از توریسم فضایی تا تروریسم فضایی
ساعت24-آیا بشر رویای فضا را فراموش کرده است؟
هنگامی که آمریکاییها «آپولو» را به فضا فرستادند و توانستند پا گذاشتن انسان زمینی روی کره ماه را به نمایش جهانی و ژستی قدرتمندانه تبدیل کنند، یک «کلمه شاخص» در فرهنگ همه ملتها به گردش درآمد که بیانگر پیشرفت و خلاقیت بیپایان «عقل» بشر شناخته شد. این عنوان جدید و پرجذبه، کلمه «عصر فضا» بود. شاید بتوان گفت از آن روز تا امروز، بیش از هزاران حرف و سخن، مقاله، نوشتار، گفتار و سخنرانی در رسانههای جامعه جهانی درباره «عصر فضا» که باید عصر درخشش ستاره پرفروغ عقل بشر قرن بیستم و فرایند تمدنسازی مدرنیسم باشد، منتشر شده است. این پیام زیبا که «عصر فضا آغاز شده و بشر و تمدن بشری همه درههای جهالت و نادانی را پشت سرگذاشته» بارها و بارها به همه گوشها و چشمهای فریفته ارسال شد تا بشر امروز باور کند که با آغاز عصر فضا، میتواند سفر به کهکشانها را آغاز کند و «جامعه انتقالی» از زمین به فضا را ساماندهی کرده و تمدن انسانی را به کرات دوردست و سرزمینهای ناشناخته کهکشانها ببرد!
در همین دوره است که قدرت تبلیغاتی «ستارهمحور» یا «فضامحور» کلید میخورد و سریال «پیشتازان فضا» ساخته میشود و سپس فیلم «جنگ ستارگان» جرج لوکاس، قدم در میدان و بازار فرهنگی جهان میگذارد. بعدها هم فیلم پرفروش معروف «ایتی» از آقای «اسپیلبرگ» این تفکر و کلمه پرجذبه را به میان بچهها و کودکان و نوجوانان میبرد و از همهسو یا به سخن کاملتر در چهار سوی بازار فرهنگ جهان اعلام میکند که دوره جهالت بشر به سر آمده و در پایانه قرن بیستم، قدرت مدرنیسم تمدنسازی میخواهد به سوی کهکشانها و فضاها و ستارگان ناشناخته پرواز کند و کلمه «خوشبختی» را بر کرانههای تاریک جهان ستارگان نقاشی کند.
بدین صورت، روندهای تبلیغاتی خیالگرایانه - با بهرهوری از علوم فنی و پایه - به پشتیبانی این کلمه جدید رسانهای تمدن غربی و آمریکایی میآید و سخن و سخنانی هفت رنگ و هفتاد معنا از به پرواز در آمدن کلمه دموکراسی و پیشرفت، رفاه و خوشبختی در آسمانهای دوردست و در میان ستارگان میگوید و میسراید و منتشر میکند!
در این دوره است که ایستگاههای فضایی، معماری فضایی، حقوق فضایی، توریسم فضایی، هنرهای فضایی و نیز گرافیک و طراحی فضایی پیرامون کلمه «خوشبختی تمدن آمریکایی» را به عنوان مفاهیم آیندهساز جامعه جهانی پر میکند و آن را آنچنان تنومند و قوی هیکل جلوه میدهد که هیچ نویسنده و ذهنیت چالشگری به خود جرات نمیدهد درباره این خوشبختی پیشرونده فضایی سؤالی کند و یا آن را کالبد شکافی واقعی نماید و به دور از حجم آتشین تبلیغات رسانهای، به آن بنگرد!
اما، سه دهه بعد از این خروش جهانی تسخیر فضا و پرواز پرنده خوشبختی آمریکایی و آوازه تمدن فضایی، این پرندههای آتشافروز و سوزاننده هستی جامعه انسانی است که به پرواز درمیآیند و به جای بردن تمدن بشری به ماه، مریخ یا نپتون، سرزمین «افغانستان» را بمباران میکنند تا جنگجویان «القاعده» را نابود و بدین ترتیب از امنیت جهانی تمدن دموکراسی، محافظت کنند و سپس این «کشور عراق» است که تهدیدگر امنیت جهانی شناخته میشود و بعد هم پرندههای سیهچهره آهنین آتشافروز، آسمان عراق را به آتش میکشند و زمین را خاکستر میکنند تا «القاعده» نتواند در زمین راه برود و «تهدید» را توسعه و گسترش دهد!
چرا امروز هیچ پرسشگری فریاد نمیزند؟ چرا سؤال کنندهای مچ سردبیر «لوموند» را نمیگیرد؟ و چرا، جامعهشناس با وجدانی یقه سردبیر «اشپیگل» را نمیگیرد و نمیپرسد چه شد؟ عصر طلایی خوشبختی فضایی و پرندههای به پرواز درآمده خوشبختی، ماهپیما و مریخپیما، همه و همه چطور محو شدند و حالا به جای کلمه زیبای «آغاز عصر فضا» سخن از جنگجویان جهانی «القاعده» میکنند و به جای تصویر رسانهای «لویی آرمسترانگ» که قدم بر ماه گذاشت و عصر فضا را افتتاح کرد، تصویر «بن لادن» و «کلاشنیکف» را به نمایش میگذارند و سخن از «تروریسم جهانی» به میان میآوردند؟ حقیقتاً نباید از کارگردانان بزرگ تمدن غرب پرسید چه اتفاقی در جهان بشریت و در میان جوامع بزرگ انسانی رخ داده که به جای توریسم فضایی، هم اینک فقط از تروریسم جهانی حرف میزنند و چشمها را از نگاه کردن به آسمان، به سوی نگاه کردن به «ابوبکر البغدادی» و «داعش» میچرخانند؟
آیا اتفاق بزرگی در خاورمیانه افتاده است؟ آیا رخدادی تاریخی و پرقدرت و پرحرارت در کانون اصلی تمدن بشری که همان خاورمیانه است شکل گرفته است؟»
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.