رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 610433

جاذبه گردشگری برای ایران، درآمد گردشگری برای ترکیه/ چرا از فرصت‌های رونق گردشگری استفاده نمیکنیم؟

ساعت24-با کارشناسان اقتصادی و گردشگری که صحبت کنید، می‌گویند هر یک نفر گردشگر خارجی که وارد ایران شود، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم برای 150 نفر شغل ایجاد می‌کند. رونق اقتصادی که توسط گردشگری ایجاد می‌شود، شاید هیچ‌وقت در صنعت نفت ایجاد نشود.

چندی پیش در خبرها آمد که ترکیه از پیش‌بینی درآمد ۵۶ میلیارد دلاری حاصل از گردشگری در۲۰۲۳ خبرداده است. این عدد که از درآمد خالص نفتی ایران بیشتر است این سوال را برای مخاطب به وجود می‌آورد که وقتی ترکیه همسایه ایران است، چه‌طور می‌تواند تنها در صنعت گردشگری درآمدی بیش از درآمد خالص نفتی ایران را داشته باشد؟ درحالی که به اذعان اکثر متخصصین گردشگری، ایران از لحاظ جاذبه‌های گردشگری طبیعی و تاریخی بسیار غنی‌تر از ترکیه است.

این سوال بهانه‌ای شد تا آن را با عرفان فکری، جهانگرد و گردشگر برجسته کشورمان مطرح کنیم. فکری متولد 1358 و تجربه سفر به 70کشور دنیا را داشته است. وی کارش را از کوهنوردی و ایرانگردی شروع کرده است بیشتر نقاط بکر ایران را نیز گشته است. با عرفان فکری همراه با تجربه کم نظیرش در ایرانگردی و جهانگردی همراه شدیم تا به پاسخ این سوال برسیم که چه مواردی نیاز است تا گردشگری ما نیز همانند کشور همسایه؛ ترکیه، به جایی برسد که درآمد آن برای کشور از درآمدهای نفتی جلو بزند و منبعی مهم برای تامین نیازهای مالی کشور باشد. ضمن اینکه رونق گردشگری به جز سود اقتصادی، منفعت فرهنگی و معنوی زیادی هم در جهت معرفی اصول و ارزش‌های ایرانی-اسلامی به دنیا دارد.

ترکیه با چه ابزارهایی به درآمد بالا برای گردشگری‌ می‌رسد؟

اولین موردی که من به ذهنم می‌رسد این است که اراده مسؤولین ترکیه بر این بوده که از گردشگری پول دربیاورند. ولی چیزی که من در این 20 سال تجربه کردم این بوده که مسؤولین ما نمی‌خواهند این اتفاق بیفتد. یکی از موانع اصلی ما این است که دست اندرکاران و تصمیم‌گیرندگان اراده‌ای برای این ندارند که ایران از لحاظ گردشگری به درآمدی برسد که حتی از درآمد نفتی هم بیشتر شود.

در ضمن این را هم بگویم که با کارشناسان اقتصادی و گردشگری که صحبت کنید، می‌گویند هر یک نفر گردشگر خارجی که وارد ایران شود، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم برای 150 نفر شغل ایجاد می‌کند. چطور؟ گردشگران خارجی به یک آژانس احتیاج دارند تا کارهای سفرشان را انجام بدهد؛ آژانس به کارمند نیاز دارد؛ کارمند مثلا غذا می‌خواهد یا محل کاری می‌خواهد که به آب و برق نیاز دارد؛ تاکسی فرودگاه بنزین می‌خواهد؛ گردشگران غذا می‌خواهند پس کشاورزی ما راه می‌افتد. یعنی صنعت گردشگری یک صنعت پویا است که باعث می‌شود برای 150 نفر شغل ایجاد شود. رونق اقتصادی که توسط آن ایجاد می‌شود، شاید هیچ‌وقت در صنعت نفت ایجاد نشود.

ترکیه همین بغل گوشمان است! گاهی وقتی به تصمیم‌گیرندگان درباره رونق گردشگری در مناطق دیگر دنیا می‌گوییم، می‌گویند نه آنجا اروپا و آمریکا است که این اتفاقات می‌افتد یا آمریکای جنوبی است که در صنعت هوایی پیشرفته است. ولی وقتی از گردشگری در ترکیه صحبت می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم این بهانه‌ها را بیاوریم.

تنوع اقلیمی ما که بسیار گسترده‌تر و غنی‌تر از ترکیه هست را هم باید در نظر گرفت

بله، تنوع اقلیمی ایران از کویر گرفته تا ارتفاعات زاگرس یا البرز و حتی از نظر اماکن تاریخی، خیلی از ترکیه غنی‌تر است. ولی متاسفانه عدم مدیریت و قبل از آن عدم اراده مسؤولین باعث می‌شود که حتی بخش خصوصی گردشگری هم که می‌خواهد کاری را پیش ببرد، نتواند. گاهی شاهدیم سر راه بخش خصوصی گردشگری موانع مختلف و زیادی وجود دارد که به جای اینکه کمک کند کارشان تسهیل شود، بیشتر جلوی کارشان را می‌گیرد.

از این موانع بیشتر برایمان می‌گویید؟

مثلا یکی از بخش‌هایی که مانع است این است که سالانه بیش از 850 تا 900 نمایشگاه بین المللی مربوط به صنعت گردشگری در دنیا برگزار می‌شود. این نمایشگاه‌ها بعد از کرونا رونق بیشتری هم پیدا کرده‌اند و احتمالا بیشتر هم شده باشد. اما فکر می‌کنید ایران در چند نمایشگاه شرکت می‌کند؟ تنها در 5 نمایشگاه!

من در سال 2014 به نمایشگاه گردشگری ATM دبی رفتم. این نمایشگاه یکی از بزرگ‌ترین نمایشگاه‌های گردشگری دنیا است و همین بغل گوشمان برگزار می‌شود! در آن نمایشگاه من سه روز تمام راه رفتم و باز هم نتوانستم کل نمایشگاه را ببینم! بعد از آن با شوق و ذوق پیش یکی از مدیران بازاریابی گردشگری رفتم و گفتم: «من نمایشگاه ATM دبی بودم. خیلی عالی بود. تو رو خدا بیایید شما هم شرکت کنید تا ایران هم در این نمایشگاه غرفه داشته باشد. ضمنا دبی به کشور ما خیلی نزدیک است و رفت‌وآمد به آنجا هزینه زیادی هم ندارد. ویزا و هزینه‌اش مثل اروپا نیست که سخت و گران باشد.» می‌دانید در جواب من چه گفت؟ به من با آن همه تجربه در زمینه گردشگری با یک نگاه بالا به پایینی گفت: «آقای فکری چرا ما برویم آنجا؟! آنها بیایند!» او این جمله را در حالی می‌گفت که 170 کشور دنیا هرکدام یک غرفه به اندازه یک سالن داشتند و 180 سوله در نمایشگاه ATM وجود داشت. حالا من به این‌ها می‌گویم چرا ما در این نمایشگاه نیستیم؟ می‌گویند چرا ما برویم آنجا؟! آن‌ها باید بیایند اینجا. وقتی این را شنیدم دیگر هیچ‌وقت پیش این دوستان نرفتم! چون فهمیدم یا از قصد و یا از روی بی‌سوادی نمی‌فهمند که نمایشگاه به آن بزرگی که سال‌هاست دارد برگزار می‌شود را تو نمی‌توانی بگویی بیایید اینجا! اول تو باید بروی.

یکی دیگر از موانع این است که از حضور بخش خصوصی در نمایشگاه‌های بین المللی خارجی هیچ حمایتی صورت نمی‌گیرد. در بخش دولتی هفت-هشت آژانس هستند که این 5 نمایشگاه از آن هزار نمایشگاهی که گفتم را شرکت می‌کنند. از بخش خصوصی 10 آژانسی که به وزارتخانه نزدیک‌تر هستند دعوت می‌شوند.

درحالی که ما دوستانی در عشایر قشقایی شیراز داریم که به شدت در زمینه گردشگری قوی کار می‌کنند ولی هیچ حمایتی از آن‌ها نمی‌شود. الان چینی‌ها را برده‌اند در بین ایل قشقایی و چینی‌ها دارند در کنار مردم آنجا شیر می‌دوشند و ... .کارشان خیلی قوی است، اما خودشان به عنوان تماشاگر به نمایشگاه بین‌المللی رفته نه غرفه‌دار! یعنی در پایین‌ترین سطح به نمایشگاه رفته‌اند تا بازاریابی کند.

غرفه داشتن در نمایشگاه چه منفعتی برای گردشگری دارد؟

وقتی شما در نمایشگاه غرفه داشته باشید، خیلی اوضاعتان فرق دارد با زمانی که صرفا با چند کارت ویزیت وسط نمایشگاه راه بروی و خودت و کارت را معرفی کنی. کلاس کار و سطح کار خیلی فرق دارد. من تعداد زیادی را می‌شناسم که در بخش خصوصی هستند اما به صورت انفرادی و با هزینه شخصی به این نمایشگاه‌ها می‌روند و هیچ حمایتی از آن‌ها نمی‌شود. در حالیکه در بعضی از همان نمایشگاه‌ها به غرفه ایران که سر می‌زنی می‌بینی یک غرفه 10-12 متری گرفته‌اند و چهارتا کارمند نابلد در آن نشسته‌اند. ته کاری که می‌کنند این است که یک سماور با چای گذاشته‌اند و به بعضی از ویزیتورها چای می‌دهند. یعنی معرفی در این حد است! حالا ترکیه یک سوله به چه بزرگی گرفته و دارد خودش را معرفی می‌کند! اگر یک جست‌وجوی کوچک در اینترنت بکنید و بنویسید غرفه ایران در نمایشگاه‌های بین المللی، خودتان متوجه اوضاع می‌شوید. بعد آن را با مساحت غرفه ترکیه مقایسه کنید.

یکی دیگر از نمایشگاه‌هایی که من رفتم نمایشگاه GXM قفقاز بود. منطقه قفقاز یعنی ارمنستان، گرجستان و... . ترکیه هم آنجا حضور داشت. این نمایشگاه متشکل از سه سوله خیلی بزرگ بود که در هرکدام بیش از صد غرفه وجود داشت. یکی از این سوله‌ها به‌طور کامل برای ترکیه بود. یعنی یک سوم نمایشگاه را ترکیه به خود اختصاص داده بود. بعد ایران اصلا در آن نمایشگاه غرفه‌ای نداشت! آن موقع معاون گردشگری وقت را با خودم برده بودم. با ایشان هم داستان داشتیم. مثلا من از ایران با شهردار تفلیس در گرجستان هماهنگ کردم که برویم ایشان را ببینیم، بعد تیم ایرانی با خودشان از ایران هدیه هم نیاورده بودند! برای هدیه هم خودم هماهنگ کردم. یعنی اگر من هم این کار را نمی‌کردم، آبروی کشورمان می‌رفت!

چرا ما در زمینه گردشگری منفعل عمل می‌کنیم؟

شما ببینید پتانسیلی که گردشگری ایران دارد، ده‌ها برابر نفت برای ما می‌تواند سودآور باشد ولی اهمیت نمی‌دهند.چرا این اتفاق نمی‌افتد؟ یکی به خاطر نگاه امنیتی به گردشگران خارجی است. این موضوع را 10-12 سال پیش در جلسه‌ای در کاخ نیاوران به وزیر وقت اطلاعات هم گفتم که شما چرا فکر می‌کنید هرکس به ایران می‌آید جاسوس است؟ در حالیکه من تا الان به بالای 50 کشور دنیا سفر کرده‌ام و تور برده‌ام، هیچکدام این‌چنین ملاحظات سخت‌گیرانه‌ای ندارند.

نکته دومی که می‌خواهم بگویم هم نمی‌دانم بابت آن باید خوشحال باشم یا ناراحت! سال گذشته تعداد ایرانی‌ها در سریلانکا خیلی زیاد شد و تازه به عنوان یک مقصد گردشگری شناخته شد. هفته پیش سفیر سریلانکا افرادی که این کشور را به مردم شناساندند به سفارتخانه خود دعوت کرد تا از آن‌ها تقدیر کند. حرفه‌ای‌ترین کسی که به بهترین شکل سریلانکا را به مردم شناسانده بود هم جایزه ویژه دریافت کرد. فقط همین یک نفر جایزه گرفت و بقیه فقط حضور داشتند. آن یک نفر هم من بودم! بعد مسئولین رده استانی و نه حتی کشوری هم در ایران مرا نمی‌شناسند. اسمم را هم نمی‌دانند چه برسد که بخواهند از من استفاده کنند.

می‌خواهم بگویم آسیب دیگر این است که کسانی که دوروبر وزارتخانه و میراث فرهنگی و گردشگری هستند اکثرا افراد بی‌تجربه و نابلدی هستند. من آنقدر سرم شلوغ است که فرصت نمی‌کنم به وزارتخانه و سازمان‌ها بروم ولی کسانی که سر شلوغی ندارند هر روز آنجا هستند. بعد موقع برگزاری نمایشگاه‌های بین‌المللی کار را هیئتی اداره می‌کنند. کی برود؟ کسی که همیشه آنجا نشسته! آژانس بیکاری که همیشه آنجاست!

یعنی شما عدم شناخت و استفاده از کاربلدان این حوزه را در مشکلات صنعت گردشگری سهیم می‌دانید؟

بگذارید یک مثال بزنم. یکی از دوستان ما که آژانس مسافرتی دارد و متخصص اینکامینگ( ورود گردشگر خارجی برای بازدید از جاذبه‌های گردشگری یک کشور) است، چند ماه پیش سخنرانی داشت و فکر کنم آقای وزیر هم حضور داشتند. دقیقا همین جمله را گفت که کسی که متخصص است و کارش درست است نمی‌آید پشت دفتر وزیر بنشیند. این باعث می‌شود کسی که نابلد است برود نماینده ایران در فلان نمایشگاه بین المللی شود. ما متخصصینی داریم که مثلا عمر خود را روی کوچ عشایر و زندگی ایلاتی آن‌ها گذاشته‌اند و خارجی‌ها را به تورهای عشایری می‌برند. خودشان هم از عشایر قشقایی هستند. این آدمها خودشان به تنهایی به نمایشگاه‌های بین المللی تایلند و مسکو و... می‌روند تا کارشان را معرفی کنند و گردشگر جذب کنند.

الان همان‌طور که گفتم 10 الی12 آژانس داریم که عزیزکرده وزارتخانه هستند و می‌توانند به نمایشگاه‌های خارج از ایران بروند، در حالیکه آن‌ها شایستگی‌اش را ندارند. از آن طرف متخصصینی که سابقه 15 ساله و بیشتر دارند و کاربلد هم هستند و باید بروند، امکانش را ندارند؛ حتی کسی آن‌ها را نمی‌شناسد! جالب است خیلی از کشورها مثل سریلانکا، نپال، روسیه و... ما را می‌شناسند، دعوت می‌کنند و از تخصص ما استفاده می‌کنند اما در ایران حتی ما را نمی‌شناسند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها