تاجیک: صاحبان قدرت دور خویش حصار نکشند
ساعت 24 - محمدرضا تاجیک یکی از اصلاحطلبانی است که نسبت به بقیه هم جناحیهای خویش کتاب بیشتری خوانده و باز هم میخواند و بیشتر هم درباره سیاست میخواند و از انباشت مطالعات خود برای نوشتن با استعاره و کنایه بهرهبرداری میکند. دریافت پیام نوشتههای تاجیک بردباری میخواهد و بردباری کردن معلوم میکند او ریشهای و ساختاری مینویسد.
تازهترین نوشته تاجیک که درروزنامه اعتماد منتشر شده خطاب به صاحبان قدرت در ایران است که تاریخ معاصر را خوب میخوانند و برای بقای خود و یک گروه اقلیت شهروندان را نادیده نگیرند.
او خطاب به صاحبان قدرت مینویسد همچون یک کتاب باشند که هر قدر در معرض چشمها و فهمها و خوانشها و نقدها و ردیهها و حاشیههای بیشتری قرارمی گیرد، شکوفاتر و غنیتر و مانا و پویاتر میشود. این تحلیلگر سخت نویس ادامه داده است صاحبان قدرت شجاعانه به استقبال تفاوت و تکثر و تخالف و تقابل بروند و از نکتهها و نقدهای تیز نهراسند، به دور خویش حصار نکشند، هر لحظه بر دامنه ناخودیها نیفزایند و بقای خویش را به تامین و حفظ اقلیت گره نزنند.
شاید در تحلیل این صاحبان قدرت، در شرایط کنونی، گریز و گزیری از اتکا و اتکال به اقلیت نباشد، اما بیتردید، در بلندمدت این ره رهزن خویش خواهد شد.
در ادامه بخشی از نوشته تاجیک را میخوانید:
امروز، کتاب تاریخ اکنون و جامعه اکنون ما بیش از همیشه اصحاب سیاست و قدرت را به خواندن خود دعوت میکند. این کتاب، از آنان میخواهد حجاب از دیده بردارند و سیاهیها و تباهیها و شیارها و گسلها را ببینند، آنچه زیر پوست شهر و زیر پوست باورها و احساسها و ابدان و اذهان مردم میگذرد را ببینند. آن خط که تاریخ از سرنوشت قدرتها در لای سطور کتاب، پنهاننویسی کرده است را بخوانند، آن صدای سکوت مردمان را از دهان واژگان بشنوند، آن خشم و نفرت نهفته در ژرفنای نگاه و احساس محذوفین و رویتناپذیرها را ببینند، آن صدای پای رفتن ارزشها و هنجارها و آرمانها و ایمانها را بشنوند. کتاب از آنان میخواهد چشم دل بگشایند و شبح رخدادهای در راه را ببینند: شبح بودگی یک رخداد اشاره به این امر دارد که واقعیت آن امری از پیش متعین و واقع شده نیست، بلکه آن همواره در حال ساخته شدن است. یک رخداد بسان یک شبح حرکت میکند و با زمان تعین پیدا مییابد و چیزها را چون شبح در برمیگیرد. شبح، امری مشاهدهناپذیر است، وقتی از او سخن میگوییم نمیتوانیم او را ببینیم. دریدا، در پرسش از نحوه ظهور شبح، بیان میکند شبح بهگونهای همواره ظاهر میشود که انگار اولینبار است که خود را نشان میدهد و بهگونهای میرود که انگار برای آخرینبار است که آمده است. نه نیست نه هست. این تقابلی است که همواره باقی میماند. یک شبح، همواره امری از گور برخاسته است. کسی نمیتواند آمدن و رفتنش را کنترل کند. اینگونه است که سخن گفتن از شبح ناممکن اســـت، و همچنین ســـخن گفتن با آن نیز؛ ناممکن خواهد بود. شــبح، چنانکه از نامش پیداســت، آمد و شــد امری قابل مشــاهده اســت. اما این امر قابل مشاهده، مشاهدهناپذیر است و این امر قابل مشاهده، بالذاته دیدنی نیست. به همین دلیل است که ماورای پدیدار و موجود باقی میماند. آن امر حسی ـ غیر ـ حسی، مشاهدهپذیر ـ نامشاهدهپذیر است. کتاب از آنان میخواهد کتاب بخوانند: کتاب سیاست، مدیریت، اقتصاد، اجتماع، هنر، روابط بینالملل، سیاست خارجی، تاریخ، فرهنگ، محیط زیست و دین. کتاب از آنها میخواهد بیش از آنچه خواندهاند خواب و رویا نبینند و مدعی فهم و بصیرت و تدبیر نشوند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.