جهانگیری خشمگین و سخنانی بالاتر ازعرف سیاسی
ساعت 24 - - در شبی که با حضورصدها نفر از مهمانان ، جشن 21 سالگی روزنامه دنیای اقتصاد در هتل استقلال تهران برگزار می شد و میهمانان بیشتر سرگرم گفت وگو وشاید تحلیلهای خاص خود بودند اسحاق جهانگیری معاون اول دولتهای روحانی با خشم بسیار و با برافروختگی برای سخنرانی دعوت شد. جهانگیری نیک میدانست شاید شمار قابل اعتنایی از میهمانان ترجیح میدهند احوالپرسی کنند اما او طولانی و با خشم وخارج از عرف معولی سخن گفت ومی دانست که مخاطبانش این حرفها را خواهند شنید.
جهانگیری به 6 ابر چالش کشور اشاره صریح کرد و از عدم تعادلها در بنیانهای اداره ایران گفت.وی توضیح داد: این عدم تعادلها نتیجه سیر ۳۰- ۴۰ساله سیاستگذاری در ایران است و مختص دوره خاصی نیست؛ ولی بهدلیل عدم تصمیمگیری به موقع تبدیل به مسائلی شده که امروز مانع هر کار اساسی در این کشور است. ناترازی بانکی به گفته جهانگیری، بعد از بودجه، تعارض یا شرایط سختی را که در نظام بانکی کشور وجود دارد، شاهد هستیم. ناترازی نظام بانکی یکی از بحرانهایی است که میتواند هر لحظه به یک مساله جدی برای ایران تبدیل شود. وی افزود: ما در دوره دولت دکتر روحانی موسسات غیرمجاز داشتیم که در مقابل هر بانک خصوصی کوچکی عددشان قاعدتا کمتر بود که به یک بحران بسیار بزرگ در سطح کشور تبدیل شد و با هزینه زیادی از جیب ملت موفق شدیم این بحران را کنترل کنیم.ب بحران صندوقهای بازنشستگی معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم مساله بعدی را ناترازی در منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی عنوان کرد و گفت: یکی از مهمترین اقداماتی که در طول دههها و قرن گذشته برای مساله تامین اجتماعی مطرح بوده، مساله صندوقهای بازنشستگی است که بهصورت مشارکتی یعنی درصدی بیمهپرداز، درصدی کارفرما و درصدی دولت پرداخت میکرد تا صندوق قادر باشد در آینده بعد از دوران کاری، وضعیت فرد را پوشش دهد.
ما ۱۸ صندوق بازنشستگی در ایران داریم که ۹۸درصد بیمهشدگان تحت پوشش چهار صندوق شامل تامین اجتماعی، کشوری، لشکری و روستاییان هستند. صندوق روستاییان تازه تاسیس شده، اما سه صندوق دیگر که سهم اصلی پوشش عمده جمعیت را برعهده دارند، نزدیک به ۸۰درصد جمعیت کشور را تحت پوشش خود قرار میدهند. این مقام دولت پیشین ادامه داد: «دو صندوق کشوری و لشکری شرایط بسیار بحرانیای دارند و به عبارتی ورشکسته هستند. امروز بازنشسته شدن در سیستم دولتی معنای خود را از دست داده است؛ بازنشسته شدن به این معنا بود که یک نفر از حقوقبگیران دولت کم شود و از صندوق بازنشستگی حقوق بگیرد. الان کارمندان دولت که حقوقبگیر دولت هستند، چیزی حدود ۲، تا دو و نیم میلیون نفر را شامل میشوند. بازنشستگان صندوق کشوری و لشکری یعنی حدود ۲میلیون نفر بیش از ۸۵درصد حقوقشان توسط دولت پرداخت میشود. وی در ادامه توضیح داد: به عبارت دیگر دولتی با بیش از ۴میلیون نفر کارمند. حال تصور کنید صندوق تامین اجتماعی هم به این سمت برود که البته رفته است. هرچند هنوز به کمک دولت نیاز پیدا نکرده است. صندوق تامین اجتماعی بیش از ۳.۵میلیون نفر بازنشسته را پوشش میدهد و ۱۳میلیون نیز بیمهپرداز دارد. در سال۱۳۸۴، دولت ۱۵۰۰میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی کمک میکرد و سال۱۴۰۲، ۳۲۰هزار میلیارد تومان کمک کرد. یعنی در طول این چند سال میزان کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی چیزی حدود ۲۱۰برابر شده است.
بحرانهای بسیار خطرناک معاون اول دولت روحانی تشریح کرد: «شاید تا یک مقطعی، وقتی تصمیمگیری به تاخیر میافتاد، قابل قبول بود؛ اما الان در مقطعی قرار داریم که استمرار این وضعیت، کشور را وارد بحرانهای بسیار خطرناکی میکند. تصور کنید که اگر همه این چالشها روی هم قرار بگیرد و با هم پیوند بخورد، حل آنها چقدر پیچیده خواهد شد. آنچه مهم است اینکه برخی فکر میکنند بهدلیل پیچیده بودن این شرایط، امکان سیاستگذاری اقتصادی و سیاسی از مسوولان سلب شده و کشور از نظر تصمیمگیری به بنبست خورده است. لذا برخی بر مبنای همین فرض قضاوت میکنند و میگویند ما در شرایط بنبست هستیم و راهحلی وجود ندارد. وی افزود: اگر به سرعت برای این شرایط تصمیمگیری نشود و به تعویق بیفتد، ادامه این روند میتواند شرایط را دشوارتر و پیچیدهتر کند. بهعنوان یک سیاستگذار و بهعنوان کسی که میخواهد افقی برای کشور ببیند، فکر میکنم امروز مسوولان کشور بهدلیل این چالشها در روزمرگی عجیبی قرار گرفتهاند؛ از یک طرف نمیتوانند برای برونرفت تصمیم بگیرند و از طرف دیگر میدانند تعویق این شرایط، وضعیت را بحرانیتر میکند. »
نقطه عبور از بحران این مقام سابق دولت پیشین درباره نقطه شروع برونرفت از این وضعیت گفت: مهمترین سوال این است که نقطه شروع اصلاحات و اقدامات اقتصادی که قرار است آغاز شود و بر چالشها غلبه شود، کجاست؟ به نظر من نمیتوانیم از بخش اقتصاد شروع کنیم و این بخش قادر نیست که با این چالشها مقابله کند؛ لذا هیچ تصمیمگیری درباره هیچکدام از این مسائل نخواهیم داشت. مسائل پیرامونی اقتصاد تعیینکننده است و باید دید که سیاست چه بخشی از بار را میتواند از دوش اقتصاد بردارد. سیاست خارجی چه عایدی برای اقتصاد دارد؟ و مسائل فرهنگی و اجتماعی چه بخشی از این بار را میتواند تحمل کند؟ به گفته جهانگیری، شروع باید از سیاست داخلی باشد. باید ببینیم که در سیاست داخلی چه اتفاقاتی باید بیفتد که نتیجه آن بتواند کمک کند تا مسوولان به راهحلهای اقتصادی خود برسند. .40 درصد زیر خط فقر ششمین معاون اول رئیسجمهور در ایران در ادامه تشریح کرد: «اصلاحات اقتصادی باید از بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی آغاز شود. باید کاری کنیم که اعتماد مردم بازسازی شود، اگر حکومتی سرمایه اجتماعی نداشته باشد، قادر نیست هیچ تصمیم مهم و کارسازی که آثار و تبعات آن برای مردم است، اتخاد کند.
شروع مساله بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد از همین مطلب مهم رهبری یعنی مبارزه با فقر، فساد و تبعیض باید باشد. از آغاز، بنای جمهوری اسلامی بر این بود که با فقر مبارزه کند، فقیری وجود نداشته باشد؛ اما امروز یک عده میگویند که ۶۰درصد جامعه زیر خط فقر است؛ یک عده میگویند ۴۰درصد و هر کدام از این اعداد صحیح باشد؛ یعنی جمعیت زیادی فقیر مطلق شدهاند.
وزیر پیشین صنایع و معادن تاکید کرد: «این برای یک حکومت و یک نظام آرمانی خیلی زشت است. فرمان رهبری برای مبارزه با فساد سال۱۳۸۰ صادر شد. اتفاقا فرمان بسیار قوی است. فکر میکنم در سال۹۹ در جلسهای که با آقای رئیسی بهعنوان رئیسقوه قضائیه راجع به پیشگیری از مفاسد برگزار شده بود، من عرض کردم که حدود ۲۰سال از صدور فرمان مبارزه با فساد رهبری میگذرد در این دو دهه آیا فساد کمتر شده یا بیشتر شده است؟ آیا حجم فساد بزرگتر شده یا کوچکتر؟ آیا تعداد مفسدین بزرگ کم شده است یا زیاد؟ حتما تمام این آمار افزایش یافته است. چرا آسیبشناسی دقیق نداشته باشیم. چه روشی پیش گرفتیم که منجر به این شد که بهرغم اراده جدی در مبارزه با فساد، روز به روز اخبار این حوزه، مردم را بیاعتمادتر کند. »
فساد حربه سیاسی افزود: «از نظر من یکی از دلایل این است که فساد به حربه سیاسی تبدیل شد. آنجا که نباید مبارزه میشد و قبول نداشتند، مبارزه نمیکردند؛ اما آنجا که باید به کسی انگ میزدند، در رسانهها منعکس میشد که فلان شخص، خودش و اطرافیانش فاسد هستند. »
معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم ادامه داد: «یکی از این سمبلهای فساد داستان بابک زنجانی است. من در دوران معاون اولی میگفتم که این بزرگترین فساد قرن و بزرگترین فساد تاریخ است. برخی بزرگان از من انتقاد کردند که چرا این حرف را زدم. اما من گفتم که همینگونه است. ۲.۷میلیارد دلار به بابک زنجانی پول نفت داده شد که بیش از یک میلیارد دلار آن نقد بود. البته عدد بزرگتر از این است؛ بابک زنجانی محاکمه شد و حکم اعدام به او دادند. من آن زمان با همه مسوولان بالاتر از خودم مذاکره کردم که برای ما بهعنوان دولت مهم است که این ۲.۷میلیارد دلار برگردد.
این پول تکتک ملت است و باید مشخص شود که چه کسی پشت بابک زنجانی بوده است. هیچکس نفهمید چه کسی پشت بابک زنجانی بود؛ حتی من که آن زمان رئیس مبارزه با مفاسد بودم، متوجه نشدم. آقای زنگنه وزیر نفت متوجه نشدند. اگر ۱۰۰جلسه دادگاه عمومی لازم بود، باید برگزار میشد و افکار عمومی قانع میشدند که دارد مبارزه صورت میگیرد و با هر کس که در این فساد دست داشته است، مبارزه میشود. »
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.