رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 618416

برای سینمایی که دوستش داریم!

ساعت24-۲۱ شهریور ماه روز سینما در ایران است، سینمایی که تاریخ تولدش در ایران مورد بحث است؛ فریدون جیرانی گفته است:« در ایران باید مقطعی که «مظفرالدین شاه» دستگاه سینماتوگراف را خریداری کرد به عنوان تاریخ سینما به حساب آورد. » و عباس بهارلو پژوهشگر سینما هم چند سال قبل یادآور شده است: «اگر مبنا را روز فیلم­برداری از «جشن روز عید گل» در نظر بگیریم، عمرش به ۱۲۰ سال می‌رسد و اگر مثلاً ساخته شدن نخستین فیلم ظاهراً داستانی سینمای ایران، یعنی «آبی و رابی» (آوانس اوگانیانس، ۱۳۰۹) را مبنا قرار دهیم، عمرش به ۹۰ سال هم نمی‌­رسد. »

به گزارش ایسنا، در سال ۹۲ به مناسبت روز سینما به سراغ فریدون جیرانی رفتیم که علاوه بر فیلم‌سازی ، پیگیر تاریخ سینما هم هست، از او پرسیدیم «می‌خواهیم به عنوان سینماگری که پیگیر تاریخ سینمای ایران هستید با شما صحبت کنیم، سینمای ایران در حال حاضر چند سال دارد؟ چه مقطع تاریخی را باید به عنوان تولد سینما در ایران به حساب آورد؟» که‌این سینماگر پاسخ داد: در سالی که جشن ۱۰۰ سالگی سینما در ایران توسط خانه سینما برگزار شد، ظاهراً دوستان برگزارکننده‌ی آن جشن، تاریخ تولد سینما در ایران را مقطعی درنظر گرفتند که مظفرالدین شاه از خارج از ایران دوربین خرید و عکاس‌باشی فیلمبرداری کرد و بعد هم که مظفرالدین شاه به‌ایران بازگشت با همان دوربین فیلمبرداری کردند و اولین سینما در دربار راه افتاد.

اما اگر تاریخچه سینما در مصر، ترکیه و کشورهای دیگر را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که بعد از دو سال از اختراع سینما، سالن‌های سینما در داخل شهرهایشان ساخته می‌شود و مردم می‌توانند بلیت خریداری کنند و از فیلم‌ها دیدن کنند. به عبارتی سینما بلافاصله وارد مردم می‌شود اما سینما در ایران دیر به شهر و مردم می‌رسد.

بعد از چند سال از ورود سینما به دربار یا بهتر بگویم ورود سینما به دربار مظفرالدین شاه، تاجری در «ارباب جمشید» فعلی یک سالن سینما می‌سازد که مدت کوتاهی دوام می‌آورد. از این منظر مقایسه‌ی فاصله‌ی ورود سینما به میان مردم ایران با دنیا را می‌توان تفاوت تاریخ سینمای ایران با کشورهای مختلف دانست.

البته عده‌ای سال ۱۳۰۹ که اولین تولید سینمای ایران با فیلم «آبی و رابی» شروع می‌شود را مقطع تولد سینما در ایران می‌دانند. اما معمولاً در دنیا تاریخ سینما را از تاریخ تاسیس سالن سینما به حساب می‌آورند، چون تولیدات در همه جای دنیا، بعدا شکل می‌گیرد. در کشورهای هند، مصر و ترکیه نیز ابتدا سالن سینما ساخته شد و بعد از آن فیلم های خارجی وارد و بعدتر هم تولید فیلم را راه‌اندازی می‌کنند.

در ایران باید مقطعی که «مظفرالدین شاه» دستگاه سینماتوگراف را خریداری کرد را به عنوان تاریخ سینما به حساب آورد که با این روند تا به امروز بیش از صد سال از آن مقطع تاریخی گذشته است.

این سینماگر همچنین در بخش دوم این گفت‌وگو در پاسخ به‌اینکه چقدر منابع تاریخی موجود به واقعیت تاریخ سینمای ایران نزدیک هستند؟ یادآور شده بود:من در دهه ۷۰ پیش از اینکه فیلم «قرمز» را بسازم، ۱۰ سال از عمرم را در کتابخانه ملی، دانشگاه تهران و مجلس گذراندم تا گذشته سینمای ایران را بررسی کنم. البته کتاب بسیار مفیدی به نام «تاریخ سینمای ایران» نوشته جمال امید وجود دارد که بسیار مفید هم است اما همان کتاب نشان می‌دهد که مورخ در بخش‌هایی با کمبودهایی روبرو بوده است که نتوانسته منابعی درباره‌ی آن‌ها پیدا بکند تا خلاء‌های موجود در کتابش را پر کند.

چون هیچ مصاحبه جامع و کاملی در گذشته یا حال با سازندگان فیلم و هنرمندان مختلف وجود ندارد. من تلاش کردم تعدادی از هنرمندان گذشته را پیدا کنم و با آن‌ها صحبت کنم اما تا به نقطه گفتگو می‌رسیدیم در بسیاری از نقاط مبهم، از آن مسائل گذر می‌کردند یا در شرایط فعلی ترجیح می‌دادند که به آن اشاره نکنند. در حالیکه در تمام دنیا، فیلمسازان و بازیگران بسیار صریح مصاحبه می‌کنند و همین گفت‌وگوها، سند تاریخی مورخانی می‌شود که درباره آن‌ها می‌نویسند.

من اگر بخواهم درباره روح‌انگیز سامی‌نژاد اولین بازیگر زن سینمای ایران که یک مقاله هم درباره آن نوشتم، بنویسم به کجا باید مراجعه کنم؟! جز مصاحبه تصویری آقای تهامی‌نژاد در فیلم «از مشروطیت تا سپنتا» و نظرات پراکنده سامی‌نژاد هیچ اطلاعات دیگری پیدا نمی‌کنید!

یک بازیگر زن دیگری داریم به نام ایران قادری که از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۴ _ ۳۵ ستاره تئاتر ایران بوده است و اگر از آقای انتظامی هم بپرسید ستاره تئاتر ایران چه کسی بوده است؟ او قادری را معرفی می‌کند.

ایران قادری بعدها در فیلم‌های فارسی، مادر فردین می‌شود و بعد هم در دهه ۶۰ در گمنامی‌از دنیا می‌رود اما من جایی ندیدم که مصاحبه‌ای با او انجام شده باشد و درباره‌ی زندگی‌اش صحبت کرده باشند. ایران دفتری هم داریم که به‌اندازه‌ایران قادری در حوزه تئاتر شهرت نداشته است اما با او هم مصاحبه‌های اندکی وجود دارد.

چند سال قبل هم از عباس بهارلو پژوهشگر سینما پرسیدیم که آیا مبنای تاریخی درنظر گرفته‌شده برای سینمای ایران درست است و واقعاً حدود ۱۲۰ سال از عمر این سینما می‌گذرد، ضمن اینکه اصلاً بر چه اساسی ۲۱ شهریور به نام روز ملی سینما نام­گذاری شده است، گفته بود: من پیش از این هم چند بار در این‌باره گفته و نوشته‌­ام. راستش را بخواهید انتخاب این روز، بویژه ۲۱ شهریور، هیچ مبنای درست و دقیقی ندارد؛ روزی است که ظاهراً به شکل «سمبلیک» به­ عنوان روز ملی سینما در ایران انتخاب شده است زیرا در این روز بخصوص در سینمای ایران هیچ اتفاق خاصی رخ نداده که مبنایی برای روز ملی سینما باشد. توضیح بیش­ترش این است که ظاهراً قرار بوده روزی که میرزا ابراهیم‌­خان عکاس‌باشی برای بار نخست پشت دوربین فیلم­برداری قرار گرفت و مراسم «جشن عید گل» را فیلم­برداری کرد، یعنی شنبه ۲۱ ربیع‌الثانی ۱۳۱۸ قمری برابر با ۲۷ اسد (مرداد) ۱۲۷۹ شمسی یا ۱۸ آگوست ۱۹۰۰ میلادی، به ­عنوان «روز ملی سینمای ایران» در نظر گرفته شود و مسئولانی که برای نام­گذاری روزهای خاص تصمیم می­‌گیرند، ظاهراً به دلیل خلوت بودن ۲۱ شهریور این روز را به عنوان روز ملی سینمای ما تعیین فرموده­‌اند؛ به همین سادگی و سهولت.

اما ۲۰شهریور ماه ۱۳۹۱ ایسنا گزارش داد که روز ملی سینما از تقویم حذف شد.

۲۶ سال قبل که شورای برگزاری جشن «خانه‌ی سینما» متشکل از ابوالحسن داوودی، اکبر نبوی، احمدرضا درویش، محمدرضا مویینی و منوچهر شاهسواری بودند، مقرر کردند که یک روز در سال با عنوان «روز سینما» نامگذاری شود.

آن زمان (تیر ماه ۷۶) ابوالحسن داوودی به خبرنگاران گفته بود: «مقرر شد که یک روز از سال با عنوان “روز ملی سینما” نامگذاری و جشن سینما همزمان با آن روز برگزار شود. البته قرار است ۳۱ اردیبهشت هر سال را با عنوان “روز ملی سینما” ارج نهیم و این موضوع را به شورای عالی فرهنگ ارایه کردیم و در صورت موافقت و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، رسما می‌توانیم هر ساله جشن خانه سینما را همزمان با این روز برگزار کنیم.»

دو سال بعد ۲۱ شهریور ماه به‌عنوان «روز ملی سینما» تصویب و از آن سال به بعد، این روز به بهانه‌ای برای بیان مشکلات پیش‌روی سینماگران و سینمای کشور و توجه افکار عمومی‌به‌این بخش در تقویم قرار گرفت.

اگرچه گاهی اظهارنظرهایی درباره بی‌اهمیت یا بی‌کارکرد بودن این روز مطرح می‌شد اما طبیعتا حضور نمادین «روز سینما» در میان صفحات تقویم کشوری که مدعی پرچم‌داری انقلاب فرهنگی در دنیاست، می‌توانست نشان از اهمیت «سینما» به‌عنوان ابرازی در جهت ایجاد سرگرمی سالم و همچنین پوشش مسائل استراتژیک برای مسئولان باشد.

اما شورای فرهنگ عمومی‌کشور، سال ۹۱ «روز سینما» را به همراه چندین مناسبت دیگر به ضمائم تقویم منتقل کرد و دبیر شورا در این‌باره توضیح داد: «به هر حال تقویم رسمی ما بیش از حد شلوغ شده بود و برای همین باید برخی مناسبتها را حذف و برخی را نیز به ضمایم منتقل می‌کردیم! روز سینما هم از جمله مواردی بود که به بخش ضمایم منتقل شد. »

پس از آنکه حذف «روز سینما» باعث اعتراض‌هایی در میان سینماگران شد، سرانجام شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۹۳ روز ملی سینما را به تقویم بازگرداند.

۲۱ شهریور ماه، روز سینما چند سالی هست که به تقویم بازگشته است اما ای کاش این روز را بهانه‌ای کنیم تا هر چه بیشتر به دغدغه‌ها و چالش‌های که سینمای ایران این روزها با آن مواجه است، بپردازیم و راه چاره‌ای برای آن بی‌اندیشیم.

سینمای ایران دخل و خرج‌اش جور نیست، راهی برای این معضل بیابیم و در شرایطی که خطر ورود هوش مصنوعی و عدم بروز رسانی سینماگران احساس می‌شود، فکر چاره‌ای بکنیم و امنیت شغلی آن‌ها را که دغدغه همیشگی‌شان هست، جدی بگیریم.

انتهای پیام

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها