رفتن به محتوا
ثبت شرکت در عمان
کد خبر 625438

روزنامه رسالت : اوضاع اقتصادی کمتر کسی خوب است

ساعت 24 - روزنامه رسالت نوشته است: این روزها اوضاع اقتصادی کمتر کسی خوب است و برخلاف تصور رایج، چرخ امرارمعاش‌ اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها نیز لنگ می‌زند. حقوق‌های آن‌ها هرسال به میزانی ناچیز و پایین‌تر از نرخ تورم افزایش می‌یابد و سبد معیشت شان کوچک و کوچک‌تر شده است.

اگر برای حل این مشکل چاره‌اندیشی نشود، دیر یا زود تدریس را رها کرده و در جستجوی شغلی تازه خواهند بود و جامعه از وجود افراد مستعد و متخصص در بسیاری از زمینه‌ها محروم می‌ماند. نتیجه آن از دست دادن سرمایه‌های انسانی کشوری است که چهار دهه در مقابل انواع فشارها از جنگ و تحریم از خود مقاومت و خویشتنداری نشان داده است. در همین رابطه رحمان زندی، دانشیار پایه ۱۳ دانشگاه اصفهان با «رسالت» گفت‌و‌گو کرده است که صحبت‌های اورا در ادامه می‌خوانید:همسان‌سازی حقوق اعضا هیئت‌علمی وزارت علوم با حقوق اعضا هیئت‌علمی غیر بالینی وزارت بهداشت مطالبه‌ای چندین‌ساله و خواسته‌ای به‌حق است، چراکه تفاوت حقوقی اساتید با مدرک مشابه زیبنده نیست. این حاصل تلاش‌های همکاران بود و بالاخره مجلس شورای اسلامی در بودجه ۱۴۰۱ این را مصوب کرد و شور‌و‌شوقی ایجاد شد که پس از سال‌ها این مطالبه محقق شده است. بر اساس قانون همسان‌سازی، باید ۳۰درصد به‌حقوق اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌های وزارت علوم اضافه می‌شد. در این راستا احکام صادر و تا چند ماه گذشته این افزایش پرداخت می‌شد که به‌ناگه از مهرماه ۱۴۰۱ سازمان برنامه‌و‌بودجه به دانشگاه‌ها فشار آورد که افزایش حقوق ناشی از همسان‌سازی را واریز نکنید چون این ۳۰درصد باید از طریق فروش اموال تامین شود و چون این اتفاق نیفتاده، باید احکام را اصلاح کنید. اصرار بیش‌از‌حد سازمان برنامه‌و‌بودجه باعث شد حقوق‌ها دوباره به همان حالت سابق برگردد. یعنی این ۳۰ درصدی که برای ما در نظر گرفته بودند مجدد حذف شد، که ناامیدی عجیبی را ایجاد کرد، به این دلیل که با آن افزایش حقوق، برنامه اعضای هیئت‌علمی تغییر کرده بود و باتوجه به اینکه در نیمه‌دوم سال به‌شدت تورم داریم و ۳۰ درصد هم از حقوقی که اضافه‌شده بود، کسر شد، فشار بسیار زیادی به وجود آمد. اینکه چه اتفاقی بین سازمان برنامه‌و‌بودجه و وزارتخانه رخ‌داده خیلی اطلاع‌رسانی نشده است و فقط گفتند ما پیگیری می‌کنیم و به‌محض تامین منابع، مجدد برقرار می‌شود، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و در بودجه ۱۴۰۲ هم نیامد. ما انتظار داشتیم که وزارت علوم و یا شخص وزیر بیشتر مقاومت می‌کردند. سوای این‌ها مجلس شورای اسلامی نیز علاوه بر تصویب این قانون باید بر اجرای آن نظارت می‌کرد. مخالفت وزارت علوم برای ما قابل‌درک نیست و نمی‌دانیم چرا نمی‌خواهند حق قانونی که سال‌هاست از اعضای هیئت‌علمی دریغ شده را به آن‌ها بدهند. دستکم دلیل آن برای ما شفاف نیست. خود وزیر هم گفتند ما به شیوه‌های دیگر جبران می‌کنیم و پایه‌های تشویقی را می‌آوریم. درحالی‌که اگر آیین‌نامه پایه‌های تشویقی را مطالعه کنید، به‌جز یکی دو مورد، حداقل اساتیدی که از سال۹۰ به‌بعد استخدام‌شده‌اند را شامل نمی‌شود. مابقی پایه‌ها اساتیدی را شامل می‌شود که دستکم ۲۵ تا ۳۰ سال است خدمت می‌کنند. مشکل اصلی اعضای هیئت‌علمی ما مستخدمین سال ۹۰ به‌بعد هستند و هرچه جلو‌تر می‌آییم مشکلاتشان بیشتر می‌شود، چون میزان حقوق آن‌ها با نرخ تورم و شرایط اقتصادی سازگار نیست. الآن فرآیند استخدامی را نگاه کنید؛ دوستی دارم که از سال ۱۴۰۰ در فرآیند استخدام وزارتخانه شرکت کرده و ایشان در فراخوانی که دادند پذیرفته‌شده و تا الآن که ۱۴۰۲ رو‌به‌پایان است، برای ایشان حکم نزده‌اند و هنگامی‌که سوال می‌کنید، می‌گویند دانشگاه یک محیط بسیار مهم برای ماست، پس تا زمانی که استعلامات و ردیف‌های بودجه‌مان کامل نشود، نمی‌توانیم حکم بزنیم. وقتی برای ورود افراد به دانشگاه، این میزان سختگیری را درنظر می‌گیریم، پس انتظار می‌رود به معیشتشان نیز به همان اندازه توجه شود. اعضای هیئت‌علمی ما سه سال است در این پروسه می‌چرخند و هنوز حکمی برای آن‌ها صادر نشده و بعد از صدور حکم، تازه می‌شوند یک استادیار پایه‌یک با حقوق و مزایای ۱۴ میلیون تومانی که اگر مالیات و بیمه را هم کسر کنیم، رقم چندانی باقی نمی‌ماند.  پیامدهایش چیست؟ یکی از پیامد‌های این مسئله، مهاجرت است. ظرف چند سال اخیر بعضی از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها به علت همین مسائل معیشتی مهاجرت کرده‌اند. قبلا مهاجرت به خارج از کشور صرفا مخصوص دانشگاه‌هایی مثل شریف و امیرکبیر بود اما الآن به دانشگاه‌های شهرستان‌ها هم سرایت کرده است و خیلی از اعضای ما در قالب فرصت مطالعاتی از کشور کوچ کرده و به دلایل مختلف بازنگشته‌اند. افرادی هم هستند که قبلا خارج از کشور بوده‌اند و به خاطر خدمت به وطن بازگشته‌اند، اما چون نمی‌توانند نیاز‌های معیشتی خانواده‌هایشان را تامین کنند، مجبور به مهاجرت شده‌اند. چون نرخ حقوق و مزایای اعضای هیئت‌علمی حداقلی است. اگر قیمت مواد غذایی ایران را با روسیه و دیگر کشور‌ها مقایسه کنید، تفاوت فاحشی نمی‌بینیم ولی در میزان درآمد این تفاوت فاحش وجود دارد. لذا همین عامل و عواملی دیگر باعث مهاجرت می‌شود. پیامد دوم هم چند شغله بودن اساتید دانشگاه است! یعنی اعضای هیئت‌علمی به‌جای تمرکز بر دانشجو پروری و فعالیت علمی و پژوهشی، به سراغ شغل دوم رفته‌اند و حتی در اسنپ هم کار می‌کنند. به‌جرئت می‌گویم که اعضای هیئت‌علمی ما درآمدشان از فعالیت در اسنپ بیشتر از حقوقی است که وزارت علوم به آن‌ها پرداخت می‌کند. پیامد دیگر هم بازنشستگی زودرس است. خیلی از استادان تمایل دارند که زودتر از موعد مقرر بازنشسته شوند.  

قطعات لیفتراک
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها