کد خبر
3367
لزوم توجه دانشکدههای مهندسی به علوم انسانی
در جامعه اسلامی دانشکدههای علوم و مهندسی به دروس تخصصی خودشان اکتفا نکنند، بلکه به ابعاد فلسفی، جامعهشناختی و مردمشناختی حوزههای تخصصیشان نیز بپردازند.
زمانی فکر میشد که علم و فناوری برطرفکننده جمیع مشکلات بشری هستند و لذا دانشگاهها توجه خود را صرفاً به حوزههای علم و فناوری معطوف میداشتند، وقوع دو جنگ جهانی در قرن بیستم این برداشت را تضعیف کرد و لذا بعد از جنگ جهانی دوم، جهان غرب سراغ علوم انسانی رفت و معلوم شد گرچه جوامع انسانی نمی-توانند بدون علم و فناوری زندگی کنند، اما آنها بدون علوم انسانی هم نیتوانند زندگی کنند.
علم و فناوری به ما میآموزد که چه کارهایی میتوانیم بکنیم، اما علوم انسانی به ما کمک میکنند که بفهمیم چه باید بکنیم، به همین جهت در چند دهه اخیر بعضی از کشورهای غربی دروس اخلاق، فلسفه، جامعهشناسی، مردم-شناسی و ... را تحت عنوان «علوم انسانی مهندسی» وارد برنامههای مهندسی خود کرده و مقرر کردهاند که هر دانشجوی مهندسی تعدادی از دروس علوم انسانی و علوم اجتماعی را یاد بگیرد تا بتواند نقش مؤثرتری در جامعه خود ایفا کند. از نظر آنها علوم انسانی، مهندسیانی میسازد که بهتر میتوانند با مسائل پیچیده زندگی روبه رو شوند.
واقعیت این است که فناوری در خلاء انسانی مطرح نیست و برای انسانها مطرح است و حل مسائل انسانها و دغدغههای آنها باید هدف آن باشد. پس لازم است تغییر نگرشی نسبت به علم و فناوری حاصل شود و فناوریها به عوض آنکه صرفاً وسایل بهرهبرداری از منابع طبیعی و افزایش ثروت و قدرت باشند، به فهم طبیعت و رفع نیازهای مشروع انسانی هم کمک کنند و رفاه مشروع انسانها را مد نظر داشته باشند.
برای تأمین این تغییر نگرش لازم است در جامعه اسلامی ما دانشگاهها به مطالعه رابطه فناوری و علم، فناوری و جامعه و فناوری و دین بپردازند و برای این منظور دانشکدههای علوم و مهندسی به دروس تخصصی خودشان اکتفا نکنند، بلکه به ابعاد فلسفی، جامعهشناختی و مردمشناختی حوزههای تخصصیشان نیز بپردازند. بنابراین مهندسان نه تنها باید مسائل حوزه تخصصی خود را حل کنند بلکه باید منابع را اداره و برای آنها سیاستگذاری کنند و استفاده بهینه از فناوری در جوامع انسانی را مد نظر داشته باشند.
این موضوع به تخصصی بیش از دروس صرف مهندسی نیاز دارد، رویکرد کلنگرانه، مهندسان را قادر میسازد که در استفاده از دانش تخصصیشان انتقادیتر عمل کنند و نسبت به مسائل انسانی محیطی که در آن کار میکنند، حساستر باشند.
منبع:فارس
علم و فناوری به ما میآموزد که چه کارهایی میتوانیم بکنیم، اما علوم انسانی به ما کمک میکنند که بفهمیم چه باید بکنیم، به همین جهت در چند دهه اخیر بعضی از کشورهای غربی دروس اخلاق، فلسفه، جامعهشناسی، مردم-شناسی و ... را تحت عنوان «علوم انسانی مهندسی» وارد برنامههای مهندسی خود کرده و مقرر کردهاند که هر دانشجوی مهندسی تعدادی از دروس علوم انسانی و علوم اجتماعی را یاد بگیرد تا بتواند نقش مؤثرتری در جامعه خود ایفا کند. از نظر آنها علوم انسانی، مهندسیانی میسازد که بهتر میتوانند با مسائل پیچیده زندگی روبه رو شوند.
واقعیت این است که فناوری در خلاء انسانی مطرح نیست و برای انسانها مطرح است و حل مسائل انسانها و دغدغههای آنها باید هدف آن باشد. پس لازم است تغییر نگرشی نسبت به علم و فناوری حاصل شود و فناوریها به عوض آنکه صرفاً وسایل بهرهبرداری از منابع طبیعی و افزایش ثروت و قدرت باشند، به فهم طبیعت و رفع نیازهای مشروع انسانی هم کمک کنند و رفاه مشروع انسانها را مد نظر داشته باشند.
برای تأمین این تغییر نگرش لازم است در جامعه اسلامی ما دانشگاهها به مطالعه رابطه فناوری و علم، فناوری و جامعه و فناوری و دین بپردازند و برای این منظور دانشکدههای علوم و مهندسی به دروس تخصصی خودشان اکتفا نکنند، بلکه به ابعاد فلسفی، جامعهشناختی و مردمشناختی حوزههای تخصصیشان نیز بپردازند. بنابراین مهندسان نه تنها باید مسائل حوزه تخصصی خود را حل کنند بلکه باید منابع را اداره و برای آنها سیاستگذاری کنند و استفاده بهینه از فناوری در جوامع انسانی را مد نظر داشته باشند.
این موضوع به تخصصی بیش از دروس صرف مهندسی نیاز دارد، رویکرد کلنگرانه، مهندسان را قادر میسازد که در استفاده از دانش تخصصیشان انتقادیتر عمل کنند و نسبت به مسائل انسانی محیطی که در آن کار میکنند، حساستر باشند.
منبع:فارس
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.