بازیگر شدن در سینمای ایران/پول، شانس، پارتی یا توانایی؟
ساعت24-از آنجایی که مقوله بازیگری جذابیت و نمود بیرونی زیادی دارد و اغلب موقعیت اجتماعی بازیگران بسیار بالاست و در رسانهها و جامعه زیاد مطرح میشود، طبیعتا این حرفه علاقهمندان زیادی دارد، از طرف دیگر بحث دستمزدهای کلان هم در این حرفه بسیار مطرح است و مبالغ بالایی که بعضی از آنها میگیرند باعث میشود نسل جوان سودای شهرت و ثروت را در بازیگری بجویند و بسیاری از آنها در عنفوان جوانی میخواهند این مسیر را برای آینده کاری خود انتخاب کنند.
از آنجایی که مقوله بازیگری جذابیت و نمود بیرونی زیادی دارد و اغلب موقعیت اجتماعی بازیگران بسیار بالاست و در رسانهها و جامعه زیاد مطرح میشود، طبیعتا این حرفه علاقهمندان زیادی دارد، از طرف دیگر بحث دستمزدهای کلان هم در این حرفه بسیار مطرح است و مبالغ بالایی که بعضی از آنها میگیرند باعث میشود نسل جوان سودای شهرت و ثروت را در بازیگری بجویند و بسیاری از آنها در عنفوان جوانی میخواهند این مسیر را برای آینده کاری خود انتخاب کنند.
اما فارغ از اینکه استعداد و توانایی حضور در این حرفه را دارند یا خیر، پرسشی کهاین میان مطرح میشود، این است که مسیر بازیگری در سینمای ایران چگونه است و این جوانان چگونه میتوانند به رویایی که در سر دارند، برسند؟
از آنجایی که در محافل هنری زیاد مطرح میشود که یکی از مهمترین راههای رسیدن به مقوله بازیگری آشنایی با عوامل سینمایی و کادر کارگردانی است، ما با افشین رضایی از دستیاران کارگردانان و برنامهریزان قدیمیاین پرسش را در میان گذاشتیم و با او گفتوگویی داشتیم که پیش روی شماست.
جناب رضایی اگر موافق باشید بحث را از اینجا شروع کنیم که گفته میشود برای ورود به عرصه بازیگری، دستیار کارگردانان مهمترین گزینه برای ورود علاقهمندان بهاین حیطه به شمار میروند، نظر شما چیست؟
البته مهمترین که نه، اما بخشی از مرحله ورود به دنیای بازیگری به واسطه دستیاران کارگردانان انجام میشود که میتوان به جنبه مثبت آن نگاه کرد، چراکه به دلیل شناخت و تجربهشان نسبت به کاراکترهای هر فیلم بازیگر انتخاب میکنند.
بیشتر توضیح میدهید؟
این روزها سینما از منظرهای مختلف با حرفها و نظرهای زیادی مواجه است که باعث میشود تصورات نسبت به آن عوض شود. عدهای تصورشان این است که سینما یعنی فقط تفریح.
در حالی که میدانیم اینگونه نیست.
قطعا و واقعا اینطور نیست. سینما حرفه و شغلی شیرین اما سخت و گاهی هم حتی طاقتفرساست. تماشاچی با خیال راحت بلیت میخرد و میرود داخل سینما فیلم را میبیند و اگر از فیلم خوشش بیاید که هیچ، اما اگر خوشش نیاید به حق یا ناحق بد و بیراه نثار همه عوامل فیلم میکند. در حالی که برای ساخت آن فیلم بیش از هفتاد نفر نیروی انسانی در سرما و گرما و روز و شب و برف و باران و آفتاب و... زحمت کشیدهاند.
اساسا دستاندرکاران زیادی در سینما فعالیت میکنند که واژه آدم حسابی در مورد آنها به کار میرود.
بله، افراد شریف و باسواد و آگاه که ذهن و تمرکزشان به تولید اثر برای مخاطب است در سینما زیاد است و خب مانند همه مشاغل در این میان عدهای معدود هم هستند که چنین نیستند.
اما درباره ورود به عرصه بازیگری بیشتر برایمان توضیح میدهید.
بنده معتقدم شانس، نقش بسیار مهمیبرای ورود به دنیای بازیگری دارد. بخشی هم حتما وابسته به ارتباطات است. تاکید میکنم اشتباه نشود، اینجا قطعا منظورم ارتباطات ناسالم نیست. من و خیلی از همکاران دیگرم اصولا سعی میکنیم بازیگران مکمل فیلمها را که گهگاهی نقشهای مهمی هم هستند از بین بازیگران تئاتر و حتی هنرجویان آموزشگاههای بازیگری و دانشجویان بازیگری سینما و تئاتر انتخاب و به کارگردان معرفی کنیم. اما شکل دیگری هم در این انتخابها وجود دارد و آن اینکه ممکن است فردی یا افرادی دوست یا رفیق چندین ساله یکی از عوامل باشند و بهاین واسطه به یک کارگردان معرفی شوند که البته اگر توانایی و استعدادش را داشته باشند ممکن است به مرور بازیگر خوبی هم بشوند. اگر هم که نداشته باشند به راحتی از این گردونه حذف میشوند و ناگفته نماند کهاین سنت فک و فامیل هم همچنان در سینما پابرجاست و متاسفانه هنوز هم افرادی از اعضای دور و نزدیک کارگردان یا تهیهکننده جزو انتخابهای اول بسیاری از فیلمها هستند.
آیا علاقه هم این وسط نقش دارد؟
قطعا، اما این علاقه در تئاتر بیشتر جواب میدهد. بخش عمدهای از بازیگران تئاتر به واسطه علاقهای که به بازیگری دارند در این حرفه حضور دارند. با اینکه ممکن است بازیهایشان به دلیل محدودیت تماشاگر کمتر دیده شود که البته بازیهای خوب بالاخره دیده خواهد شد و نکتهاینکه اصولا در هنر نمایش و تئاتر نسبت به سینما دستمزد آنچنانی هم وجود ندارد. ولی مساله مهمیکه در مورد علاقه در حیطه بازیگری در تئاتر مطرح است، این است که تعداد محدودی هستند که فقط به واسطه علاقه در این حیطه دوام میآورند، چون به هر حال بحث منبع درآمد و گذران زندگی هم به میان میآید. اما در سینما دستمزدها نسبت به تئاتر با اختلاف برای خیلیها که وارد این حیطه میشوند، مناسبتر است و ضمن اینکه بحث شهرت هم بیشتر مطرح است.
اینکه گفته میشود بعضی از بازیگران با پول وارد عرصه بازیگری میشوند را چقدر میپذیرید؟
بله، متاسفانه هنوز هم این اتفاق میافتد. ولی پول یکبار جواب میدهد، دوبار جواب میدهد. کسی که توانایی بازیگری نداشته باشد در این حیطه نمیتواند دوام بیاورد. تجربه ثابت کرده، ممکن است افرادی سرمایه چند فیلم را هم متقبل شوند ولی اگر این کاره نباشند بعد از مدتی کوتاه از سینما میروند. به نظر من بازیگری باید در ذات آدمها باشد. خدا رحمت کند آقای عزتالله انتظامیرا، یک کلمه زیبایی درباره بازیگری به من گفت که همیشه در ذهنم هست، او میگفت: بازیگر باید «آن» داشته باشد. این کلمه بهاین معنی است که یک بازیگر باید توانمند باشد، پول و زیبایی و استایل هم میتواند برای ورود به دنیای بازیگری کمک کند، اما اگر بدون استعداد باشد خیلی دوام نمیآورد. پس توانمندی افراد شرط اول ماندگاری در سینماست. بهطور مثال پژمان جمشیدی بازیگر توانمندی است و ماندگار شده است، هم توانایی بازی دارد و هم فیلمهایش میفروشد. یعنی تماشاگر سینما دوستش دارد و برای دیدن فیلمهایش پول خرج میکند. سرمایهای که برای بازی او به کار میرود بازگشت دارد، بحث من نقش اصلی یا مکمل نیست، بلکه ذات بازیگری است. نوید محمدزاده، لیلا حاتمی، پیمان معادی، نگار جواهریان، جواد عزتی، هدیه تهرانی، حامد بهداد، ترانه علیدوستی، رضا عطاران، فاطمه معتمدآریا، مهدیهاشمی، صابر ابر، پانتهآ پناهیها، بابک حمیدیان، پریناز ایزدیار، الناز شاکردوست، سحر دولتشاهی، شهرام حقیقتدوست، باران کوثری، هادی حجازیفر، هومن سیدی و خیلیهای دیگر... اینها بازیگرهایی هستند که مجموعه ویژگیهای بازیگری را با هم دارند. این افراد چرخه فعالیت سینما را میچرخانند. وقتی سرمایه فیلمهای آنها برگشت دارد، این باعث رونق کار در سینما میشود و به واسطه حضور پرقدرت این افراد همچنان فیلم تولید میشود.
برگردیم به بحث اول. اگر من بخواهم وارد دنیای بازیگری شوم از چه طریقی میتوانم این عرصه را تجربه کنم؟
به نظرم دفاتر سینمایی تا حدودی میتوانند کمک کنند. در تعدادی از این دفاتر همزمان با آغاز پیش تولید فیلمها از بازیگران تست میگیرند. شاید بخش اصلی نباشد ولی کمککننده است. کلاسهای بازیگری هم به نظر من نقش مهمیدارند. اما این روزها متاسفانه تعدادشان آنقدر زیاد شده که نمیتوان به همه آنها اطمینان کرد. زمانی کلاسهای حمید سمندریان و امین تارخ تضمینکننده بود و از دل این دو آموزشگاه تعداد زیادی بازیگر وارد سینمای حرفهای شدند. حالا هم تعداد معدودی آموزشگاه خوب داریم، اما در کنار این چند آموزشگاه که به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند، دهها به اصطلاح آموزشگاه دیگر هم وجود دارد که اصولا خروجی قابل قبولی ندارند و فقط از هنرجویانشان پولهای هنگفت دریافت میکنند. چگونه است که بهطور مثال فلان بازیگری که خودش اصولا همیشه بازیگر متوسط و کم استعدادی بوده در آموزشگاه هنرجو تعلیم میدهد. واقعا نمیدانم این بازیگران بیاستعداد به هنرجویانشان چه چیزی آموزش میدهند.
دانشگاه چطور؟
کوتاه میگویم. کلاسهای بازیگری کهاین روزها در دانشگاه برگزار میشود، بیشتر به شوخی شبیه است.
به نظر شما چهره افراد چقدر در بازیگر شدن نقش دارد؟
نمیتوانم بگویم نقش ندارد. راه ورود میتواند باشد. اما ماندگاری به توانایی بستگی دارد. شما نگاه کنید اکثر بازیگرهای ماندگار ما چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب فقط و فقط به واسطه چهره بازیگر نشدند. باز هم میگویم بازیگری باید در ذات افراد باشد. البته بعد از بیست و خردهای سال که در سینما کار میکنم واقعا میگویم با مناسبات پیچیدهای در عرصه بازیگری مواجه هستیم. صادقانه بگویم به خیلی از جوانهایی که در حال حاضر حرفه بازیگری را انتخاب میکنند اگر علاوه بر تواناییشان، اخلاق حرفهای در کارشان را رعایت کنند، من و همکارانم کمکشان میکنیم نقشهای خوب به آنها سپرده شود. اما وقتی میبینیم توانایی و مخصوصا اخلاق ندارند به آنها میگوییم کهاین حرفه را رها کنند. شما اگر بازیگر خوبی نیستید ممکن است پزشک خوبی یا ورزشکار خوبی باشید. بنابراین عرصههای دیگری را تجربه کنید و وقتتان را اینجا هدر ندهید.
راههای دیگری هم برای بازیگر شدن
به ذهنتان میرسد؟
این روزها سینما در کنار بازیگران حرفهایاش به شدت نیاز به بازیگران جدید و تازه نفس دارد. من نظرم این است که کارگردانها باید ریسک کنند و از چهرههای جدید استفاده کنند. الان پلتفرمها مکان مناسبی هستند که برای نقشهای مکمل اما مهم محصولاتشان، بازیگران جوان را در کنار حرفهایها وارد عرصه نمایش کنند و محبوبیتشان را بین مردم محک بزنند، چون پلتفرم مثل سینما نیست که اگر نفروشد سرمایه بسوزد. مخاطب سریالها را این روزها دنبال میکند و در شبکههای مجازی و اینترنتی هم طرفداران زیادی دارند. در نتیجه فرصت خوبی است که تعداد زیادی بازیگر تازهکار جذب شوند. البته تاکید میکنم قطعا در کنار حرفهایها و برای نقشهای مکمل...
با اینکه تلویزیون این روزها وجاهت خود را در بین مخاطبان از دست داده، اما بازیگران خوب در سریالهای تلویزیون هم دیده میشوند.
من سالهاست تلویزیون نگاه نمیکنم. اما موافقم. نمونهاش بهزاد خلج در سریال آقای قاضی که چقدر خوب از پس نقشش برآمده است. بخشهایی از این سریال را در شبکههای مجازی دیدهام همراه با استقبال مخاطبان در کامنتها...
بحثی هم مبنی بر وجود مافیا و گنگ در پشت صحنه مطرح میشود که بازیگران فیلمها و سریالها را انتخاب میکند. نظر شما چیست؟
مگر هست؟ من اطلاعی ندارم و هیچ وقت وارد این گنگها نشدم. حتی اگر وجود داشته باشد به نظرم بعد از مدتی کمرنگ میشوند، نمیتوانند به مسیر ادامه دهند، همچنان معتقدم فیلمها بر اساس توانایی بازیگرها ماندگار میشوند.
و صحبت پایانی...
نظرم این است که اگر کسی توانایی بازیگری را داشته باشد اول باید تلاش کند از تمام راههایی که به آن اشاره کردم وارد سینما شود. حتما هم نباید نقش اول بگیرد. با نقشهای کوتاه استعدادش شناسایی میشود. باید اتفاق برایش بیفتد. مثل خیلی از بازیگران جوانی کهاین روزها واقعا میدرخشند نمونهاش نوید پورفرج و حتی مهدی حسینینیا.
دنیای سینما چون با شهرت همراه است، بسیار گولزننده است. مثل همه شغلهای دیگر، بازیگری هم باید از وجود آدمیبجوشد. اگر اینگونه نباشد بعد از دو، سه فیلم خود افراد میفهمند مال این کار نیستند و میروند. اینکه پدر و مادر و اطرافیان بگویند بهبه چه بازیگر خوبی هستی ملاک نیست. ملاک مردم و تماشاچیان حرفهای سینما با سلایق و علایق مختلف هستند که اگر یک بازیگر را دوست نداشته باشند، فاتحهاش خوانده است و باید از این حرفه خداحافظی کند.
غیر از بازیگری، سینما حرفههای دیگری هم دارد. مثل فیلمبرداری، کارگردانی، تهیهکنندگی و تولید، صدابرداری، طراحی صحنه و لباس و گریم. حتی تدوین و صداگذاری و جلوههای ویژه... پیشنهاد میکنم این مشاغل جذاب، اما سخت را هم تجربه کنید. شاید در یکی از این حرفهها موفقتر باشید.
اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.