فساد سازی حزب مخفی بوروکرتهای ایرانی
ساعت 24 -در ایران دجدید که شاید از 1300 شروع شده باشد نهادهای دولتی به مرور زاد ورشد کردند و درشهروروستا و در بخشهای گوناگون پایههای جانعه ایرانی قدرت را ازدیگر نهادها گرفتند. به طور مثال وزارت عدلیهای که علی اکبر داور تاسیس کرد در کارقضا جای روحانیون را گرفتند.
در بخش اقتصادی سازمان غله ، سازمان قند وشکر و سازمان گسترش ونسازی و... وزراتخانههایی که یکی پس از دیگری به ویژه در دهه 1340 پدیدار شدند و کسب وکار شهروندان را سامان دادند. با انقلاب سفید و گسیل نهادهای اداری به روستاها پای بوروکراتها به دورترین نقاط ایران رسید.
به این ترتیب بود که بوروکراتها درایران یک قشر نیرومند شده و با استفاده از امکانات قابل اعتنا یک حزب مخفی تاسیس گردند. راهبرد این خزب مخفی درهمه دورهها صیانت سفت وسخت از اقتصاد دولتی و تحت فشاردادن بخش خصوصی بوده وهست. پیامد پدیدار سازی این حزب مخفی و بزرگ یکی هم این بود که با قیمت گذاری دولتی ودستوری بر قیمت کالاها ؛ ارز و پس اندازه شهروندان راه فساد را بازکردند و اسلحه آنها نیز وضع قانون ومقررات بوده وهست. در ایران بوروکراسی به دلیل اینکه با دولتهای مداخلهگر پیوندی تنگاتنگ داشته و دارند و اصولاً زاییده فکر دولتهای اقتدارگرا بودهاند و نیز پس از تاسیس برای افزایش قدرت به دولت کمک کردهاند، پدیدهای شاید استثناییتر باشند. بررسی دیوانسالاری مدرن در ایران با تصریح بر مفهومی که در بالا به آن اشاره شد، نشان میدهد که به طور مثال دادگستری مدرن را در ایران شخصیتی به نام علیاکبر داور تاسیس کرد که درسخوانده فرانسه بود، کشوری که خود در ساخت و پرداخت دیوانسالاری قدرتمند و نظام اقتصاد دولتی نقش برجستهای در دنیا داشته است.
همین علیاکبر داور در دورهای که رضاخان هیچ نیرویی را جز نیروی دولت برنمیتابید، با ایجاد دستگاههای دولتی مداخلهگر در قند و شکر، صنعت بیمه و انحصار دولتی گندم و با تاسیس سازمان غله و... پایههای دیوانسالاری را فراهم کرد. این نهادها بهاندازهای سفت و استوار بودند که برخی از آنها با نامهای دیگر، حتی هنوز هم فعالیت دارند.
بوروکراتهای ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاکید دولتهای پس از انقلاب برای تمرکز بیشتر قدرت در نهادهای حکومتی، به بهانه اداره جنگ و اداره و تثبیت انقلاب اسلامی، برخلاف پیشبینیهایی که میشد قدرت بیشتری پیدا کرده و با نفوذ بر ذهن و عمل سیاستمداران و سیاستگذاران اقتصادی، کارها و زمام امور را در دست گرفتند.
افزایش قدرت نهاد بوروکراسی در سالهای پس از انقلاب اسلامی با افزایش قدرت سازمانها و نهادهایی که ساخته و پرداخته دولتها بودند به این نتیجه منجر شده است که آنها به مرور و بر اساس یک پیمان نانوشته به حزبی نیرومند تبدیل شدهاند. حزب پنهان بوروکراتهای رخنهکرده در جایجای دولت را میتوان فاتحانی دانست که بدون شلیک گلوله و بدون اینکه جان و مال خود را به خطر بیندازند توانستهاند بر بخش خصوصی پیروز شوند.
حزب دیوانسالاران ابزارهای تبلیغاتی گوناگونی نیز در اختیار دارند و راههای مبارزه با بخش خصوصی را در سالهای اخیر به خوبی شناخته و از تجربههای تاریخی انباشتشده استفاده میکنند. بوروکراسی ایرانی در شرایط حاضر دو گرفتاری اصلی برای بخش خصوصی درست کرده و با قدرت آن را اعمال میکند. گرفتاری نخست مینگذاری کردن مسیر برای شروع فعالیتهای اقتصادی در هر بخش از فضای کسبوکارهاست. فقط حزب دیوانسالاران است که باید اجازه دهد کسی روزنامه منتشر کند، این حزب ناپیدا باید اجازه دهد فردی مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کند، این حزب مرموز باید موافقت کند تا کسی فعالیت صادراتی داشته باشد یا واردات کند، کارخانهای راه بیندازد یا شریک خارجی بگیرد. حزب دیوانسالاران ایران که به قدرت دولت و سایر نهادها چسبیدهاند آنقدر بیراهه درست کردهاند که هرکس بخواهد فعالیتی آغاز کند باید خود را برای یک مبارزه تمامعیار آماده کند. تنگنای دیگر این است که حالا اگر فرد یا گروهی با هر بدبختی بتوانند شرکتی برای فعالیت تاسیس کنند و شروع به کار کنند، گرفتاریهایش از همین نقطه شروع میشود.
بنگاههای ایرانی حق ندارند بدون اجازه نهادهای دیوانسالاری حتی قیمت کالای خود را تعیین کنند و باید کارشان را به کسانی بسپارند و اختیارشان را به نهادهایی بدهند که دستی از دور بر آتش دارند و مدیران آنها نیز با آمدن و رفتن هر دولت تغییر میکنند. نتیجه رفتار و اعمال حزب دیوانسالاری چسبیده به دولت در همه کشورها و به ویژه کشورهایی مثل ایران که نهادهای مدنی نیروی اندکی دارند و نیز رسانههای کمقدرت نمیتوانند با حزب دیوانسالاری در بیفتند این بوده است که رانت و فساد در هر بخش از فعالیتهای اقتصادی ریشه دوانده است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.