قیف بازاریابی محتوا در طراحی سایت فروشگاهی و آموزشی
ساعت24-قیف بازاریابی محتوا مسئله ای که باعث می شود شما از نگاه کاربرانتان به سایت خود نگاه کنید. سایت های بزرگ ایرانی مثل وبین سئو، دیجیکالا، فرانش، فرادرس و... همه همه قیف های بازاریابی مخصوص به خود را دارند.
قیف بازاریابی محتوا مسئله ای که باعث می شود شما از نگاه کاربرانتان به سایت خود نگاه کنید. سایت های بزرگ ایرانی مثل وبین سئو، دیجیکالا، فرانش، فرادرس و... همه همه قیف های بازاریابی مخصوص به خود را دارند.
در این قیف بازاریابی محتوایی سه بخش اصلی وجود دارد:
به عنوان مثال در بخش طراحی سایت فروشگاه آنلاین سایت وبین سئو به تمام این نکات توجه شده و سعی شده نگاه کاربر و سفر او را در نظر بگیرد.
قسمت ورودی قیف Top of the Funnel یا TOFU
بخشی زیادی از مخاطبان محتوای شما، در قسمت ورودی قیف قرار میگیرند.
آنها محتوای شما را میبینند / میخوانند / میشنوند و متوجه میشوند که شما «وجود دارید». در این مرحله هیچ چیز بیشتر از «آگاه شدن» اتفاق نمیافتد؛ به خاطر همین، گاهی آن را با Awareness و گاهی نیز با Attract (مرحلهی جذب اولیهی مخاطب) توصیف میکنند.
بسیاری از مخاطبان محتوای شما هرگز از این مرحله فراتر نمیروند. اما با این حال، شما وظیفه دارید بخشی از وقت و منابع خود را به تولید محتوا برای این گروه اختصاص دهید. چون بیشتر مشتریان و مخاطبان نهاییتان، از همین مسیر به شما خواهند پیوست.
صفحه های فرود در وبسایتها و استوریهای هایتلایتشده در اینستاگرام را معمولاً میتوان در این دسته قرار داد.
بسیاری از مطالب برای مخاطبان این لایه میتوانند از جنس آموزشی باشند.
اما اگر بخواهیم کلیتر بگوییم، باید در این لایه از پیامها و محتوای بدون ریسک استفاده کنید. به این معنا که جز وقت و توجه، از مخاطب هیچ چیزی نخواهید که او آن را از جنس ریسک و هزینه حساب کند.
اگر در همین ورودی قیف از مخاطب، اطلاعات تماس بخواهید یا مثلاً درخواست کنید که از اینستاگرام شما به سایتتان سر بزند، دردسر و هزینهی اضافی به او تحمیل کردهاید و ممکن است اساساً وارد قیف شما نشود.
قسمت میانی قیف Middle of the Funnel یا MOFU
اگر بتوانید در ورودی قیف، مخاطب را راضی و متقاعد کنید، ممکن است او به سمت بخشهای میانیِ قیف حرکت کند.
مخاطب دراین مرحله از لایهی آگاهی عبور کرده و به سطح ارزیابی میرسد. او حالا میخواهد بداند دقیقاً با چه فرد / گروه / کسب و کاری طرف است و تولیدکنندهی این محتوا در مقایسه با دیگر مجموعههای مشابه، چه وجه تمایزی دارد.
اگر فرض کنیم شما محتوای خود را از طریق یک وبسایت عرضه میکنید، ورود به لایهی MOFU میتواند به معنای این باشد که:
مخاطب به صفحهی «دربارهی ما» یا «تماس با ما» سر میزند و آن را بررسی میکند.
مخاطب ممکن است صفحهی پرسشهای متداول را بخواند تا با فضای کلی کار شما آشنا شود
مخاطب ممکن است در خبرنامهی سایت شما ثبتنام کند.
مخاطب حاضر است به خودش فشار بیاورد و مطلب / مقاله / ویدئویی طولانی از شما را ببیند و بررسی کند.
مخاطب وقت میگذارد و شما را با رقیبانتان مقایسه میکند.
به طور کلی میتوان گفت در مرحلهی دوم، ما با مخاطب یا مشتری راغب روبرو هستیم. کسی که معمولاً از محتوای شما برای ارزیابی، یادگیری و یا سرگرمی استفاده میکند.
قسمت پایینی قیف Bottom of the Funnel یا BOFU
در این مرحله مخاطب به شما اعتماد میکند و حاضر است رابطهای جدیتر با شما داشته باشد.
شکل این رابطه بسته به نوع فعالیت شما متفاوت است. مثلاً رابطهی جدیتر برای یک سرویس اشتراکی (مثل متمم) میتواند تبدیل شدن مخاطب به مشترک باشد. یا برای یک فروشگاه فیزیکی، میتوان پرداخت پول و خرید اولین محصول را نشانهی شروع یک رابطهی جدی در نظر گرفت.
محتوایی که در این مرحله مورد استفاده قرار میگیرد، ممکن است فهرست قیمت محصولات، دعوت به حضور فیزیکی در فروشگاه یا بروشورهای مشخصات کالا و خدمت باشد. به طور خلاصه، هر چیزی که آخرین گامِ دعوت به اقدام محسوب شود.
با قیف بازاریابی محتوا چه باید کرد؟
مهمترین کاری که باید با استفاده از این ابزار انجام دهید، ارزیابی سهم محتواهای مختلف است:
آیا برای کسی که تازه به شما رسیده و حاضر نیست هیچ نوع هزینه و ریسکی انجام دهد، حرفهایی برای گفتن دارید؟ آیا محتوایی وجود دارد که مخاطبان گذری را راضی و خوشحال کرده و توجه آنها را جلب کند؟
آیا برای کسانی که یک پله به شما نزدیکتر شدهاند، اما هنوز مشتری و مخاطب واقعیتان نیستند، محتوایی دارید؟ آیا محتواهایی در نظر گرفتهاید که به آنها کمک کند تا راحتتر به ارزیابی شما بپردازند؟
آیا برای کسی که در آخرین مرحله برای یک اقدام جدی (اشتراک / خرید) قرار گرفته، محتواهایی ارائه کردهاید که بتواند او را به سمت اقدام هدایت کند؟
اگر این بررسیها را آگاهانه انجام ندهید، ممکن است بعداً به نتیجه برسید که بیش از حد بر روی محتوای BOFU تأکید کردهاید. مثلاً از اولین مرحلهای که یک مخاطب با شما روبرو میشود، حرفتان از قیمت و خرید و تخفیف و حراج است.
یا ممکن است به نتیجه برسید که محتوای بسیاری برای لایهی اول و دوم تولید کردهاید، اما در نهایت، کمتر پیش آمده که در جایی، مخاطب را به «اقدام نهایی» تشویق کنید. در واقع مخاطب میآید و به لایهی میانی قیف هم میرسد؛ اما آنقدر در آنجا از محتوای شما راضی میشود که اصلاً فراموش میکند مرحلهی سومی هم در این قیف وجود دارد (آیا پیش آمده هنگام خرید، اطلاعات خود را از یک سایت گردآوری کنید و سپس در سایت دیگری خرید انجام دهید؟)
بنابراین باید آگاهانه و دقیق به قیف محتوا فکر کنید و ببینید که به عنوان یک استراتژیست محتوا یا در جایگاه طراح یک کمپین بازاریابی محتوایی، برای هر یک از این سه دسته چه سهمی از محتوا را در نظر میگیرید؟
بررسی موردی پیج اینستاگرام آموزشی توسط محمد نصیری
من محمد نصیری هستم و وقتی طراحی سایت آموزش آنلاین و مجازی رو برای دوستان عزیزم با تیم وبین سئو انجام میدم مسائل قیف فروش و قیف محتوایی رو همیشه مطرح میکنم اما الان میخوام یکی از پیجهای آموزش زبان انگلیسی رو که در اینستاگرام فعال هست و ویدئوهای آموزشی تولید و ارائه میکنه، بررسی کنم.
این صفحه بیشتر از ۳۰۰k فالور داره و داخل ویدئوهایی که درست میکنه به نکات مختلفی میپردازه، کیفیت ویدئوهاش خیلی خوبه، لحن و تلفظ هم خیلی خوبن و نکات مطرح شده هم کاربردیه و همین باعث شده که مخاطب زیادی رو جذب کنه.
و به نظرم تونسته برای گروه مخاطبانِ ورودی قیف محتواهای خیلی خوب و جذابی تولید کنه.
ایشون دورههای آنلاین آموزش زبان هم داره و برای ثبت نام و خرید دورهها باید به سایتشون مراجعه کرد.
اما به نظرم این صفحه، گروه میانی مخاطبان رو نادیده گرفته.
مخاطبی که جذب صفحه و ویدئوهای آموزشی شده وقتی می خواد برای بررسیهای بیشتر وارد سایتش بشه چیزی نشون داده نمیشه و باید قبل از ورود با وارد کردن اطلاعات ثبت نام کرد.
من که خواستم وارد سایت بشم تا بتونم محتوای دورههای آنلاین رو بیشتر بررسی کنم و مطلب بیشتری در موردش بخونم با درِ بسته مواجه شدم و چون کلا حس خوبی به این نوع گرفتن اطلاعات ندارم، از ورود به سایت منصرف شدم و ترجیح دادم در قسمت TOFU باقی بمونم.
در واقع مخاطب گروه اول، به جز یک سری توضیحات مختصر در مورد دورهها که داخل هایلات استوریها هست، به اطلاعات بیشتری دسترسی نداره و نمیتونه مقایسه و ارزیابی بیشتری انجام بده و محتوایی برای گروه میانی و مشتری راغب وجود نداره و مستقیم باید بره برای خرید محصول.
بر خلاف ایشون، صفحهی دیگهای هست که علاوه بر نکات آموزشی و مفیدِ مطرح شده در ویدئوها و استوریهاشون و توجه زیاد به مخاطب گروه اول، سایتی دارن که کلی مقاله آموزشی داره و برای هر دورهی آنلاین توضیحات مفصل و تیزر از بخشهای مختلف دوره تهیه و آماده کردن؛ و برای وارد شدنِ اولیه به سایت نیاز به ثبت نام نیست.
که نشون میده برای مخاطبان میانی و کسانی که میخوان بررسیهای بیشتری انجام بدن و بیشتر با دورهها آشنا بشن و با اطلاعات کافی برای خرید دورهها اقدام کنند، اهمیت زیادی قائل شدند.
این مطلب تبلیغاتی است و محتوای آن توسط سفارش دهنده تهیه شده است.