رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 2587

امام علی(ع)، نه سوسیالیست، نه لیبرال

هستند افراد و مکتبهایی که سعی دارند با نسبت دادن بزرگان تاریخی و ملی و مذهبی و اعتقادی یک ملت، مهر خود را در میان توده ها بگسترانند تا مگر اقبال عمومی را به خود ببینند. در این میان در جامعه ایران که رنگ شیعی در این تابلوی هزار رنگ بیشتر و پر رنگ تر است، به بزرگان شیعه توسط گروه ها و دسته های مختلف دیدگاههای مختلف نسبت داده می شود.

مثال برای این مدعا بسیار است که از این میان میتوان به سخن خسرو گل سرخی در دادگاه رژیم پهلوی اشاره کرد. وی در دفاعیه خود از امام علی (ع) به عنوان نخستین سوسیالیست تاریخ نام می برد و امام حسین (ع) را شهید بزرگ خلق های خاور میانه نام می برد؛ ادبیاتی که دقیقا ریشه در اندیشه های سوسیالیستی دارد.
از طرف دیگر میتوان در لابلای برخی حرفها و سخن ها دید که برخی دیگر به دنبال آنند تا از این بزرگان شخصیتی لیبرال و یا طرفدار مکتب خود نشان دهند. این نوشتار نه در پی نشان دادن اشتباه بودن مارکسیسم و لیبرالیسم است و نه تخریب شخصیت کسانی که چنین دیدگاه هایی نسبت به بزرگان شیعه دارند و نه بر آن است تا اثبات کند اینان از روی غرض و به قصد خیانت چنین می گویند که خداوند از درون ما آگاه تر است، بلکه روی سخن این نوشتار نقد این نوع نگریستن و این نوع دیدگاه است.
با چنین هدفی از دو منظر میتوان چنین دیدگاهی را نقد نمود. از منظری برون دینی و از منظری درون دینی. قبل از پرداختن به این دو نوع منظر باید این نکته را ذکر کنم که اگرچه در این مطلب امیر المومنین امام علی (ع) و سخنان پیرامون آن حضرت محوریت اصلی را دارند اما با کمی تغییر میتوان چنین قالبی (علی الخصوص نقد برون دینی) را برای بقیه بزرگان شیعی و حتی تاریخی نیز بکار برد.
نکته دوم آنکه در این نوشتار آنچه مورد توجه من است استفاده از تعابیر و اصطلاحات با معانی دقیق و تفاوتهای ریز آنها نیست، بنابراین خواننده عزیز در پی یافتن معانی دقیق و اختلافات خرد و کلان میان مکاتب و اندیشه ها در این نوشتار نباشد و نیز باید به عنوان سومین نکته متذکر شوم که هدف این نوشتار صرفا نشان دادن چرایی این امر است که بزرگان و اعتقادات متعلق به دوران قبل از ظهور مکاتب دوران مدرن را در چارچوب اندیشه های سیاسی و فلسفی چنین مکاتبی دیدن کاری غلط و بی پایه و اساس است.
و اما دو منظر:
1- نخستین نقدی که به این دیدگاه ها میتوان وارد ساخت برون دینی است. مکاتب فلسفی و ایدئولوژی های اعتقادی عموما به دوران پس از رنسانس و اصطلاحا دوران مدرن برمی گردند. دورانی که اندیشمندان و فیلسوفان با صبغه های مختلف قد علم کردند و هرکدام طرحی نو درانداختند و برخی از آبشخور طرحهای دیگران سیراب شدند و سپس راه آنان را ادامه دادند. این در حالی است که در مورد کسانیکه قبل از این دوران و قبل از ظهور و شیوع این مکاتب فلسفی (شامل سیاسی و غیر سیاسی) میزیسته اند نمیتوان بصورت مطلق سخن گفت که به کدام دسته و گروه تعلق دارند چرا که هیچ دلیل معتبری نمیتوان یافت که اگر این مکاتب در زمان آنها نیز وجود داشت آیا به آنها میپیوستند یا از آن دوری میکردند؟ برای مثال در مورد امام علی (ع) هیچگاه نمیتوان گفته گل سرخی را تایید کرد. در حقیقت این نوع سخنان نه امکان رد دارند و نه امکان تایید و بنابراین از حیث اعتبار ساقط هستند.
(برای درک بهتر عدم اعتبار چنین گزاره هایی جمله "فردا باران می بارد یا نمی بارد" را فرض کنید، این جمله نیز نه امکان تایید دارد و نه تکذیب و از نظر علمی اعتباری ندارد یا اصطلاحا ابطال پذیر نیست) تنها چیزی که میتوان گفت حداکثر و در بهترین حالت این است که با توجه به برخی شواهد و قرائن تاریخی میتوان قرائتی از مکتبی فلسفی یا ایدئولوژیکی داشت که با شیوه زندگی و اصول اعتقادی امام علی (ع) تضادی نداشته باشد و اعتقاد به هر دوی آنها به طور همزمان جمع نقیضین نشود (اینکه آیا واقعا چنین قرائتی صحیح باشد و تضادی داشته یا نداشته باشد بحث دیگری است) اما اینکه به دنبال آن باشیم که اصول مکاتبی را که توسط فیلسوفان غربی و حتی شرقی مطرح شده است از درون سخنان و رفتار امام علی (ع) استنتاج کنیم و آن امام همام را نخستین موسس آن مکتب بدانیم به نتیجه نمیرسد و رویه نادرستی است. این نقدی است که از منظری برون دینی، جدای از اعتقادات شیعه مطرح است.
2- نقد دوم به این نوع دیدگاه ها از منظری درون دینی و به عنوان فردی شیعی است. بنا بر اعتقادات ما شیعیان، امام علی (ع) انسان کامل است و اوج قله ای است که آدمی میتواند آرزوی رسیدن به آن را داشته باشد. سالهای سال است عشق و اعتقاد به علی (ع) و خاندان پاک و عزیزش در قلوب شیعیان و مسلمانان و حتی برخی غیر مسلمانان جریان دارد و این عزتی است که خداوند به این خاندان مطهر بخشیده است. با این دیدگاه، این شخصیت عظیم را در قالبی سوسیالیستی یا لیبرالیستی یا هر مکتب دیگری دیدن ظلمی است به آن بزرگوار و همه کسانیکه با این دیدگاه از دیدن همه جلوه های وجودی آن حضرت محروم میشوند. (مشابه چنین نقدی را بطور خاصتر در مقاله ای با عنوان "آیا مقابله با ظلم تنها ملاک ارزیابی افراد است؟" به برخی دیدگاه های دکتر شریعتی وارد کرده ام.)
از هر سمت و سویی که نگاه کنیم به هر حال مکاتب فلسفی و ایدئولوژیکی که بعد از دوران مدرن بوجود آمده اند ناشی از تفکرات و تجربیات انسانی اند و بنابراین دچار کاستی هایی هستند و خودشان نیز اغلب ادعایی بر کامل بودنشان ندارند. حال انسانی کامل را در چارچوبی غیر کامل دانستن ظلم بزرگی است و بحر در کوزه ریختن. امام علی (ع) همایی است که سایه رحمتش بر سر همه مردمان افکنده شده است، همچون پیامبر مهربانی (ص) که رحمتی است برای همه عالمیان. امام علی (ع) نه سوسیال است و نه لیبرال و نه متعلق به مکتب دیگری، علی (ع) خورشیدی است درخشان در تاریخ که بر همه عالم میتابد، و همه را زیر رحمت خود میگیرد.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها