رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 620228

از استقبال و تشویق حضار تا صف‌های طولانی

ساعت24-شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم لندن چهارشنبه ۴ اکتبر مصادف با ۱۲ مهر به‌طور رسمی آغاز به کار کرد. افتتاحیه جشنواره امسال هم مانند سال گذشته چنانکه دژاوویی رخ داده باشد، مصادف شد با اعتصاب سراسری خطوط راه‌آهن لندن و این یعنی تغییر در زمانبندی و برنامه‌ریزی تماشاگران، خبرنگاران و دیگر دست‌اندرکاران حاضر در جشنواره برای رسیدن به سینماهای منتخب و تماشای فیلم‌ها.

شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم لندن چهارشنبه ۴ اکتبر مصادف با ۱۲ مهر به‌طور رسمی آغاز به کار کرد. افتتاحیه جشنواره امسال هم مانند سال گذشته چنانکه دژاوویی رخ داده باشد، مصادف شد با اعتصاب سراسری خطوط راه‌آهن لندن و این یعنی تغییر در زمانبندی و برنامه‌ریزی تماشاگران، خبرنگاران و دیگر دست‌اندرکاران حاضر در جشنواره برای رسیدن به سینماهای منتخب و تماشای فیلم‌ها. از جمله نگارنده‌این گزارش که برای رسیدن به موقع و تماشای فیلم افتتاحیه که قرار بود ساعت هشت و چهل دقیقه در مجموعه سینمایی پیکچر هاوس/picture house (سالن منتخب اهالی رسانه و مطبوعات) اکران شود، مجبور شد ساعت شش صبح از خانه بیرون برود. البته‌این اعتصاب اختلالی در زمانبندی پخش فیلم‌ها در روز اول ایجاد نکرد، اگرچه صف طولانی‌ای هم برای تماشای فیلم افتتاحیه تشکیل شده بود (و آن‌طور که شنیده می‌شد در سال‌های اخیر این دومین باری است که صفی طولانی برای تماشای فیلمی‌در سینمای مطبوعات جشنواره لندن شکل گرفته و رکورد پیشین برای فیلم لالاند بوده.) اما همه‌ حاضرین در صف به موقع وارد سالن سینما شدند و فیلم سر وقت اکران شد. فیلم افتتاحیه با عنوان Saltburn دومین ساخته خانم امرلد فنل که با استقبال و تشویق حضار هم مواجه شد، در مقایسه با فیلم قبلی کارگردان به مراتب جدی‌تر، عمیق‌تر و خشن و دلهره‌آورتر بود. این فیلم که برای من بیشتر یادآور فیلم آقای ریپلی با استعداد نوشته پاتریشیا های‌اسمیت و ساخته آنتونی مینگلا بود، یک درام انگلیسی رازآمیز درباره‌ یک دانشجوی جوان و باهوش آکسفورد با بازی درخشان بری کیوگان (که بیشتر با فیلم‌های خرچنگ و بنشی‌های اینیشرین برای سینمادوستان شناخته شده) است، او در دانشگاه با پسر جوان و محبوبی از خانواده‌ای ثروتمند و آریستوکرات آشنا شده و برای نزدیک شدن به او و خانواده‌اش نقشه می‌کشد و رفته‌رفته اعتماد آن‌ها را جلب می‌کند تا جایی که برای تعطیلات تابستانی به ملک شخصی آن خانواده که همان عنوان فیلم Saltburn است، دعوت شده و آنجاست که یک تراژدی دهشتناک رقم می‌خورد. اما پیش از آنکه سراغ فیلم دوم روز اول جشنواره برویم که از قضا محصول سینمای ایران نیز است باید به‌این نکته اشاره کنم که جشنواره‌ فیلم لندن طبق روند هر ساله یک هفته پیش از آغاز رسمی آن تعدادی از فیلم‌های حاضر در بخش‌های مختلف جشنواره را برای روزنامه‌نگاران، منتقدین فیلم و اصحاب رسانه نمایش می‌دهد و این فرصت خوبی است تا به دور از شلوغی و فشردگی تماشای فیلم‌ها در روزهای اصلی جشنواره، برخی از آن‌ها در فضایی آرام‌تر و خلوت‌تر دیده شوند. دو تا از مهم‌ترین فیلم‌هایی که در این زمان شانس تماشای‌شان برای من رقم خورد (که هر دو در بخش نمایش‌های ویژه نیز هستند) برگ‌های افتاده ساخته آکی کوریسماکی فیلمساز مطرح فنلاندی و فیلم Hitman/قاتل اجیر شده ساخته ریچارد لینکلیتر بودند. فیلم برگ‌های افتاده که پیش از این در جشنواره فیلم کن به نمایش در آمده و جایزه ویژه هیات داوران آن جشنواره را نیز از آن خود کرده بود، از فیلم‌های تحسین شده امسال و کارگردانش کوریسماکی است که از طرف فنلاند به آکادمی‌اسکار هم معرفی شده. یک کمدی-درام که به لحاظ ساختاری شبیه به فیلم‌های قبلی کارگردان است و در عین سادگی و سردی و آرامشی که در فضای فیلم، شخصیت‌ها و روابط‌‌شان حاکم است، با چاشنی موسیقی (به ویژه راک‌‌اند رول) صدای رادیو که دایم از آن خبرهای مربوط به جنگ روسیه و اوکراین پخش می‌شود، رنگ‌ها و دیالوگ‌هایی مانند درام‌های ابزورد ولی طنز‌آمیز می‌تواند تماشاگر را مجذوب خود کند، به خنده وا دارد و در نهایت یک رابطه عاشقانه را شکل داده و به او تقدیم کند و در ازای آن تماشاگر نیز این شیرینی و تلخی توامان را که در فیلم جاری است، پذیرفته و در پایان به تشویق طولانی آن بپردازد. فیلم داستان زن تنهایی به نام آنساست که در یک سوپرمارکت با قرارداد ساعت صفر کار می‌کند و مسوولیتش دور انداختن مواد غذایی است که چیزی به انقضای‌شان نمانده. او به‌طور اتفاقی با یک کارگر قراردادی ساختمانی که در نوشیدن الکل افراط می‌کند، آشنا شده و کم‌کم بین‌شان عشقی شکل می‌گیرد که هر چند این عشق با دردسرهایی همراه است، اما در نهایت با رنگ و بویی از امید و برگ‌های پاییزی افتاده بر زمین ترکیب می‌شود. اما همان‌طور که بالاتر اشاره شد یک فیلم از سینمای ایران هم در روز اول جشنواره حضور داشت. فیلم‌ آیه‌های زمینی به کارگردانی مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی‌که در بخش «لبخند» که به مرور آثار کمدی و طنز می‌پردازد، به نمایش در آمد. این فیلم شامل ۹ اپیزود با داستان‌هایی مستقل است و در هر اپیزود شخصیت اصلی مقابل دوربین ایستاده یا نشسته و با شخصیتی پشت دوربین گفت‌وگو می‌کند یا در جاهایی مواخذه می‌شود. خط اصلی ارتباط اپیزودها به هم چالش‌ها و مشکلات کلانی است که شهروندان ایرانی را درگیر خود کرده. و اما روز دوم جشنواره. فیلم شاخص روز دوم که بسیاری به انتظار تماشایش نشسته بودند و برای این فیلم هم صف طولانی‌ای شکل گرفت، فیلم قاتل ساخته‌ دیوید فینچر و محصول نتفلیکس بود که پیش از جشنواره فیلم لندن در جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمده بود. در یک نمای کلی می‌توان گفت فیلم Hitman لینکلیتر و قاتل فینچر یک شباهت ویژه دارند، در هر دو فیلم شخصیت‌های اصلی نقش یک قاتل اجیر شده را بازی می‌کنند. با این تفاوت که در فیلم لینکلیتر عنصر قتل و جنایت با مایه‌هایی از طنز ترکیب شده و بیشتر فضایی شبیه فیلم‌های برادران کوئن را تداعی می‌کند. این پارادوکس حتی در شخصیت‌پردازی شخصیت فیلم لینکلیتر هم وجود دارد. یک معلم روانشناسی کالج که به‌طور موازی با پلیس هم همکاری می‌کند، او در نقش یک قاتل اجیر شده کمک می‌کند تا کسانی که او را برای انجام قتل استخدام کرده‌اند، شناسایی شده و به دام پلیس بیفتند، اما رفته‌رفته‌این شغل حساس موازی به یک ماجرای جدی و خطرناک در زندگی‌ وی تبدیل شده و آن را کاملا تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. اما در فیلم فینچر شخصیت و روند داستان کم و بیش متفاوت است. در فیلم قاتل (که یک اکشن تمام عیار با ضرباهنگی پرشتاب است) شخصیت فیلم با بازی مایکل فاسبندر نقش یک قاتل اجیرشده حرفه‌ای را بازی می‌کند که مو لای درز کارش نمی‌رود. دقیق، منظم، وابسته به ابزار تکنولوژیک و همچنین اهل انجام یوگای صبحگاهی است! او که تا به‌اینجا همان‌طور که خودش اذعان می‌کند، تمام ماموریت‌هایش را به خوبی انجام داده در آخرین ماموریتش که در پاریس می‌گذرد با یک اشتباه محاسباتی لحظه‌ای، کارش به نتیجه مطلوب نمی‌رسد و این اشتباه منجر به درگیری‌های او با گروهی بزرگ‌تر که‌این ماموریت را به او سپرده‌اند، می‌شود. ولی به‌رغم این اتفاق شخصیت اصلی که در فیلم نام‌های متعددی دارد و با این اسامی و مدارک شناسایی متفاوت به نقاط مختلف دنیا سفر می‌کند کماکان باهوش، آماده و رویین‌تنانه از تقابل‌هایی که برایش رقم می‌خورد، موفق گذر می‌کند. .. و به قول منتقد گاردین [که با او هم‌نظرم] «همه‌اش به طرز سرگرم‌کننده‌ای پوچ است» فیلم البته بین تماشاگران روز اول اکران بازخوردهای تقریبا مثبتی داشت.

افتتاحیه جشنواره امسال هم مانند سال گذشته چنانکه دژاوویی رخ داده باشد، مصادف شد با اعتصاب سراسری خطوط راه‌آهن لندن و این یعنی تغییر در زمانبندی و برنامه‌ریزی تماشاگران، خبرنگاران و دیگر دست‌اندرکاران حاضر در جشنواره برای رسیدن به سینماهای منتخب و تماشای فیلم‌ها. یک فیلم از سینمای ایران هم در روز اول جشنواره حضور داشت. فیلم‌ آیه‌های زمینی به کارگردانی مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی‌که در بخش «لبخند» که به مرور آثار کمدی و طنز می‌پردازد، به نمایش در آمد. این فیلم شامل ۹ اپیزود با داستان‌هایی مستقل است و در هر اپیزود شخصیت اصلی مقابل دوربین ایستاده یا نشسته و با شخصیتی پشت دوربین گفت‌وگو می‌کند یا در جاهایی مواخذه می‌شود. خط اصلی ارتباط اپیزودها به هم چالش‌ها و مشکلات کلانی است که شهروندان ایرانی را درگیر خود کرده. روز دوم جشنواره. فیلم شاخص روز دوم که بسیاری به انتظار تماشایش نشسته بودند و برای این فیلم هم صف طولانی‌ای شکل گرفت، فیلم قاتل ساخته‌ دیوید فینچر و محصول نتفلیکس بود که پیش از جشنواره فیلم لندن در جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمده بود. در یک نمای کلی می‌توان گفت فیلم Hitman لینکلیتر و قاتل فینچر یک شباهت ویژه دارند، در هر دو فیلم شخصیت‌های اصلی نقش یک قاتل اجیر شده را بازی می‌کنند.

« اعتماد»

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها