ادامه نقدهای تند علیه خاتمی از سوی خبرگزار یهای دولتی
ساعت 24 - پس از اینکه سید محمد خاتمی رییس جمهور اسبق ایران با صراحت گفت درانتخابات دوازدهم مجلس رای نمی دهد وپس از اینکه روند کاهشی درصد مشارکت کنندگان نسبت به کل واجدارن دارای حق رای ادامه یافت دور تازهای از تهدیدها و نقدهای تند عیه سیدمحمد خاتمی دررسانههای حکومتی اغازشده است.
خبرگزاری ایسنا به نقل از یک تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان «حرفهای زیبا و سکوتهای زشت» به تحلیل موضعگیری اخیر سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور اسبق در قبال انتخابات و عدم مشارکت او در رای گیری روز ۱۱ اسفند پرداخت. در این یادداشت آمده است: من اولین رایم را به آقای خاتمی دادم. در اوان نوجوانی که سن رای به ۱۶ سال کاهش پیدا کرده بود، سال اول دبیرستان، کتاب «بیم موج» او را خواندم و از نوع افکار سازنده آن خوشم آمد و در فضای شدیداً قطبی آن روز در انتخابات ریاست جمهوری ۲ خرداد ۱۳۷۶ به او رای دادم و حتی پوسترهای او را در کلاس پخش کردم و تبلیغات او را با حرارت پیگیری میکردم. اساساً دولت آقای خاتمی اداره اقتصادی مستقلی از کارگزاران نداشت و ناچاراً در خصوص این فساد ذیل مدیریت خود کاملاً ساکت بود و هنوز هم هست! بعدها در سال ۸۸، فائزههاشمی رفسنجانی در میان جیغ و دست و هورای جماعت اصلاحاتی به مضمون تصریح کرد که ما شما – دوم خردادیها را– را آوردیم که تداوم دولت سازندگی – دولت پدرش– باشید. حکومت با این خوی قبیلهای و خانسالارانه (آوردیم – بردیم) قاجاری با حرفهای قشنگ آقای خاتمی در کتاب و کلامش و با مبانی یک حکومت انقلابی پویا برای وفای به وعدهها که برای تامین نیازهای عادی مردم تلاش میکند، زمین تا آسمان فاصله داشت. امروز نیز آقای خاتمی در موضعگیری خود بر «مردمسالاری توسعهگرا» تاکید میکند. در حالی که خود او حاصل آورده شدن قطب مطلق قدرت است و در خصوص فساد کسانی که او را آوردند دائماً ساکت بوده است. آورده شدن شاید همیشه عیب نباشد ولی ساکت ماندن عیب است و با شعارهای قشنگ و حرفهای زیبا نمیخواند! در ۱۴۰۱ کسانی که خاتمی پروریده بود و او را پروانده بودند، به تمام قوا به نظام اسلامی حملهور شدند تا نظام را ساقط کنند. باز هم خاتمی در برابر حمله تمام عیار به اصالتهای مبنایی اسلام و انقلاب و اساس دستآورد مشترک میراث امام خمینی(ره) ساکت بود! این بار، نظام قانونی-قضائی آن دشمنی عیان را، ترمیم ناپذیر دید؛ کسانی را که دشمنی میکردند دوست نپنداشت و در انتخابات ۱۴۰۲ از آنها استقبال نکرد. قبیله خاتمی مناصب را باخت، بابت خیانتها و جنایتهای طولانیاش در حق مردم که هیچ وقت سعی نکرد خودانتقادی کند و به گذشته خود نگاهی بیاندازد یا در محضر مردم بابت این گذشته پاسخگو باشد. همیشه تریبونی است و شعاری است و حرفهای قشنگی که هرگز به آن عمل نشد. رشد و پیشرفت برای مردم هر چه باشد، در این رفتار ارتجاعی، واپس مانده و سکوتهای قبیلهای و جانبدارانه نیست! چه آنکه شکستن سکوت و «اعتراض» امروز خاتمی نیز، اعتراضی قبیلهای و ارتجاعی و فارغ از تعادل و انصاف است و حیرت آور این که هنوز دم از «امید» میزند در حالیکه هیچ به درد مردم و تمدن و آینده نمیخورد! آقای خاتمی در انتشار رسانهای اخیر خود گفته است همان ۴۰ درصد که رای دادهاند نیز معترضند ولی بخاطر امنیت رای دادهاند. او چنان خود را و قبیله خود را در کنار مردم قرار میدهد که گویا هرگز از مردم «نه» نشنیده است. هنوز آقای خاتمی سعی در تبریر و تبرئه خود از مسئولیت دارد. کسانی که از ۴۵ سال بیش از ۳۰ سال عمده مناصب جمهوری اسلامی را در اختیار داشتهاند حالا به دلیل عاقبت اشتباهات رفتاری خود از سوی مردم کنار گذاشته شدهاند و فاز اپوزیسیون میگیرند و به این وسیله باز و باز و باز خود را از پاسخگویی میرهانند. به نوعی «جهاد» پرداخته، از خود گذشته و قبیلهای ندارند که بخاطر آن سخنگو یا ساکت شوند، و رای دادهاند.
جمهوری اسلامی تلاش جوانی در مقیاس تمدن است، تقریباً همسن من که مردم آن امید دارند علیرغم خودخواهیها و قبیلهپرستیها و خوهای قاجاری که حاضرند مردم سالاری با انتخابات ۸۵ درصدی را هم فدای قبیله کنند بماند. فقط تصور کنید در سال ۸۸ آقای خاتمی به مسئولیتهای انسانی و شعاری خود ایفای عهد میکرد، به کلامی که بر زبان جاری میکند، وفادار بود و مانع فتنه میشد، حالا ایران در چه وضعیتی بود؟»
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.