عدمشفافیت؛ بیماری متولیان تئاتر ایران
ساعت 24-آنچه مشخص است، معاونت هنری و زیرمجموعههایش میلی به شفافیت ندارند. آنان مدام از شفافیت حرف میزنند و عمل نمیکنند. نتیجهاش میشود مشکلات یک نمایش، مشکلاتی که با انتشار یک سند حل میشود.

اواسط تابستان شهرام کرمی خبرنگاران شاخص تئاتر را به دور خود جمع میکند و قول مساعد میدهد که در روند مسئولیت خود شفافسازی کند. او میگوید ریز هزینههای مالی اداره کل تحت نظارتش را منتشر میکند و خبرنگاران را محرم راز خود میداند؛ اما روند جور دیگری رقم میخورد. در حالی که در ابتدای حضور کرمی شماره تماس مدیران اداره کل در اختیار خبرنگاران قرار میگیرد؛ اما همین دو روز گذشته کسی در اداره کل هنرهای نمایشی پاسخگو نیست. تلفنها در آن سوی خط برداشته نمیشود تا بر ابهام افزوده شود. ابهامی که از یک توقیف پدید میآید و توقیفی که محصول عدمشفافیت است.
اواخر هفته گذشته اعتراض برخی رسانهها منجر به توقیف نمایشی میشود. نمایشی که کارگردانش میگوید آنچه در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است؛ تفاوتی با نسخه بازبینی نداشته است. او با یک خبرگزاری مصاحبه میکند و میگوید «بعد از این اتفاقات جلسات طولانی در اداره کل هنرهای نمایشی داشتم و چند اصلاحیه را به کار وارد کردند که همه آنها اعمال شد؛ ولی باز یک گزارش دیگر با انتقاد از ترویج خیانت منتشر شد و ما دوباره جلسه دیگری در اداره کل تشکیل دادیم که صورتجلسه آن را هشت نفر تأیید و امضا کردند که نمایش «امشب اینجا» ترویج خیانت نیست. تاکید میکنم نمایش درباره تحکیم خانواده است و تقبیح خیانت!»
مژگان خالقی، کارگردان «امشب اینجا» خودش را تنها میبیند. او نمیتواند این صورتجلسه را منتشر کند و به نگارنده میگوید اجازه چنین کاری را ندارد. فخر موسوی حرف نمیزند و نمیگوید چرا یک نمایش مجوزدار توقیف میشود. در سوی دیگر، رفتارهای مخفیانه شهرام کرمی در عقبنشینیها و امتیازهایی که به برخی افراد میدهد، این شائبه را پدید میآورد اداره کل توجهی به مجوزهایش ندارد. گویی جای دیگری برای تئاتر تصمیمگیری میکند. کافی است چیزی نوشته شود تا هر تعهدی زیرپا گذاشته شود. در این میان هم هیچ شفافیتی وجود ندارد.
شفافیت چیز عجیب و غریبی نیست. امر پیچیدهای نیست. بسیار سادهتر از این حرفهاست. برای مثال انتشار ضوابط شورای نظارت و ارزشیابی یا مجوزها صادر شده چه مشکلاتی را میتواند پدید آورد؟ آیا انتشار مجوز نمایش «امشب اینجا» هزینهساز است؟ آیا آن سه نفری که کار را دیده و به آن مجوز دادهاند نباید پای مجوز خود بایستند؟ آیا آنان بابت دو ساعت تماشای کار و دادن یک مجوز از بیتالمال ارتزاق نکردهاند؟ آیا درآمد آنان از ممیزی برآمده از بودجه عمومی تئاتر نیست؟ آیا بودجه عمومی تئاتر متعلق به جامعه تئاتری نیست؟ آیا جامعه تئاتری در اداره کل هنرهای نمایشی نامحرم است؟
عدمشفافیت یعنی آنکه مدیر مربوطه جامعه تحت نظرش را نامحرم میداند. یعنی آنکه از آنان میترسد. از اینکه اتاقش را ترک کند در هراس است و نمیخواهد تغییری ایجاد کند. عدمشفافیت در تئاتر روال همه مدیران پیشین بوده است و کافی است تاریخ را بررسی کنیم که این عدمشفافیت از این مدیران محصولش بدگوییهاست.
فقدان شفافیت در دستگاه شهرام کرمی زمانی حاد میشود که دولت دستور به شفافیت داده است. سامانهای طراحی کرده است که سازمانها و نهادها را موظف میکند در صورت محرمانه نبودن اسناد، آنها را منتشر کند. نگارنده یک سال درخواستهایی مبنی بر انتشار برخی اسناد داشته است. عکسالعمل دستگاه مدیر فعلی، سیاست شلکن و سفتکن است. نمیخواهد بگوید مجوزها را چه کسی میدهد و چه کسانی به مجوزها خیانت میکنند. آیا مجوز صادر شده برای یک نمایش مصداق امانت نیست؟
این وضعیت درباره مسائل مالی هم صادق است. بودجهای برای هنرمندان تعیین میشود. این بودجه برای حمایت است. شورای حمایتی وجود دارد که نامشان را اعلام نمیکنند؛ اما از ما بهتران میدانند. آنان با شورا حرف میزنند و برای خودشان شرایط مالی مناسبی فراهم میکنند. در این بلبشو اداره کل هنرهای نمایشی و در صدر ماجرا، معاونت هنری خودش را عدمشفافیت مخفی میکند. همین امروز مصاحبهای از مجتبی حسینی منتشر شده است که نشان میدهد تفکر قالب در معاونت چیست. او در پاسخ به اینکه چرا شفافیت به خرج نمیدهید میگوید شاید طرف مقابل ما بابت انتشار نامش راضی نباشد! این در حالی است که هنرمندان بارها گفتهاند مجوزها را منتشر کنید تا همگان بدانند در شورای نظارت چه تصمیمی گرفته شده است و البته آنان که از حمایتهای آنچنانی - بیش از 95درصد تئاتریها - بهرهمند نمیشوند از خدایشان هست بداند بودجه عمومی تئاتر کجا هزینه میشود.
شفافیت راه نجات است و عدمشفافیت بیماری است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.