رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 610715

60درصد فیلم میبینند، 20درصد سینما میروند!

ساعت24-توقع اینکه در فضای غبارآلود و ناآرام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروز با گرانی‌های افسارگسیخته مردم به سینما بروند و فیلم‌ها را بر پرده عریض سالن ببینند و لحظاتی بی‌خیال زندگی و کلاف پیچیده آن شوند کمی تا حدودی زیاده‌خواهی است.

خبر
مردی که دو شیفت کار می‌کند ولی باز سر ماه لنگ اجاره خانه است، پدری که برای بدیهی‌ترین اقلام مورد نیاز خانه دچار مشکل می‌شود، یا جوانی که هر روز در معرض تنش‌های جامعه قرار دارد که دیگر تمرکزی برای‌شان باقی نمی‌ماند به سینما رفتن فکر کنند، ولی به هر حال از آنجایی که خانواده‌ها در کشورمان تفریح خاصی ندارند و این روزها تلویزیون هم برنامه گیرایی برای آنها پخش نمی‌کند و فصل تابستان هم نزدیک است در این شرایط نفس سینما رفتن اهمیت پیدا می‌کند، چراکه شاید باعث تفریح و تلطیف روحیه شود.

علمای علم روانشناسی می‌گویند: آدمی همان‌قدر که برای جسم خود وقت می‌گذارد روحش هم مایحتاج‌های خاص خود را می‌طلبد، نمی‌شود در این زمان و زمانه سخت و صعب از نیازهای روح غافل بود و فقط به جسم و مادیات بها داد. به قول تهیه‌کننده‌ای که می‌گفت با خانواده و دوستان به صورت دسته جمعی به سینما رفتن و فیلم دیدن خودش یکجور تفریح گردشگری به شمار می‌آید، به نظر می‌رسد چنین گردهمایی‌هایی در تجدید روحیه بسیار موثر باشد.
در این گزارش به میان مردم رفتم و از همه آنها سوال‌هایی مشخص پرسیدم: «چند وقت به چند وقت سینما می‌روید و اصلا فیلم دیدن در سالن‌های سینما را دوست دارید؟ ارتباط شما با فیلم چگونه است؟» این گزارش در بازه زمانی دو هفته آماده شد و پاسخ‌های مردم در مناطق و مکان‌های مختلف، متفاوت بود.
60درصد مردم به سینما و فیلم علاقه زیادی دارند و فیلم هم در خانه می‌بینند اما وقت و فرصت سینما رفتن ندارند.
20درصد مردم همچنان مشتاقانه پیگیر محصولات سینمای ایران هستند و تماشای فیلم در سبد محصولات فرهنگی زندگی آنها وجود دارد، به این صورت که حتما باید فیلم مورد علاقه خودشان را در سینما ببینند.
10درصد هم با سینما و فیلم رابطه‌ای ندارند، این گروه اساسا سینما نمی‌روند و فیلم نمی‌بینند .
10درصد مردم هم تحت تاثیر اعتراضات و وقایع اجتماعی ترجیح می‌دهند فعلا از سینما دور باشند.
مشروح این گزارش پیش روی شماست:

خیابان ستارخان
از خیابان ستارخان شروع می‌کنم، آقایی 60 ساله به نام رامین می‌گوید: بازنشسته هستم و تا دل‌تان بخواهد از صبح تا شب فیلم می‌بینم، فیلم خارجی هم زیاد می‌بینم. ولی خیلی وقت است که سینما نرفتم. قبل‌ترها دخترم و خانمم سینما می‌رفتند ولی بعد از اعتراضات و اتفاقات مربوط به حجاب آنها ترجیح می‌دهند سینما نروند. ولی این‌طور نیست که فیلم نبینیم، فیلم‌های روز ایرانی را از طریق ماهواره یا شبکه نمایش خانگی در تلویزیون با دخترم می‌بینیم.
با دختر خانمی 20 ساله به نام آتوسا صحبت می‌کنم او می‌گوید: هفته پیش سینما بودم فیلم کمدی فسیل را دیدم. خیلی سینما را دوست دارم و معمولا سینما می‌روم. دوست دارم فیلم‌ها را روی پرده سینما ببینم چون حس واقعی فیلم را به من القا می‌کند. فضای تاریک سالن را خیلی دوست دارم. درباره قیمت بلیت سینما از او می‌پرسم که می‌گوید: قیمت بلیت برایم مهم نیست.
خانومی 60 ساله به میله‌های خیابان کوثر تکیه داده توجهم را جلب می‌کند او سوال من را با سوال جواب می‌دهد که: چرا باید به سینما بروم؟ تمام فیلم‌ها شده جنگی و بکش بکش ...خیر من سال‌هاست سینما نمی‌روم و تلویزیون هم نگاه نمی‌کنم. فقط ماهواره.
خانومی چادری و 30 ساله به اسم مهرناز که پسر کوچکش همراهش است به سوال من این‌گونه جواب می‌دهد: با همسر و پسرم دیشب سینما بودیم و فیلم فسیل را تماشا کردیم. بعد از مدت‌ها به سینما رفتیم. پسرم کوچک بود نمی‌توانستم سینما بروم بعد از مدت‌ها رفتیم و پسرم اولین‌بار فضای سینما رفتن را تجربه می‌کرد خیلی خوشش آمد و به ‌طور کل تجربه خوبی بود. سینما رفتن جزو تفریحات زندگی ماست. از این به بعد بیشتر هم می‌رویم. از او درباره قیمت بلیت سینما می‌پرسم که می‌گوید: الان قیمت چه چیزی پایین است؟ قیمت بلیت سینما هم بالا می‌رود.
دختری 30 ساله به نام نیوشا برایم آرزوی موفقیت می‌کند و می‌گوید: واقعیتش را بخواهی هفته پیش به زور واجبار رفتم سینما. بعد از کرونا یکی، دو سالی سینما نرفتم تا اینکه اعتراضات شد که دیگر اصلا نمی‌خواستم سینما بروم با اینکه می‌دانم سینما و اهالی سینما ارتباطی به اعتراضات ندارند اما برای خودم دوست نداشتم سینما بروم ولی در برابر اجبار و اصرار دوستانم هفته پیش رفتم. به‌ طور کل سینما را دوست دارم و بسیار هم اهل فیلم دیدن هستم.
آقایی که 60 سال دارد و در حال پارک کردن موتورش است، می‌گوید: کارخانه‌دار هستم. فقط تلویزیون می‌بینم. هرچه تلویزیون نشان دهد می‌بینم. ولی سینما نمی‌روم. خیلی وقت است سینما نرفتم.

خیابان مرزداران
مانیا 36 ساله می‌گوید: خیلی سینما دوست دارم اما الان فضا تغییر کرده فیلم‌ها به خانه‌ها آمدند، هر فیلمی را با کمی فرصت در شبکه‌ها و ماهواره‌ها می‌بینیم. اگر خیلی فیلم خوبی باشد حتما سینما می‌روم وگرنه صبر می‌کنم از پلتفرم‌ها می‌بینم.
زهرا 40 ساله به من می‌گوید: اصلا سینما نمی‌روم. فیلم‌ها را از ماهواره می‌بینم. از زهرا می‌پرسم فیلم برادران لیلا را دیده‌شاید؟ در جوابم می‌گوید: نه اسمش را نشنیدم.
خیابان ظفر
الهه 36 ساله خانه‌دار است، می‌گوید: من سینما را برای فیلم‌های کمدی دوست دارم، فقط فیلم کمدی خوب باشد به سینما می‌روم. فیلم درام و ناراحت‌کننده را دوست ندارم و اصلا نمی‌بینم. فیلم برادران لیلا را تو گوشی دیدم خیلی تلخ بود. بخش سرگرمی و شادی سینما برایم مهم است. فیلم و سریال هم می‌بینم ولی در خانه.
محمدرضا 38 ساله شغل آزاد دارد، می‌گوید: من عاشق سینمای ایران هستم، به نظرم سینمای ایران بهترین بازیگران را دارد. فیلم درباره الی را یادتان هست؟ هر وقت می‌خواهم از سینما مثال بزنم بازی‌های این بازیگران را مثال می‌زنم چقدر خوب بودند، انگار زندگی می‌کردند. یا سریال پوست شیر، درست است که آخر سریال را دوست نداشتم اما بازی بازیگران عالی بود. باید بگویم من فقط سینمای ایران را می‌بینم و اصلا هم سینمای خارج برای من اهمیت ندارد. اصلا فیلم خارجی نمی‌بینم.
از محمدرضا می‌پرسم فیلم‌های ایرانی را در سینما می‌بینید؟ می‌گوید: نه وقت سینما رفتن ندارم، از صبح تا شب سر کارم. اصلا فیلم دیدن به صورت دسته‌جمعی دوست ندارم‌، اصلا از سالن سینما خوشم نمی‌آید. ولی عاشق فیلم دیدن هستم. شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید من صبحانه، ناهار یا شام که می‌خورم باید فیلم ببینم، وقتی غذا می‌خورم فیلم می‌بینم لذت می‌برم.
نرگس 40 ساله کارمند شرکت خصوصی می‌گوید: خیلی اهل سینما بودم، هر هفته با مادر و دوستانم به سینما می‌رفتیم و فیلم می‌دیدم، از روزی که کرونا شد پایم از سینما قطع شد. دیگر نرفتم، حالا شاید بعدها بروم. سینما را برای محیطش و اینکه فیلم را بر پرده ببینم دوست دارم. فضای تاریک سینما برایم لذت‌بخش است. اصلا از فیلم تا سریال، فیلم را بیشتر دوست دارم، چون داستان فیلم در یک ساعت تمام می‌شود اما سریال مدام باید پیگیر باشیم تا قسمت بعد چه می‌شود به همین دلیل از سریال اصلا خوشم نمی‌آید. به نرگس می‌گویم فیلم برادران لیلا را دیدی؟ می‌گوید: نه.

نانوایی
آقایی 30 ساله به اسم رامین که فروشنده نان است می‌گوید: وقت ندارم، از ساعت 6 صبح تا 10 شب در نانوایی کار می‌کنم، هم نان می‌پزم و هم می‌فروشم. دیگر برای من وقت سینما رفتن باقی نمی‌ماند، وگرنه سینما رفتن و فیلم دیدن را خیلی دوست دارم.
خانم معلمی 50 ساله در حال خرید نان می‌گوید: فیلم خوب باشد حتما به سینما می‌روم. دو، سه شب پیش رفتیم سینما فیلم فسیل را دیدیم و خیلی هم خوشمان آمد. ما خانوادگی سینما رفتن را دوست داریم. فیلم خوب باشد حتما می‌رویم.

خیابان سیدخندان
بهار 35 ساله است، می‌گوید: از وقتی کرونا در جامعه شیوع پیدا کرد سینما نرفتم، اما قبل از کرونا بعضی فیلم‌هایی که فروش بالایی داشتند یا از کیفیت خوبی به لحاظ محتوا برخوردار بودند را در سینما می‌دیدم، ولی فیلم‌های این اواخر سطح کیفیت بالایی دارند ترجیح می‌دهم سینما نروم.

خیابان کریمخان زند
روی موتور نشسته و خیابان و آدم‌هایش را ورانداز می‌کند. تسبیحی در دست دارد و هر از گاهی آن را در هوا چرخی هم می‌دهد. سلام می‌کنم و از او سوالم را می‌پرسم: نگاهی به من می‌کند و می‌گوید: «آبجی شما روزنامه چی هستی؟ ببینم تکلیف اون دوتا روزنامه‌نگارها که زندانی شدن معلوم نشد؟ مثل دخترم بودن خیلی براشون نگرانم... می‌گوید اسمم نصرالله است ولی آق‌ناصر صدایم می‌کنند. چرخی به تسبیح درون دستش می‌دهد و به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: واقعیتش علاقه به سینما ندارم، ولی این‌طور نیست که فیلم نبینم، فیلیمو و از این قرتی بازی‌ها هم ندارم. یعنی پولشو ندارم. هرچی تو ماهواره نشون بده نیگا می‌کنم. ولی یه قولی می‌دم به ناموسم قسم فردین بیاد ایران هر فیلمی که بازی کنه می‌رم سینما می‌بینم.
آقا ناصر انگار که سر درددلش باز شده باشد، می‌گوید: می‌دونی آبجی به الان من نیگا نکن که مسافرکشی می‌کنم، من ترکیه زندگی می‌کردم و برای خودم کیابیا داشتم، اونجا سینما می‌رفتم با اون هنرپیشه‌ها فیلم می‌دیدم. برای فیلم‌های آبگوشتی ایران پول بدم؟ نه آبجی این فیلم‌ها را دوست ندارم یعنی می‌بینم ولی براشون پول نمی‌دم برم سینما. تلویزیون و ماهواره نشون بده می‌بینم. از او تشکر می‌کنم، موقع رفتن می‌گوید: همه اینهایی که گفتم چاپ می‌کنی؟ گفتم بله حتما. می‌گوید: پس قربون دستت بنویس قیمت اجاره خونه خیلی کمرشکنه ...
با پویا دانشجوی 20 ساله که در ایستگاه اتوبوس نشسته صحبت می‌کنم، او می‌گوید: «فیلم دیدن یکی از تفریحات خانواده ماست. شب‌های پنجشنبه دور هم جمع می‌شویم و بهترین فیلم‌های جهان یا ایران را می‌بینیم یعنی دانلود می‌کنیم. البته برای دانلود فیلم‌های ایرانی عذاب وجدان داریم ولی آخر مگر برادران لیلا اکران می‌شود؟ فیلم‌های روز خارجی هم که اکران نمی‌شود تازه اکران شود آن‌قدر از سر و ته آن می‌زنند که چیزی باقی نمی‌ماند. می‌خواهم بگویم مجبوریم به دانلود تا فیلم مورد علاقه‌مان را ببینیم. خانوادگی سینما رفتن را هم دوست داریم ولی باید فیلم خوب اکران شود. فیلم خوب باشد به سینما هم می‌رویم.»


خیابان کشاورز
محسن 42 ساله می‌گوید: تقریبا هفته‌ای دو یا سه فیلم با همسرم می‌بینیم، سینما و فیلم دیدن را قطعا دوست دارم اما بعد از اعتراضات و اتفاقاتی که در کشور افتاد نگاهم به بعضی مسائل تغییر کرد. مثل آدمی که با تصویر یا شکل جدیدی مواجه شود برای من هم همین است، دیگر مثل گذشته بعضی موضوعات برایم اهمیت ندارد و اولویت زندگی من نیستند، سینما هم همین مورد است...البته فیلم خوبی هم اکران نشده که بخواهم سینما بروم...سابق بر این زیاد سینما می‌رفتم ولی الان آن شور و اشتیاق اولیه را ندارم، ولی فیلم می‌بینم. محسن این‌گونه به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: اینکه می‌گویم نگاهم به بعضی چیزها عوض شده منظورم خانم‌ها و عملکردشان است و می‌توانم بگویم احترام زیادی برای‌شان قائل شدم، اگر بر فرض تا پیش از اعتراضات حرفی یا انتقادی به آنها داشتم الان دیگر درباره آنها با احترام حرف می‌زنم.

بازار دلار
از کنارم رد می‌شود و به آهستگی می‌گوید: «دلار دلار» بر می‌گردم و به صورتش نگاه می‌کنم، خودم را معرفی کرده و بدون مقدمه پرسشم را با او مطرح می‌کنم، اسمش کامران است و 30 ساله، می‌گوید: راستش را بخواهی از فضای تاریک سینما خوشم نمی‌آید ولی عاشق فیلمم. فیلم خارجی زیاد می‌بینم ولی ترجیح می‌دهم فیلم و سریال را در خانه ببینم. آخرین باری هم که سینما رفتم پارسال بود که به اصرار دوست دخترم رفتیم فیلم علفزار را دیدیم. غیر از این من اهل سینما رفتن نیستم.

خیابان مولوی
شاهین 30 ساله مغازه‌دار می‌گوید: اگر فرصت کنم حتما به سینما می‌روم ولی واقعا وقت نمی‌کنم. فیلم دیدن را هم دوست دارم اما متاسفانه آن‌قدر درگیر کار هستم که نمی‌توانم. به‌ طور محدود اگر بتوانم فیلم و سریالی از تلویزیون ببینم. از صبح تا شب سر کار هستم. وقتی به او می‌گویم روزنامه‌نگارم به من می‌گوید: خانم فقط لطف کن از جانب من به مسوولان بگو یا بنویس: «دوران جوانی ما دارد تمام می‌شود ولی ما جوانی نکردیم. از صبح تا شب سر کار هستیم و فرصت حتی یک سینما رفتن ساده را نداریم و نمی‌دانیم اوضاع قرار است چه شود.»
آرش 15 ساله است وقتی از او سوالم را می‌پرسم می‌خندد و این‌گونه جواب می‌دهد: «خانم من فیلم خیلی دوست دارم، زیاد فیلم می‌بینم، بعضی وقت‌ها سینما می‌روم ولی روزهای بلیت نیم‌بها می‌روم. بیشتر تو گوشی و تلویزیون خانه فیلم می‌بینم.» به آرش می‌گویم نظرت راجع به کیفیت فیلم‌ها چیست؟ می‌گوید همه نوع فیلم می‌بینم برایم فرقی نمی‌کند ولی خانم چرا فیلم مناسب سن ما ساخته نمی‌شود؟ چرا درباره ما کسی فیلم نمی‌سازد.»
از کنار خانم سن و سال داری که رد می‌شوم سوالم را می‌پرسم، او با بی‌محلی می‌گوید: خانم دلت خوشه؟ سینما بروم که چی بشود؟ نخیر سینما نمی‌روم. از او می‌پرسم خانم چرا سینما نمی‌روی؟ در جوابم می‌گوید: چون از سینما خوشم نمیاد و دوست ندارم، چون قرض دارم و باید به فکر پس دادن قرضم باشم. چون پول ندارم. پول ندارم، بازم می‌خوای بدونی؟ خجالت می‌کشم و ناراحت می‌شوم از خانم عذرخواهی می‌کنم. نمی‌توانم از شرم به جایی نگاه کنم. اشک‌هایم را پاک می‌کنم.

پردیس سینمایی کوروش
برای تهیه گزارش از مجتمع تجاری کوروش اول با مردمی گفت‌وگو می‌کنم که برای خرید یا گشت و گذار به فروشگاه‌ها و مغازه‌ها آمدند، از این افراد سوال می‌پرسم که آیا سینما هم می‌روند فیلم ببینند یا صرفا برای خرید آمدند؟ و بعد به طبقات سینما می‌روم و از مردمی که برای تماشای فیلم آمدند سوال می‌پرسم که چند وقت به چند وقت سینما می‌آیند؟
مهسا 35 ساله به سرعت از کنار مغازه‌های طبقه دوم عبور می‌کند، وقتی با سوال من مواجه می‌شود لبخندی روی لب‌هایش می‌نشیند و می‌گوید: «سینما و فیلم دیدن را خیلی دوست دارم. مدت‌هاست که سینما نرفتم، ولی فیلم در خانه می‌بینم. فیلم برادران لیلا را گرفتم که ببینم ولی ندیدم، باید فرصت داشته باشم. به جای سینما رفتن ترجیح می‌دهم در خانه فیلم ببینم.»
آرزو 28 ساله در راهرو غرفه دارد، به او می‌گویم طبقه بالا سینماست، آخرین بار که سینما رفتی فیلم ببینی چه زمانی بود؟ به نظر خسته می‌آید، می‌گوید: خیلی وقت است که سینما نرفتم. ولی فیلم دیدن را دوست دارم، معمولا با گوشی موبایلم فیلم می‌بینم، وقت سینمارفتن را ندارم.»
حسام 25 ساله به من می‌گوید: «هر سه‌شنبه سینما هستم، محال است سه‌شنبه‌ها سینما نروم. باید به سینما بروم و فیلم ببینم. هر شب فیلم می‌بینم خوراکم فیلم دیدن است، خیلی فیلم و سینما را دوست دارم اگر سینما نباشم خانه هم نباشم، از طریق گوشی موبایلم فیلم می‌بینم.» از او می‌پرسم قیمت بلیت سینما بالا نیست، می‌گوید: من سه‌شنبه‌ها می‌روم که بلیت نیم‌بها می‌شود. البته به جایش دویست تومان خوراکی می‌خرم داخل سینما می‌خورم.» حسام در آخر صحبت‌هایش می‌گوید: خانم خودم یه پا فیلمم، اگر بازیگر خواستن من درخدمتم.» (می‌خندد)
آرش می‌گوید: «من نه سینما را دوست دارم و نه تلویزیون می‌بینم و نه اهل فیلم دیدن هستم»، از او دلیلش را می‌پرسم، می‌گوید: «اصلا علاقه ندارم و جزو علائق زندگی‌ام نیست.»
آقایی 50 ساله به من می‌گوید: من از پرسنل مجتمع کوروش هستم، خیلی سینما و فیلم دوست دارم. خوشبختانه اینجا شرایط برای من مهیاست و می‌توانم فیلم ببینم. همه فیلم‌ها را می‌بینم، ولی اگر کارمند اینجا نبودم وسعم نمی‌رسید یعنی توان مالی نداشتم که برای بلیت سینما هزینه کنم. خدا را شکر اینجا کار می‌کنم و همه فیلم‌ها را می‌بینم. از او تشکر می‌کنم، می‌گوید: مردم فیلم فسیل را خیلی دوست دارند. این را بنویس.
شهرام، شهاب، علی و مصطفی چهار رفیق هستند که از کنار باجه بلیت رد می‌شوند ولی فقط به سرعت رد می‌شوند بلیت فیلم نمی‌خرند. انگار برای خرید یا گشت و گذار به مجتمع کوروش آمدند، خودم را به جمع آنها می‌رسانم و می‌پرسم: بچه‌ها چند وقت به چند وقت سینما می‌روید؟ شهرام 25 ساله می‌گوید: فیلم تو تلویزیون یا گوشی می‌بینم برای چی به سینما بروم؟ خیلی به ندرت مگر فیلم خیلی خوبی باشد. شهاب 25 ساله می‌گوید: من اهل فیلم دیدن نیستم، یعنی اصلا علاقه‌ام سینما و تلویزیون و این چیزها نیست، من دارم تلاش می‌کنم «بیزینس‌من» شوم. مصطفی به میان صحبت‌های‌مان می‌آید و می‌گوید: خانم شما از شغل خبرنگاری راضی هستی؟ لبخندی می‌زنم و سری تکان می‌دهم. می‌گوید: وقتی فیلم‌ها بعد از مدتی در تلویزیون و شبکه‌های ماهواره‌ای نشان داده می‌شود چه کاری است که پول بدهیم به سینما برویم؟ نه من اصلا سینما نمی‌روم. وقتی از علی سوالم را می‌پرسم، می‌گوید: من سینما دوست دارم و با پدر و مادرم هر از گاهی به سینما می‌رویم ولی همیشگی نیست.
کنار باجه فروش بلیت ایستاده و به مونیتور تبلیغات فیلم‌ها نگاه می‌کند. وقتی از او سوالم را می‌پرسم، لحظاتی متعجب به چهره‌ام خیره می‌شود، ماسک را از روی صورتم پایین می‌آورم، کارت خبرنگاری را به او نشان می‌دهم، خیالش راحت می‌شود و می‌گوید: این روزها به هیچ کس اطمینان ندارم، می‌بخشید و به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: ماهی یک‌بار به سینما می‌آیم. از او می‌پرسم از کیفیت فیلم‌ها و قیمت بلیت راضی هستید؟ می‌گوید: پردیس کوروش و سینماهایش را دوست دارم، مثل شماها اهل فن نیستم، برای من کیفیت فیلم مهم نیست، من فقط می‌خواهم فیلم را در سینما ببینم و سرگرم شوم.
خانمی به نام زیبا 40 ساله کارمند دولتی که با پسرش محمدسام 15 ساله کنار درِ سالن‌های سینما منتظر اکران فیلم است، می‌گوید: «خودم به شخصه فیلم‌ها و سریال‌ها را در خانه و از طریق تلویزیون می‌بینم، چون وقت سینما رفتن ندارم. ولی بعضی وقت‌ها مجبورم وقت بگذارم مثل الان برای محمدسام که علاقه به سینما و پرده سالن دارد باید به سینما بیایم. پسرم سینما را دوست دارد و عاشق فیلم دیدن در فضای تاریک است.»
سودابه از کنار سالن‌های سینما که رد می‌شود نظرم را جلب می‌کند، وقتی سوالم را از او می‌پرسم، می‌ایستد و سرتاپای مرا ورانداز می‌کند، انگار از سوال من خوشش نیامده باشد، می‌گوید: سینما را دوست ندارم، اصلا بهش فکر هم نمی‌کنم. می‌گوید: به نظرم به جای این پرسش‌ها برو بنویس قیمت دلار سر به فلک زده است. از کنارم رد می‌شود. از او می‌پرسم اسم‌تان را می‌توانم بنویسم می‌گوید: بنویس سودابه.
به درِ خروجی مجتمع کوروش که می‌رسم خانمی که در بحر موبایل‌های مغازه فرورفته توجهم را جلب می‌کند، بسیار آراسته و با ظاهری متفاوت. از او اجازه می‌گیرم تا با هم صحبت کنیم. تمرکزش به‌هم می‌خورد، لحظاتی فقط نگاهم می‌کند. ماسک را از روی صورتم پایین می‌آورم. لبخندی می‌زند و می‌گوید: خانم خوشوقتم، من همیشه روزنامه شما را می‌خوانم، از او می‌پرسم کدام بخش را بیشتر دنبال می‌کنید؟ می‌گوید: همه صفحات را از روی اینترنت می‌خوانم. فرقی نمی‌کند. بعد می‌گوید: من مهشدیم، 40 سالمه. خانه‌ام همین حوالی است. تا قبل از کرونا همیشه با مادرم به سینما کوروش می‌آمدیم و فیلم می‌دیدیم اما بعد از کرونا و اتفاقات و اعتراض‌ها دیگر سینما نرفتم، قهر نیستم ولی دل و دماغ ندارم. واقعا حوصله سینما را ندارم. اصلا تمرکز تماشای فیلم در سینما ندارم. اگر فیلم خوبی باشد تلویزیون و شبکه‌های نمایش خانگی هست.

میدان پونک
مهدیه 27 ساله وقتی با سوالم مواجه می‌شود کمی فکر می‌کند و بعد می‌گوید: «وقتی تعریف فیلم خوبی را بشنوم تلاش می‌کنم تا آن فیلم را حتما در سینما ببینم، اهل سینما رفتن هستم ولی نه اینکه مدام هر هفته بروم. فیلم خوب باشد حتما می‌روم.» نسترن 20 ساله می‌گوید: «حتما باید فیلم مورد علاقه‌ام را در سینما ببینم. تفریح خاصی در کشور نداریم. ولی فیلم خوب باید باشد. هر فیلمی را دوست ندارم. بعضی وقت‌ها که فیلم بد در سینما می‌بینم تا مدت‌ها قید سینما رفتن را می‌زنم. شما که روزنامه‌نگاری به سینمایی‌ها بگو فیلم خوب بسازن.»
اکبر آقا 50 ساله می‌گوید: «نگاه به سر و وضع من نکن که مرتب هستم، خانم کارگر کارخانه هستم، برای کارگر جماعت وقت نمی‌ماند که سینما برود. به سینما فکر نمی‌کنم ولی برنامه شاد را از تلویزیون می‌بینم.»
بدری خانم 55 ساله می‌گوید: «تفریح خاصی در کشور نداریم، فیلم خوب باشد حتما می‌رویم ببینیم این اواخر هم سینما رفتیم.»
آهو خانم 60 ساله می‌گوید: «اگر بچه‌هایم مرا سینما ببرند حتما می‌روم، خودم تنهایی که نمی‌توانم، سریال‌های تلویزیون را می‌بینم. شبکه ‌آی‌فیلم خیلی سریال‌های خوبی دارد، ماهواره هم مدام خانه ما روشن است، الان با دخترم سریال پوست شیر را می‌بینیم. دست‌شان درد نکند. هر سریال و برنامه خوبی باشد من نگاه می‌کنم. ولی خانم بنویس که خیلی گرانی است.» آهو خانم از من می‌پرسد: «به نظر تو وضعیت مملکت و گرانی‌ها چه می‌شود؟» به او نگاهی می‌کنم و لبخند می‌زنم...

حسام 25 ساله به من می‌گوید: هر سه‌شنبه سینما هستم، محال است سه‌شنبه‌ها سینما نروم. باید به سینما بروم و فیلم ببینم. هر شب فیلم می‌بینم خوراکم فیلم دیدن است، خیلی فیلم و سینما را دوست دارم اگر سینما نباشم خانه هم نباشم، از طریق گوشی موبایلم فیلم می‌بینم.
الهه 36 ساله خانه‌دار است، می‌گوید: من سینما را برای فیلم‌های کمدی دوست دارم، فقط فیلم کمدی خوب باشد به سینما می‌روم. فیلم درام و ناراحت‌کننده را دوست ندارم و اصلا نمی‌بینم. فیلم برادران لیلا را تو گوشی دیدم خیلی تلخ بود. بخش سرگرمی و شادی سینما برایم مهم است. فیلم و سریال هم می‌بینم ولی در خانه.
از کنار خانم سن و سال داری که رد می‌شوم سوالم را می‌پرسم او با بی‌محلی می‌گوید: خانم دلت خوشه؟ سینما بروم که چی بشود؟ نخیر سینما نمی‌روم. از او می‌پرسم خانم چرا سینما نمی‌روی؟ در جوابم می‌گوید: چون از سینما خوشم نمیاد و دوست ندارم. چون قرض دارم و باید به فکر پس دادن قرضم باشم. چون پول ندارم. پول ندارم، بازم می‌خوای بدونی؟ خجالت می‌کشم و ناراحت می‌شوم از خانم عذرخواهی می‌کنم.

اعتماد

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها