برای بررسی چنین وضعیت و پاسخ به این پرسشها به گفتوگو با نصرالله منصوری و سارا گلستانی پرداختیم که هر دو روانشناس هستند و برگزاری جشنواره و عملکر هنرمندان را منوط بر رفتاد حاکمیت و ایجاد توازن بین هنرمندان و مردم میدانند.
بحث برگزاری یا عدم برگزاری جشنواره فیلم فجر
نقطه اصلی این ماجرا هنرمندان هستند که چه در صورت برگزاری جشنواره، چه عدم برگزاری جشنواره، چه در صورت حضور در جشنواره چه عدم حضور در این رویداد تحت فشار مردم هستند؛ اما مسئله اینجاست که کارکردن یا کار نکردن هنرمندا در چنین شرایطی چه تبعاتی برای آنها به همراه خواهد داشت؟ منصوری در پاسخ به این سوال میگوید: «در سوال شما چند کد و چند سر فصل نهفته است این شرایط اجتماعی یا روحی روانی که بر کل جامعه وارد شده اظهر من الشمس است. نکته بعدی درباره افرادی است که مشهورند و محبوبیتی هم دارند. نکته اینجاست که مردم از آنها یک توقعی دارند، حاکمیت یک توقع دیگر دارد این هنرمندان زمانی که میخواهند انتخاب کنند واقعا کار برایشان سخت است. نمیدانند چه کار باید بکنند و بر سر یک دو راهی باقی میمانند که چگونه به خدا، وجدان، مردم و بعد به حاکمیت جواب بدهند.»
او ادامه داد: «در کشور ما هم همین وضعیت است. برخی میگویند من کاری ندارم که وضعیت چگونه است، موقعیت خودم مهم است و سعی میکنم بدون توجه به وضعیت کارم را ادامه دهم، عدهای دیگر هم از آن طرف بوم میافتند بسیار با شدت و حدت چوب تکفیر را بلند میکند و کفر فرد را اعلام میکند. فی نفسه جشنواره فیلم فجر که هر سال برگزار میشده و امسال هم صحبت برگزاری آن وجود دارد یک جریان خوبی بوده و هست. هنرمندان در آنجا حاضر میشوند و گفتوگو میکنند؛ اما امسال ما در یک هاله دیگری قرار گرفتیم. یک هنرمند یا از مردم و جریان حمایت کرده، مغضوب واقع شده است.»
سارا گلستانی هم درباره این ماجرا میگوید: «باتوجه به اینکه شرایط فعلی جامعه گویای یک اعتراض شنیده نشده از سمت مردم به سمت مسئولین، دولتمردان و افراد تصمیم گیرنده است و جشنوارهها علی الخصوص جشنواره فیلم فجر که توسط همین مسئولین مربوطه برگزار میشود، اگر جشنواره فیلم فجر همانطور که عدهای از هنرمندان هم گفتند توسط افراد و اقشار مختلف تحریم شود، تأثیر روانشناختی که روی جامعه میتواند داشته باشد این است که اعتراض تا جایی که ممکن است صدای خودش را در جامعه رسا کند. در این دوره اگر جشنواره توسط مردم و هنرمندان و تمام عوامل تعطیل شود، تأثیر روانشناختی که میتواند روی جامعه داشته باشد این است که احساس درماندگی که به واسطه شنیده نشدن صدای اعتراض مردم در جامعه ایجاد شده کمرنگتر شود تا دستکم حس افسردگی کمتر شود. برخلاف اینکه ممکن است این تصور وجود داشه باشد که تحریم یا به نوعی قهر کردن با یک فرآیند یک رفتار منفی است، اما در جایی که فریاد افراد شنیده نمیشود این فریاد یک نوع ابراز وجود است که میتواند به افزایش حال عمومی مردم کمک کند.»
تبعات و نتایج جشنواره فیلم فجر
او در این زمنیه ادامه میدهد: «باتوجه به زمنیه اعتراضی این روزها به عقیده من که یک کارشناس سلامت روان هستم بهتر است تحریم صورت بگیرد تا بلکه میان افراد و مردمی که برگزار کننده این رویدادها هستند گفتوگویی شکل بگیرد. به تعبیر من حرکت امسال هنرمندان روی طناب است، اگر کمی بلغزند ممکن است سقوط کنند. این مهم است که خود فرد چهقدر میتواند مدیریت بحران داشته باشد. اگر بخواهیم این قضیه به زیبایی برگزار شود، آقایان در حاکمیت باید علاج واقعه را قبل از وقوع پیدا کنند. چه کار کنند؟ هیچ تفاوتی بین آن کسی که از حاکمیت حمایت کرده، با آن کسی که از مرم حمایت کرده نباشد، نه همه تشویقها برای آن حاکمیتیه باشد، نه تنبیهها برای آن هنرمندی که سویه مردمی داشته آن وقت این جشنواره را میتوانیم مفید و کارآمد برای مردم، هنرمندان و حاکمیت بدانیم. اکثر این افراد آدمهای خوب و ارزشمند هستند، ضمن اینکه بخش اعظمی از این هنرمندان دغدغه اجارهخانه دارند، ما چگونه از هنرمندی که دغدغه اجاره خانه دارد انتظار داشته باشیم که کار راکنار بگذارد؟ این هنرمند باید روی صحنه تئاتر یا تلویزیون و سینما برود، آنجا حرفش را بزند.بنابراین برخی از هنرمندان که میخواهند کار کنند؛ اما میگویند من چند روز پیش از ایکس و ایگرگ حمایت کردم و بابت این حمایت اصلا تامین امنیت ندارم.»
این روانشناس ادامه میدهد: «حالا ما میخواهیم به هنرمند بگوییم تو بیا و برای ما کار کن. باید بگوییم ما امنیتت را فراهم میکنیم چه موافق ما باشی و چه مخالف ما باشی.»
او درباره تبعات عدم فعالیت هنرمندان میگوید: «متاسفانه هوش هیجانی اکثر مردم جامعه ما خوب مدیریت نمیشود. ما مملکتی هستیم که فرهیختهساز، مشهورساز، معروفساز و برعکس فرهیخته سوز، مشهور سوز و معروف سوز هستیم. چون اکثرا احساسی عمل میکنیم. حالا همین حرف را بیاورید در مقیاس هنرمندان.»در حال حاضر جامعه ما بسیار ملتهب است و در واقع آتش زیرخاکستر است، ما امیدواریم، مسئولین و حاکمیت با درایت و تدبیر در بحرانها این قضایا را برنامهریزی کنند. تمام این موارد آثار روانی دارد و بعدها از آن افسردگی در میآید، این بیماری تبعات داردهزینه دارد، فرد را منزوی میکند و باعث میشود هنرمند خودش را در جامعه نشان ندهد و هم جامعه از دیدن او ضرر میکند، هم هنرمند متضر میشود و همه این موارد پایبند به وضعیتی است که ما به آن توجه نمیکنیم و نسبت به مسائل روزانه عمل میکنیم.»
او درباره برگزاری و عدم برگزاری جشنواره در این شرایط میگوید: «اگر قرار است منسجم نباشد خروجی نخواهد داشت.»
سارا گلستانی درباره تبعات و نتایج این ماجرا ادامه میدهد: «باعث ایجاد احساس بهتر در مردم میشود؛ اما اینکه چه نتایجی روی مسئولین خواهد داشت، به این ماجرا بستگی دارد که منافعشان چه چیزی را ایجاب میکند و آیا میخواهند صدای مردم را بشنوند یا خیر.»
او درباره نتایج روحی و روانی برای هنرمندان ادامه میدهد: «به عقیده من اگر این رویداد برگزار نشود تبعات روحی و روانی چندانی برای هنرمندان ندارد، به سبب اینکه اساسا جشنواره فجر از جانب هنرمندان مستقل مورد انتقاد بوده و آسیبی برای هنرمندان مستقل ندارد. مسئله اصلی برای اینکه مسئولین نگران آن باشند این است که چهقدر بد که در چنین موقعیتهایی چیزی برای از دست دادن نداریم و چیزی برای مردم باقی نگذاشتیم.»
این روانشناس در پایان میگوید: «من فکر میکنم برگزار شدن این جشنواره در شرایط فعلی صرفا یک نمایش است و آن اصالت اخلاق مداری را ندارد چون شرایط اجتماعی آن اصالت را نقض میکند. این دوره از جشنواره بیشتر یک نمایش است که هیچ کارکردی هم ندارد.»
خبرآنلاین
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.