از افراط و تفريط برويم، سختگيريها كمتر شود، حصرها و حبسها پايان داده شود و از اين عقلانيت و اعتدالي كه كم و بيش براي همه حاصل شده است در مسير پيشبرد اهداف انقلاب و توسعه كشور و رفع مشكلات مردم حركت بهتر و شتابانتري داشته باشيم.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.