رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 588625

محمد برومند، نویسنده و کارگردان تئاتر کودک و نوجوان:

هنر متولی ندارد، مدیریت فرهنگی برنامه

ساعت24-۱۸ تیر روز ملی ادبیات کودک و نوجوان است. سال‌مرگ «مهدی آذریزدی» بهانه این روز در تقویم مناسبت‌های ایران است. در این روز عموماً رسانه‌ها به سراغ نویسندگان داستان کودک و نوجوان می‌رود و از نمایشنامه‌نویسان و فیلم‌نامه‌نویسان این حوزه سراغی نمی‌گیرند، این بهانه‌ای شد تا با محمد برومند نویسنده و کارگردان تئاتر کودک و نوجوان گفتگو کنیم.

خبر
html>

اگر انیمیشن «آریو، پهلوان کوچک» را تماشا کرده باشید یا چشمتان به عروسک‌های غول‌پیکر خیابان‌های پایتخت در نوروز امسال خورده باشد، مخاطب «محمد برومند» بوده‌اید؛ اما این تنها گوشه کوچکی از کارنامه این هنرمند و مدرس هنرهای نمایشی است. مؤسس جشنواره بین‌المللی هنرهای نمایشی «جیگی‌جیگی» دل پری از مدیریت فرهنگی کشور دارد.

به‌تازگی جشنواره تئاتر همدان را پشت سر گذاشته‌ایم. آیا امسال در جشنواره حضور داشتید؟

خیر؛ چون درگیر پروژه‌ی دیگری هستم. امسال با این‌که علاقه داشتم که حضور داشته باشم ولی کاری برای شرکت در جشنواره نداشتم. ولی اخبار را دنبال می‌کردم.

به‌عنوان کسی که مرتباً آثار ساخته‌شده در این حوزه را رصد می‌کند اگر بخواهید از نظر کیفی نمایش‌های سال‌های گذشته را با امروز مقایسه کنید به نظرتان رشد کرده‌ایم یا پسرفت؟

ببینید ما یک مشکل بزرگ در تئاتر کشور داریم آن‌هم این است که تئاتر کودک و نوجوان متولی ندارد. زمانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌طورجدی تئاتر کودک و نوجوان را حمایت می‌کرد. الآن مدت‌هاست کانون این حمایت جدی را ندارد. تنها در حد این‌که سالن تئاتری دارد و هرازگاهی نمایشی در آن اجرا می‌شود. یا مثلاً زمانی تئاتر برای آموزش‌وپرورش جدی بود و حمایت می‌کرد. الآن این حمایت نیست. در مورد مرکز هنرهای نمایشی هم همین مسئله وجود دارد و بودجه خوبی به تئاتر اختصاص نداده‌اند. تئاتر کودک و نوجوان ما بدون پدر و مادر است. کسی نیست که از آن حمایت کند. جایی نیست که تئاتر کودک و نوجوان را جدی بگیرد.

این مسئله تازگی دارد؟

خیر؛ متأسفانه سال‌هاست که اوضاع به همین قرار است. به این دلیل که مسئولین ما کلاً نه‌تنها در تئاتر بلکه در سینما و ادبیات هم هیچ‌وقت بچه‌ها را جدی نمی‌گیرند؛ یعنی مسئولین ما هیچ‌وقت به اهمیت پرورش کودکان از طریق هنر بها نداده‌اند و فکر نمی‌کنند که اگر به کودک و نوجوان خوراک ندهیم وقتی به بزرگ‌سالی رسید از نظر فکری تهی می‌شود و هیچ‌چیز ندارد.

مسئله تازه تئاتر کودک و نوجوان چیست؟

اولاً در دو سه سال اخیر کرونا خیلی به ما ضربه زده است. به‌کل تئاتر و فرهنگ و سینما و همه‌چیز ضربه زده است. بسیاری از هنرمندان به خاطر همین مسائل اقتصادی هنر را رها کردند و جذب کارهای دیگر شدند. از زمانی هم که بحث سالن‌های خصوصی تئاتر مطرح شد متأسفانه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در تهران و هم در شهرستان‌ها به بهانه رشد سالن‌های خصوصی حمایت را از گروه‌های تئاتری گرفت. قبلاً بودجه‌ای را به گروه‌های تئاتری می‌دادند. آن بودجه هم کم‌کم از بین رفت. من مخالف سالن‌های خصوصی نیستم؛ خودم جزو اولین کسانی بودم که در سال ۷۷ اولین سالن خصوصی تئاتر را در مشهد زدم. بچه‌های خود من یک سالن پردیس تئاتر مستقل را در مشهد دارند که هر روز در آن هم تئاتر کودک و هم بزرگ‌سال برگزار می‌شود.

مسئله بعد این‌که بخش خصوصی در این دو سال خیلی صدمه دید؛ یعنی باید هزینه اجاره و آب و برق مکانش را می‌داد بدون حمایت، تئاتری اجرا نشد، درآمد نمایش‌هایی هم که اجرا شد هزینه ساختش را جبران نمی‌کرد.

ما اگر می‌خواهیم مقایسه کنیم باید خودمان را با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم نه با خودمان. ما باید بیایم ببینیم الآن تئاتر کودک و نوجوان در دنیا چه جایگاهی دارد و در ایران چه جایگاهی. سالانه چند دانشجو از رشته تئاتر و به‌خصوص تئاتر عروسکی فارغ‌التحصیل شده و این‌ها کجا مشغول به کار می‌شوند؟ آیا می‌توانند از رشته‌ای که در آن درس خوانده‌اند کسب درآمد کنند؟ دولت که در دانشگاه برای دانشجو هزینه می‌کند آیا به این فکر کرده که این دانشجو باید همین رشته را ادامه دهد؟ یا نه یک لیسانس تئاتر عروسکی بگیرد و بعد دنبال کار بگردد؟ تا زمانی که مدیران فرهنگی ما نگاه درستی به مقوله کودک و نوجوان نداشته باشند نگاه کردن ما هنرمندان به آثار همدیگر و تأیید کردن کارهای خودمان دقیقاً یادآور ضرب‌المثل خود گویی و خود خندی است.

هنر متولی ندارد، مدیریت فرهنگی برنامه

وضع تئاتر کودک و نوجوان که باید نسبت به بقیه شاخه‌های تئاتر بهتر باشد چون کودکان بیشتر مشتری تئاتر هستند. این‌طور نیست؟

از این لحاظ بله؛ ولی از این لحاظ هم نگاه کنید که تئاتر کودک و نوجوان به‌مراتب هنر تخصصی‌تری است؛ یعنی هنرمندی که در عرصه کودک و نوجوان کار می‌کند نه‌تنها باید تئاتر را بشناسد بلکه باید کودک و نوجوان را هم بشناسد.

نکته‌ای که گفتید این فکر را به ذهن متبادر می‌کند که برخی از فعالان تئاتر کودک متخصص این رشته نیستند؟

متأسفانه حرف درستی است؛ شما در کشورهای اروپایی و آمریکایی به‌راحتی می‌توانید در تئاتر بزرگ‌سالان گروه تشکیل بدهید و کار کنید ولی به‌سختی اجازه کار تئاتر برای کودک میدهند؛ باید مراحل مختلف را طی کنید تا به این جایگاه برسید و این اجازه را داشته باشید. در صورتی‌که این روند در ایران وارونه است. در ایران کسانی که تئاتر را نمی‌شناسند یا سواد کافی ندارند وارد عرصه تئاتر کودک و نوجوان می‌شوند. البته بعضی از مسئولین فکر می‌کنند که آن آدم باید در تئاتر کودک و نوجوان کارآموزی کند و وقتی که حرفه‌ای شد، سراغ تئاتر بزرگ‌سال برود. در صورتی‌که تئاتر کودک و نوجوان به‌مراتب تخصصی‌تر و سخت‌تر از تئاتر بزرگ‌سالان است و اهمیت بیشتری دارد. به این دلیل که ما با مخاطبی سروکار داریم که این مخاطب به‌شدت تأثیرپذیر است و هر آنچه را که از ما ببیند قبول می‌کند بدون این‌که مثل مخاطب بزرگ‌سال مقاومتی داشته باشد و اگر خوراک اشتباه به او بدهیم در آینده صدماتش را خواهیم دید.

گفته می‌شود که امسال جشنواره همدان جشنواره پرباری بوده است.

این‌که در این جشنواره چهارتا کار خوب اجرا شده است فقط ظاهر قصه است؛ این عمیق نیست. علت این است که چند سال گروه‌ها کار تولید کرده‌اند و به خاطر کرونا نتوانسته‌اند اجرا کنند؛ یک‌دفعه بعد از دو سه سال کارهای خوب در این جشنواره دیده شدند. ولی همان کارهای خوب چقدر از طرف دولت حمایت شدند؟ چقدر امکان اجرای عمومی دارند؟ چقدر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا می‌کنند؟ در تمام دنیا به این صورت است که اگر من یک گروه هنری را به ایران دعوت کنم آن گروه به مسئولین هنری کشورش می‌گوید من طبق این دعوت‌نامه قرار است به ایران بروم. بخش فرهنگی و هنری آن کشور از این گروه حمایت می‌کند؛ دستمزد و پول بلیتش را می‌دهد؛ چون این گروه فرهنگ آن کشور را در کشور دیگر ترویج می‌کند. ولی آیا در ایران این‌چنین چیزی داریم؟ خود من به ۲۰ جشنواره دعوت‌شده و در آن جشنواره‌ها نمایش اجرا کرده‌ام. با این حال فقط از سه نمایش‌های من حمایت شد. یک نمایش را ارشاد، یکی را بنیاد شهید و سومی را سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حمایت کردند. هفده نمایش دیگر را با هزینه شخصی خودم در کشورهای مختلف اجرا کرده‌ام.

صحبت از بخش خصوصی شد؛ شما سال ۹۷ اولین جشنواره خصوصی تئاتر کودک و نوجوان را به اسم جشنواره «جیگی‌جیگی» برگزار کردید. در این مدتی که گذشته آیا هرگز به فکر برگزاری دور دوم جشنواره افتادید؟

بله؛ ما فراخوان دور دوم را زدیم ولی متأسفانه ازیک‌طرف به کرونا برخوردیم و از طرف دیگر هم مسئولین حمایت نکردند. شاید برایتان جالب باشد دانشگاه آکسفورد کتابی منتشر کرده و تمام جشنواره‌های معتبر جهان را در آن کتاب آورده است. از ایران نام سه جشنواره را برده شده؛ جشنواره فجر، جشنواره تئاتر عروسکی مبارک و جشنواره جیگی جیگی. درصورتی‌که در ایران چندین جشنواره تئاتر دیگر داریم مثل همین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان یا جشنواره بین‌المللی خیابانی مریوان. خود مسئولین ارشاد از این موضوع تعجب کرده بودند. علتش این بود که ما سعی کردیم گروه‌های خیلی حرفه‌ای را جذب کنیم؛ تبلیغات خیلی خوبی داشتیم؛ خبرنگارانی هم که از کشورهای مختلف آمده بودند انعکاس خوبی داده بودند. تلاش کردیم که دور دوم جشنواره را برگزار کنیم ولی متأسفانه همراهی نکردند. برای برگزاری اولین جشنواره من ۲۰۰ میلیون تومان از جیب خودم هزینه کردم که هیچ‌وقت برنگشت و آن هم شد ضرر من از برگزاری آن جشنواره. اداره ارشاد و شهرداری مشهد که قول حمایت داده بودند هم بدقولی کردند.

هنر متولی ندارد، مدیریت فرهنگی برنامه

یعنی دور دوم جشنواره هیچ‌گاه برگزار نخواهد شد؟

این‌طور نیست؛ من به دنبال راهکارش هستم. با افراد مختلف صحبت کرده‌ام و تلاش می‌کنم دور دوم جشنواره را برگزار کنم. چون من معتقدم نه‌تنها تئاتر و سینما بلکه هنر ما باید به‌طرف خصوصی‌ شدن حرکت کند. البته این به این معنا نیست که دولت خودش را کنار بکشد. متأسفانه وقتی از بخش خصوصی حرف می‌زنیم مسئولین تصور می‌کنند که مثل افتتاح یک فروشگاه همه کارهای مربوط به آن را خودمان باید انجام دهیم و از جیب خودمان هزینه کنیم. در صورتی که وظیفه‌ دولت این است که سالن تئاتر بسازد و در اختیار گروه‌های تئاتر قرار بدهد؛ کمک مالی هم بکند و گزارش سالیانه بخواهد؛ این یعنی بخش خصوصی؛ اما وقتی که این نگاه وجود دارد دیگر نمی‌شود انتظار داشت بخش خصوصی پارامترهای تعلیم و تربیت را با دقت رعایت و اجرا کند. بخش خصوصی به جیبش نگاه می‌کند و با توجه به ذائقه مخاطب کار تولید می‌کند. بعد از مدتی شما می‌بینید که آثار سطحی روی صحنه می‌روند و فقط خوشایند مخاطب را در نظر دارند. به‌جرئت می‌گویم متأسفانه مدیران ما در بخش فرهنگ و هنر، مدیران کوتوله‌ای هستند؛ آدم‌های صاحب اندیشه و تفکر نیستند. هیچ‌وقت نخواستند با هنرمندان صاحب اندیشه و تفکر بنشینند و گفتگو کنند. برنامه مدونی برای حمایت از تئاتر و جشنواره‌هایش ندارند. مشکل این است که برنامه نداریم. همه‌چیز قائم به فرد است. یک نفر علاقه‌مند کارهایی انجام می‌دهد و بعد از رفتن او همه آن چیزها از بین می‌رود. در تئاتر بزرگ‌سال هنوز که هنوز است می‌گویند در دوره‌ای که «علی منتظری» رئیس مرکز هنرهای نمایشی بود؛ یعنی یک آدم به نام علی منتظری باعث این‌همه خیروبرکت شد. ما سیستم نداشتیم. همان علی منتظری هم نتوانست سیستم ایجاد کند.

شما هم در تهران فعالیت کرده‌اید و هم در مشهد؛ به نظرتان کیفیت اجراهای تئاتر کودک در تهران و شهرستان‌ها چقدر متفاوت است؟

واقعیت این است که در بعضی از شهرستان‌ها واقعاً گروه‌ها ضعیف هستند. چون سالن تئاتر ندارند و حمایت نمی‌شوند. ولی چند شهر هستند که ازنظر تئاتر شهرهای قدرتمندی محسوب می‌شوند؛ مثل مشهد، تبریز، اصفهان و همدان. این‌ها شهرهایی هستند که در تمام این سال‌ها چه در تئاتر کودک و نوجوان و چه در تئاتر بزرگ‌سالان حرف برای گفتن داشته‌اند. این‌ها کارشان اگر به‌مراتب از کار گروه‌های تهران قوی‌تر نباشد ضعیف‌تر نیست. شاید باورتان نشود در همین استان خراسان شهرهایی داریم که حتی یک سالن تئاتر یا سینما ندارند. نمی‌شود انتظار داشت شهری که نه سینما دارد و نه تئاتر اجرای خوبی داشته باشد؛ اما در شهرهای بزرگ تفاوت آن‌چنانی نمی‌بینید. تفاوت فقط ناظر به جمعیت است. باید دید در تهران چند گروه تئاتری به نسبت جمعیت فعالیت می‌کنند و در مشهد چه تعداد. در تهران هر شب صد نمایش اجرا می‌شود. در مشهد ده نمایش. یک بخش آن به خاطر تفاوت جمعیت است. ده نمایش برای هر شب رقم کمی نیست.

در سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی هستیم. ایشان کار شاخصی را در ساده‌سازی متون کهن و ثقیل برای کودکان انجام دادند. شما به‌عنوان یک نویسنده کودک و نوجوان در بخش هنرهای نمایشی فکر می‌کنید افراد دیگری بودند و هستند که این مسیر را ادامه بدهند؟ اصلاً علاقه‌ای به ادامه این کار هست؟

من در مجموعه انیمیشن «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» خود شخصیت آذریزدی را در نقش قصه‌گو وارد قصه‌ها کردم تا ادای دینی کنم و نگاه نویی به قصه‌های آذریزدی داشته باشم. آدم‌هایی مثل آذریزدی در زمانه خودشان خیلی تلاش کردند و این قابل ستایش است؛ اما امروزه بچه‌ها دیگر آن نوع قصه‌ها را نمی‌پسندند. الآن بچه‌های ما خیلی جلوتر از بزرگ‌ترها هستند. مشکلی که ما در تئاتر و ادبیات کودک و نوجوان و سینما داریم این است که هنرمندان ما از مخاطبین خود عقب‌ترند. ما اصلاً نسبت به مخاطب خود به‌روز نیستیم. ما نسلی بودیم که فضای مجازی بعد از ما خلق شد؛ اما بچه‌های ما وقتی‌که به دنیا آمدند فضای مجازی و اینترنت وجود داشت. خیلی از هم‌نسلان من حتی نتوانستند خود را با آن دنیا وفق بدهند. هنرمندانی را می‌شناسم که حتی تلفن همراه هم ندارند ولی بچه‌های خردسال موبایل به دست می‌گیرند و نمی‌توانند خارج از آن دنیا زندگی کنند.

تقاضایی برای این جنس قصه‌ها وجود ندارد تا مهدی آذر یزدی جدیدی پدید بیاید؟

باید آن قصه‌ها به‌روز شوند. کما اینکه خارجی‌ها هم قصه‌هایشان را به‌روز می‌کنند. فیلم‌های روز دنیا هم که به سمت فانتزی و دنیای ماوراءالطبیعه رفته‌اند برگرفته از همان قصه‌هاست؛ ولی با یک نگاه نو؛ یعنی اگر می‌خواهیم قصه‌های کهن را استفاده کنیم باید این کار را با توجه به دنیای امروز انجام بدهیم. کاری که مثلاً خانم مرضیه برومند در مجموعه «شهرک کلیله‌ودمنه» انجام می‌دهند.

این‌همه سال تئاتر کودک در حال اجراست و این‌همه متن تولید شده است. آیا راهی برای ضبط این متون داریم؟

اخیراً یکی دو بنیاد و انجمن مثل «بنیاد کودک و نوجوان» و «انجمن صنفی کودک و نوجوان» شکل‌گرفته‌اند. ولی واقعیت این است که ما هنوز هیچ مرکز اسنادی برای تئاتر کودک و نوجوان یا تئاتر به‌طور کلی نداریم؛ یعنی جایی نیست که همه این اسناد، کتاب‌ها، نمایشنامه‌ها و دست‌نوشته‌ها را برای استفاده نسل جوان پژوهشگران یا نسل‌های آینده جمع‌آوری کند. هر اتفاقی افتاده شخصی بوده است. مثلاً کسی مثل آقای «داود کیانیان» به خاطر علاقه شخصی خودشان این پژوهش‌ها را در حوزه تئاتر کودک و نوجوان منتشر کرده‌اند. من شنیده‌ام کتابخانه ملی یا آستان قدس رضوی خیلی جسته‌وگریخته در حال جمع‌آوری تاریخ شفاهی تئاتر هستند. ولی به‌شدت نیازمند موزه یا مرکز اسناد تئاتر کودک و نوجوان هستیم. امیدوارم یک روز این اتفاق بیفتد.

در این دوره و با کم شدن کرونا شما پروژه‌ تازه‌ای را اجرا کرده‌اید.

با وجود کرونا خوشبختانه توانستیم همین امسال هم کاری را انجام دهیم. نوروز امسال جشنواره بزرگ آیین‌های نمایشی شهرداری تهران را برگزار کردم. حدود ۳۰۰ نفر از هنرمندان موسیقی، رقص‌های محلی و نمایشی را از سراسر ایران دعوت کردم و از ۲۵ اسفند تا ۱۳ فروردین در سراسر شهر تهران برنامه اجرا کردیم. اخیراً هم در دهه کرامت کاری برای آستان قدس اجرا کردیم به اسم «زائر بارانی» که در حرم اجرا شد.

خبرآنلاین

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها