دلهره درازمدت مثل مرگ است
ساعت 24 - یک داستان تلخ از تاریخ جنگ شبهجزیره کره و آمریکا در دهه۱۹۵۰ هنوز در یادهها و تاریخ دوران نو بر جای مانده که شنیدن آن درسآموز و اندوهبار است. داستان این است که شماری از آمریکاییها که در بند زندانهای کرهشمالی شدهاند و درجههای بالای نظامی داشتند جدا از دیگر همبندان نگهداری میشدند و رفتار زندانبانان با آنها بسیار خوب به نظر میرسید.
آنها ورزش میکردند، شام و ناهار خوب میخوردند و میتوانستند از برخی برتریها بهره ببرند، اما در همین بند بود که هرازگاهی یکی از دربندان خودکشی میکرد. بعدها آشکار شد زندانبانان هرچندگاه یک بار نامههایی را از سوی خانواده این زندانیان درست میکردند و به آنها میدادند که در آن خانوادهها از ناراحتی و خشم و اندوه و گرفتاریهای پرشمار و بیچارگی مینوشتند. همین نامههای اندوهبار از نزدیکترین افراد و پرشمار شدن آنها به آرامی درد و رنج را به جان و دل دربندها میانداخت و آنها که راه رهایی را پیشرو نمیدیدند خود را میکشتند. داستان یادشده نشان میدهد اگرچه آدمیزاد در کره خاکی نیرومندترین بوده و هست و بر هر چیزی در هستی مادی استیلا یافته و زندگی را برای خود آسان کرده است، اما همین آدمیزاد توانا اگر دلهره یک زندگی ساده و همراه با آرامش و آسایش را داشته باشد و به آن نرسد و همیشه در تیررس خبرهای بد باشد انگار مرده است. آدمی با شادی و ذهن خالی از دلهره است که زندگی میکند و اگر این دو نباشند تنها و تنها نفس میکشد و نیازهای نخستین خود را برآورده میکند. با اندوه باید گفت ایرانیان مانده در میهن دستکم دو دهه است هر روز در تیررس خبرهای اندوهبارند و در این ۱۰ سال اخیر زیر تیغ تحریم قرار دارند و داستان جنگ نیز بر فشارها افزوده است. این همه خبرهای بد درباره از دست دادن نفت و گاز و منابع طبیعی و محاصره شدن ایران از سوی کشورهایی که به هر دلیل با ایران دوستی ندارند و دل بستن به اینکه دلار پایین میآید و تورم مهار میشود و… تابآوری ایرانیان را به حداقل رسانده است. روزی باید این شرایط اندوهبار پایان یابد و چه بهتر است داستان را همین روزها و هفتهها پایان دهیم و ایرانیان را از دلهره بلندمدت رها کنیم. محمدصادق جنانصفت -روزنامه جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.