بررسی جایگاه کمدی در سینمای ایران
کمدی خوب، هنرمندی میطلبد
ساعت24-کمدی به عنوان یکی از مهمترین گونههای سینمایی و ذات دوست داشتنی، پتانسیل ارتباط با قشرهای مختلف جامعه را دارد؛ از آنجایی که قصههای کمدی به موضوعات مهم روز کشور هم میتواند ورود کند و سازندگان با زبان شوخی به طرح مضامین گفته نشده بپردازند، از این حیث قدرت تاثیرگذاری بالایی هم میتواند داشته باشد اما متاسفانه در ایران این گونه مهم سینمایی -با اینکه بازوی کمکی اقتصاد سینماست- کارکرد خاصی ندارد و جدی گرفته نمیشود.
درباره چرایی تنزل جایگاه کمدی در سینمای ایران و اینکه چرا این گونه مهم در سینمای ایران جریانساز نیست با جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران گفتوگو کردیم که پیش روی شماست:
جناب گودرزی! شما در مقام رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران و از آنجایی که اشراف زیادی به سینما و مسائل آن دارید، بارها در یادداشت و نوشتارهایتان به نقد شرایط سینما خصوصا موقعیت فعلی پرداختید. در وهله اول در این باره کمی برایمان صحبت میکنید؟
واقعیت این است که رسالت منتقد سینما حساسیت داشتن و واکنش نسبت به ناکارایی و ناکارآمدی و نابسامانیهای سینماست. منتقد فقط به نقد زیباییشناسی فیلمها دست نمیزند بلکه مدیریت سینما را هم در بوته نقد خود قرار میدهد. ضمن اینکه من مسوولیت انجمن منتقدان سینما را هم به عهده دارم و این تعهد صنفی، مسوولیت مرا نسبت به سینما و مسائل آن بیشتر میکند.
برای ما دفاع از فرهنگ و اعتلای هنری در شرایط مناسب، یک وظیفه کلی است، مدیران نمیتوانند آن را به یک وظیفه اجباری در دفاع و حمایت از شرایط نامناسب تقلیل دهند.
سینمای ما این روزها بدجوری به قهرمان نیاز دارد؛ چه قهرمانهای دراماتیک چه قهرمانهای استراتژیک.
متاسفانه سینمای ما از تولید گرفته تا نمایش و اکران و حتی حاشیههای فراسینماییاش دچار بحران است که حالا با بحرانهای سیاسی و اجتماعی هم گره خورده است. هیچ زمانی مثل امروز سینمای ما در یک وضعیت بلاتکلیفی، سردرگمی و ورشکستگی نزدیک نشده بود. متاسفانه بخش عمدهای از این بحرانها ناشی از ناکارآمدی مدیران سینمایی است.
متاسفانه انگار تحمل نقد وجود ندارد و مسوولان هر هشدار و گوشزدی را با تخریب اشتباه میگیرند.
من به شخصه قطعا به عنوان رییس انجمن منتقدان باز هم نسبت به آنها واکنش خواهم داشت. این نگاه انتقادی هم بخشی از هویت حرفهای و شغلی یک منتقد سینماست و هم برای من به دلیل مسوولیت صنفی که در انجمن منتقدان دارم از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار میشود. اساسا ماهیت حرفه ما اقتضا میکند تا اینگونه باشیم به قول معروف:
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست
بپردازیم به موضوع این گفتوگو، اگر موافق باشید از تعریف فیلم کمدی شروع کنیم، سینمای کمدی چیست؟ فیلم کمدی خوب دربرگیرنده چه مفاهیمی باید باشد؟
کمدی یکی از کهن الگوهای روایی و اصلیترین ژانرهای سینمایی است که به اثری نمایشی که دارای موضوع و نتیجه شادیبخش و خندهآور باشد و به پایانی خوش منتهی شود، اطلاق میشود. البته به هر فیلم شاد یا خندهداری نمیتوان کمدی گفت. برخی فیلمها با لودگی صرفا از مخاطب خنده طلب میکنند و درگیر موقعیت کلامی سطح پایین هستند، اینها فاصلههای ماورایی با ژانر کمدی دارند.
غالبا کمدیها یک روایت انتقادی جالبی هم دارند که با زبان طنز بیان میشود. البته به این هم باید توجه داشت که طنز مقولهای است مربوط به ادبیات و کمدی مربوط به سینماست که سویههای نمایشی و تصویری دارد.
در واقع هدف کمدی در ظاهر خنده است اما کمدی قصد دارد مسائل جدی را در پردهای از شوخی برای مخاطب بازگو کند و بیشتر شخصیت قهرمانان داستان موجب خنده مخاطب میشود.
وقتی پیراهن کمدی بر تن فیلمهای ایرانی پوشیده شود آیا قواعد به خصوصی میطلبد؟ یا اینکه تعریف و قواعد ژانر ثابت است و با انتساب ملیت و کشور و اقلیم تفاوت نمیکند.
کمدی هم مانند هر ژانری مولفههای هنری خودش را دارد و طبعا از ویژگیهای فرهنگی هر جامعهای وام میگیرد. بنابراین وقتی از کمدی ایرانی حرف میزنیم مقصود یک فرم تازه نیست بلکه موقعیتهای کمیکی مبتنی بر فرهنگ اینجایی است که مبتنی بر خصلتهای فرهنگی ایرانیان ساخته شده است.
بر همین مبنا برخی از ساب ژانرهای کمدی در ایران بیشتر جواب میدهد. مثلا اینکه کمدی موقعیت در ایران ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار میکند تا مثلا کمدیهای بزن و بکوبی. همچنانکه کمدیهای اجتماعی و کمدی رومانتیک با روانشناسی مخاطب ایرانی مماستر است تا کمدیهای فانتزی.
جناب گودرزی! همانطور که میدانید اولین تولیدات سینمایی ایران، با نمونههای کمدی رقم خورد اما پرسشی که به وجود میآید وضعیت سینمای کمدی قبل از انقلاب چگونه بود؟
سینمای قبل از انقلاب کمدیهای متفاوتی داشت و کمتر آثاری قابل توجه که واجد ارزش هنری و سینمایی یا تاثیرگذاری اجتماعی باشد، ساخته شد اما به هر حال برخی فیلمهایی که رگههایی از کمدی هم داشتند مثل آقای هالو داریوش مهرجویی را میتوان فیلم قابل تاملی در این زمینه دانست یا برخی فیلمهایی که پرویز صیاد با شهرت صمدآقا ساخته واجد این ویژگی است و نقد اجتماعی به جامعه شبه مدرن زمان خود دارد. به جز این موارد خاص اغلب فیلمهای کمدی آن دوران نوعی فیلم تراژیک بود.
صحبت از داریوش مهرجویی شد، به این نکته اشاره کنیم که همواره مهمترین نمونهای که از فیلم کمدی خوب در سینمای ایران به یاد میآید «اجارهنشینها» در ذهن جای میگیرد، ولی فیلمهای مهمتری هم در این گونه در سینمای ایران ساخته شده، موافقید؟
قطعا یکی از ماندگارترین کمدیهای اجتماعی سینمای ایران «اجارهنشینها» است که به غیر از ارزشهای کمیک واجد ارزشهای زیبایی شناختی و حتی فراسینمایی است. فیلمهای کمدی خوبی در سینمای ایران ساخته شده اما «اجارهنشینها» هنوز یک کالتفیلم در ژانر کمدی است.
بپردازیم به سینمای جهان و کمدیهایی که در سینمای کشورهای مختلف ساخته میشود. در دیگر کشورها هم آیا وضعیت فیلمهای کمدی رو به رکود است؟ البته هر از گاهی نمونههای خوبی میبینیم ولی به نظر میرسد روند این ژانر اوضاع مطلوبی در جهان نداشته باشد. در این باره کمی برایمان توضیح میدهید؟
ببینید سینمای کمدی ژانری سخت است، جدیتر از فیلمهای درام است. شاید بتوان گفت هنرمند بیشتری هم میطلبد.
آن نوع کلاسیک و ارزشمند سینمای کمدی که مثلا در آثار بیلی وایلدر میدیدیم؛ بعضیها داغشو دوست دارند، آپارتمان و از این قبیل الان مثل یک رویا شدهاند، سینمای اکنون کمدی غالبا با رنده کردن الگوهای سینمای کمدی، خیلی جنسی و باز شده و قرابت صمیمانه خود را میتوان گفت که از کف داده است، اما خب گاهی فیلمهای طنز هم هستند که میتوان رصدشان کرد.
در دهه شصت فیلمهای کمدی خوبی در سینمای ایران ساخته میشد، چرا دیگر آن تجربههای خوب گذشته تکرار نشد؟ البته تک و توک فیلمهای خوبی این وسط دیده میشوند اما تعدادشان بسیار محدود است.
عدم تولید فیلمهای کمدی خوب در ایران به همان دلایلی وابسته است که سینمای ایران به طور کلی با آن دست به گریبان است، منتها در اینجا با سطحینگری و تنزل قصههای کمیک هم مواجه هستیم که در کنار برخی ممیزیها و محدودیتهایی که در پرداخت برخی سوژهها وجود دارد امکان تولید کمدیهای خوب کم است. ضمن اینکه در فیلمهای کمدی فیلمسازان اغلب به مخاطب باج میدهند و با هر قیمتی میخواهند از آنها خنده بگیرند. به همین دلیل شاهد تولید لودگی یا هجو به نام کمدی در سینما هستیم که مبتنی بر برخی الگوهای کلیشهای صرفا به رونق گیشه میپردازند.
به نظر شما چرا ژانر کمدی در ایران مثل قدیم جریانساز نمیشود؟
تا مقصودمان از جریانسازی چه باشد. جریانسازی در کمدی میتواند به دو معنا باشد؛ یکی به معنای تولید آثار باکیفیتی که از حیث زیباییشناسی و هنری به خلق فیلمهای کمدی ارزشمند و ماندگاری منجر شود که به رشد این ژانر کمک کند یا آثار خوبی در بستر آن ساخته شود، به طوری که فیلمسازان را ترغیب کند که دست به تجربه فیلم کمدی بزنند. در این معنا ساخت یک کمدی خوب میتواند جریانساز باشد و سایر فیلمسازان را به ساخت آثار کمدی ترغیب کند یا یک مدل و الگوی خاصی از کمدیسازی را ترویج دهد.
و معنای دیگر جریانسازی کمدی را میتوان در نسبت با گیشه سنجید.
دقیقا. یعنی فیلمهایی که توانستند در زمینه اقتصاد سینما جریانساز باشند. مخاطب را با سینما آشتی داده و صفهای طولانی برای تماشای فیلم به وجود بیاورند. در این معنا جریانسازی به معنای فروش بالاست. از این حیث کمدی همچنان جریانساز است اما این جریانسازی لزوما به معنای مثبت آن نیست یا به معنای هنری و زیباییشناسی نیست. همین الان فیلم فسیل یک جریانسازی کرده و رکورد فروش را در این وضعیت بحرانی شکسته اما فیلمی نیست که ماندگار شود یا ارزشهای سینمایی داشته باشد و در اصل جریانی سطحی و موقت است که تاثیر پایداری ندارد. به نظر من کمدی دیگر جریانساز نیست چون اساسا سینما امکان جریانسازی خود را از دست داده است.
نکتهای که درباره ژانر سینمای کمدی وجود دارد آنقدر دستمالی شده و اعتبار خود را ازدست داده که در ایران فیلمسازهای ایرانی بعضا خجالت میکشند سراغ این گونه بروند درحالی که بزرگترین فیلمسازان جهان کمدیکار بودند.
متاسفانه همینطور است. کمدی به لودگی تنزل یافته و موضوعات دستمالی شده و مبتذلی دستمایه ساخت آثار کمدی قرار گرفته است. گویی برخی با این انگاره و نگرش ذهنی به کمدی مینگرند که کمدی امر جدی نیست و صرفا برای شوخی و تفنن است درحالی که بسیاری از فیلمهای بزرگ تاریخ سینما در ژانر کمدی ساخته شدند. فیلمهایی که حتی یک موقعیت فلسفی را به زبان کمدی روایت میکنند. اما در سینمای ما جلب مخاطب به هر قیمتی موجب شده از هر شوخی دمدستی و حتی مبتذل و به دور از دایره عرف و اخلاق برای ساخت کمدی استفاده شود.
و نکته جالبتر اینکه مخاطب هم از تماشای فیلمها ناراضی است اما برای این فیلمها هزینه میکند، چرا؟
مخاطبی که فیلم کمدی خوب ندیده یا کم دیده، ذائقهاش برای تماشای کمدی خوب دچار آسیب میشود. ضمن اینکه او حق انتخاب زیادی ندارد و مجبور است از کمدیهای موجود یکی را برای تماشا انتخاب کند. از سوی دیگر وضعیت بحرانی جامعه و افسردگی ملی که با آن مواجه هستیم به عنوان یک عامل اجتماعی، موجب میشود تا مخاطبان سینما آن را به مثابه تفریح و گریز از زندگی روزمره و فشارهای آن انتخاب کنند. خب کمدی در این میان بهترین فیلم برای سرگرمی و تفرج است و کارکرد درمانی پیدا میکند. بسیاری از مردم به سینما میروند برای اینکه بخندند نه بیندیشند. آنها میخواهند برای چند ساعت هم شده خود را سرگرم فیلم کمدی کنند تا کمی از فشارهای زندگی بکاهند. هزینه کردن آنها بیش از آنکه هزینه فرهنگی باشد هزینه درمانی است، هزینه تفریح و اوقات فراغت. مشکل را نمیتوان در مخاطب جست، این سینمای ماست که برای تامین سرگرمی مردم کالای مرغوبی برای عرضه ندارد.
برای منتقد دفاع از فرهنگ و اعتلای هنری در شرایط مناسب، یک وظیفه کلی است، مدیران نمیتوانند آن را به یک وظیفه اجباری در دفاع و حمایت از شرایط نامناسب تقلیل دهند.
عدم تولید فیلمهای کمدی خوب در ایران به همان دلایلی وابسته است که سینمای ایران بهطور کلی با آن دست به گریبان است منتها در اینجا با سطحینگری و تنزل قصههای کمیک هم مواجه هستیم که در کنار برخی ممیزیها و محدودیتهایی که در پرداخت برخی سوژهها وجود دارد امکان تولید کمدیهای خوب کم است.
در فیلمهای کمدی فیلمسازان اغلب به مخاطب باج میدهند و با هر قیمتی میخواهند از آنها خنده بگیرند.
مخاطبی که فیلم کمدی خوب ندیده یا کم دیده، ذائقهاش برای تماشای کمدی خوب دچار آسیب میشود، ضمن اینکه او حق انتخاب زیادی ندارد و مجبور است از کمدیهای موجود یکی را برای تماشا انتخاب کند. از سوی دیگر وضعیت بحرانی جامعه و افسردگی ملی که با آن مواجه هستیم به عنوان یک عامل اجتماعی، موجب میشود تا مخاطبان سینما آن را به مثابه تفریح و گریز از زندگی روزمره و فشارهای آن انتخاب کنند.
اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.