رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 352501

ساعت 24 تحلیل کرد

بسترهای انکارناپذیر اتحاد ایران و اروپا

ساعت 24-اقتصاد ایران بدون کسب درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام و بدون فروش میعانات گازی و فرآورده های پتروشیمی برای ادامه زندگی عادی دست کم در کوتاه مدت با ناممکن های عملی مواجه است. تولید صنعتی ایران و تولید بخش مهمی از فراورده های دامی ایران که به مصرف روزانه شهروندان وصل است – مثل گوشت قرمز و گوشت مرغ و تخم مرغ – بدون واردات مواد اولیه و بدون واردات کالاهای واسطه ای و بدون واردات نهاده های دامی به سرعت سقوط می کند.

ماکرون مرکل و می
به همین دلیل ایران باید درتجارت خارجی نقش فعال داشته باشد و تجارت خارجی رگ حیاتی ایران به حساب می آید. این وضعیت راه را برای روسای جمهوری آمریکا بازکرده است تا از ابزار تحریم اقتصادی برای تضعیف مقامهای سیاسی ایران استفاده کرده و ایران را تحت فشار سیاسی قراردهد تا برخی مواضع خود درسیاستهای منطقه ای و سیاستهای نظامی اش راتعدیل و دیدگاههای غرب به ویژه آمریکا را درتصمیم گیری هایش لحاظ کند. این درخواست آمریکا اما درمیان نهادهای اصلی قدرت درایران جایگاهی ندارد و سیاسیون و مقامهای ارشد سیاسی ایران اصولا به آمریکا اعتماد ندارند. ایران اما نیاز مبرم دارد جریان تجارت خود را به نقطه ای امن برساند تا در مسیر تنگناهایی که آمریکا برایش ایجاد می کند به تنگی نفس نیفتد. دراین وضعیت ایران چه امکانات و چه جایگزین هایی دارد؟ یک راه سنتی برای ایران به ویژه در دهه اخیر نگاه به شرق است.

این دیدگاه باور دارد که روسیه و چین به عنوان قدرت های جهانی توانایی دارند از ایران دربرابر دشمنی آمریکا صیانت کنند. به باور این گروه روسیه یک قدرت بزرگ جهانی در حوزه سیاسی و نظامی است و حضورش در میان 5 کشوربزرگ دارای حق وتو در سازمان ملل متحد به ایران کمک می کند آمریکا نتواند از طریق نهادهای معتبر جهانی بر ایران اعمال قدرت کند. . علاوه براین،دیدگاه یادشده باوردارد چین نیز یک قدرت بزرگ اقتصادی است که الان دومین قدرت اقتصادی جهان شده و می توان نیازهای ایران را از این کشور در حوزه اقتصاد برطرف کرد.با این همه و برخلاف خوش بینی افراطی این دیگاه ،واقعیت این است که برآیند کارنامه این دوکشور در دهه اخیر نشان می دهد آنها نتوانستند یا نخواستند ایراان را دربرابر تحریم اقتصادی آمریکا به نقطه امن برسانند و از منافع اقتصادی ایران حمایت کنند. رهبران حزب کمونیست چین حسابگرتر از آن هستند که منافع گسترده تجارت با آمریکا و متحد ان در آسیا یعنی ژاپن را برای دوستی سیاسی با ایران رها کنند. تجربه ناخوشایند مدیران سیاسی و اقتصادی چین در همین روزهای سخت نیز چشم انداز روشنی را برای فداکاری چین نشان نمی دهد.

روس ها نیز حساب و کتاب ویژه خود را دارند و در میان انبوهی از تیره روزی های اقتصادی داخلی که از تحریم غرب سرچشمه می گیرد و اصولا ناتوانی در اقتصاد ، به ایران کمک موثری نخواهد کرد. ایا کشورهای نوظهور صنعتی مثل هند ، برزیل ، کره جنوبی ویا آفریقای جنوبی اراده سیاسی و توانایی اقتصادی ویژه برای صیانت از اقتصا ایران دارند؟ تجربه نشان می دهد این کشورها نیز دنبال دردسر سیاسی نیستند و برای خرید نفت از ایران که تنها وموثرترین کالای قابل صادرات به این کشورهاست به راحتی جایگزین پیدا می کنند. بنابر این شواهد و نشانه های اشکار، تنها قطب اقتصادی و سیاسی که درحال حاضر و برای یک دوره نه چندان بلند مدت برای ایران باقی می ماند اتحادیه اروپاست. ترکیب رهبران امروز سه غول اروپایی حاکم بر انگلستان ، فرانسه و آلمان در حال حاضر گونه ای است که تمایل دارند در برابر دونالد ترامپ آمریکایی مقاومت کنند. این مقاومت می تواند به دلیل اطلاعات نیرومند از درون بازی سیاسی قدرت و چگونگی تقابل دوحزب سیاسی آمریکا باشد . برخی از رهبران اروپایی به ویژه بریتانیا دست کم برای ترامپ درآینده سیاسی این کشور جایگاهی قایل نیستند و تمایل دارند دربرابر آمریکای نامتحد صف آرایی کنند. به هرحال این ترکیب سیاسی در اتحادیه اروپا می خواهد دست کم این بار دربرابر امریکای ترامپ بایستد و به نظر می رسد

با توجه به کاهش اعتبار سیاسی آمریکا تحت رهبری ترامپ - که به هر حال آن استحکام و وقار رهبران قبلی آمریکا را ندارد - این امکان را دارد که ایستادگی ذهنی خود را در عمل با روشهای ااقتصادی اجرایی کنند. به طور مثال گفته می شود داد و ستد غیر دلاری با ایران یک راه برای فرار از جریمه آمریکایی است و هچنین سهیم کردن دولتها دردادو ستد با ایران به ویژه از سوی ایتالیا و فرانسه از سوی دیگر راهی دیگر برای دورزدن تحریم آمریکاست. اما داستان یک روی دیگردارد و آن چگونگی برخورد ایران با این وضعیت جدید است. در ایران گروهها و احزاب و نهادهای قدرتمندی هستند که به اروپا به ویژه به انگلستان بی اعتمادند و باوردارند اروپا همان آمریکاست و نباید به آن اعتما کرد.


با توجه به کارنامه این سه غول اروپایی در دهه های اخیر به نظر می رسد این دیدگاه چندان نیز دور از حقیقت نیست اما مساله این است که ایران نیز چاره ای جز این ندارد که یک بار با چشمهایی بازتر و با هوشمندی بیشتر اروپا را در راستی آزمایی قرار دهد. شاید برخی مداراها با اتحادیه اروپا درشرایط حاضر مفیدتر از رخدادهای ناشناس آتی باشد. یادمان باشد اروپا با مخالفان جدی ایران در منطقه یعنی عربستان و اسراییل نیز دوستی محکمی ندارد و این یک امتیاز برای ایران است. اروپایی ها نیک می دانند ایران قدرتمند در آینده معادلات خاورمیانه می تواند برخی از مهمترین نیازهای اروپا به ویژه جریان بی دردسرتر نفت و گاز را تامین کند. خرد سیاسی فرمان می دهد دستی که به ناچار به سوی ایران دراز شده است را با شتاب پس نزنیم .

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها