روایت یک روز تلخ از زدوخورد درخیابان پاستور
هفت روز از تجمع منجر به زد و خورد در خیابان پاستور گذشت روزی تلخ که حاصل اشتباهات فردی و سازمانی بود. عصر روز سه شنبه ۲۲ اسفند سال ۱۴۰۲ است و تنها چند روزی از چالش مواجهه خانمی بیحجاب با طلبهای در قم که فیلم آن ابتدا از اینترنشنال پخش شده و این خود هم یکی از عجایب ماجراست.
به گزارش ایسنا روزهای پایانی اسفند تهران با ترافیک مضاعفی مواجه است و بسیاری از مردم در مناطق مرکزی شهر به خریدهای نوروزی مشغولند. در این میان اما یک رویداد دیگر مربوط به حجاب ظرفیت گفتگوهای جدید و چالش دیگری را ایجاد میکند؛ برخورد فراجا با تجمع کنندگان مطالبهگر حجاب در خیابان پاستور؛ اما واقعیت و ابعاد اجتماعی این ماجرا چیست؟ یک تجمع چند آسیب تقاطع خیابان پاستور و ابوریحان، که نزدیک پردیسهای حاکمیتی و مجموعه ریاست جمهوری است؛ تعدادی در اعتراض به وضعیت فرهنگی و ضرورت جلوگیری از گسترش بیحجابی در جامعه تجمع کردهاند. جمعیتشان در ابتدا حدود ۲۰ نفر است، البته رفته رفته تعداد این افراد به نزدیک ۱۰۰ نفر افزایش پیدا میکند. اکثر آقایان بر روی بلوار وسط خیابان ایستادهاند و خانمها در پیاده رو قرار گرفتهاند. دو نفر روحانی هم در میان تجمع کنندگان دیده میشوند. تجمع کنندگان به شعارهایی که داده میشود پاسخ میدهند و به نظر میرسد از قبل هماهنگیهایی برای چگونگی همراهی و ابراز حمایت از سازمان دهندگان این تجمع داشتهاند. تعدادی از تجمع کنندگان اما در خیابان قرار گرفتهاند؛ بهعلاوه تجمع و شعاردهیها هم توجه رانندگان و عابرین را به خود جلب کرده و عبور و مرور را در روزهای شلوغ پایتخت آن هم در این نقطه مرکزی سختتر کرده است.
روزهای پایانی سال علاوه بر مردم برای کسبه هم یک فرصت است. فرصتی که در سایر ایام کمتر وجود دارد و شاید بیراه نباشد اگر بگوییم بهترین زمان برای فروش کالا و خدمات است. در چنین شرایطی طبیعی است که صاحبان مغازهها و اهالی محل به واسطه تجمع و کند شدن تردد در خیابان معترض شوند و خواهان جابجایی محل تجمع یا برچیده شدن سریعتر آن باشند.
ازسوی دیگر این محل یکی از مناسبترین نقاط برای دیدهشدن تجمعات توسط مسئولینی است که به نهاد ریاست جمهوری یا سایر پردیسهای حکومتی رفت و آمد دارند و به نظر میرسد تجمع کنندگان نیز به همین دلیل این مکان را برای حضور انتخاب کردهاند و خود را موظف میدانند تا این دغدغه فرهنگی را به گوش تعداد بیشتری از مسئولان برسانند. البته گویا مرسوم نیست کسی از مسئولان بهصورت نمادین هم شده در این تجمعات حضور یابد و گفتگویی هر چند کوتاه با معترضین داشتهباشد.
شعاراصلی تجمع کنندگان که پی در پی تکرار میشود این است: «حجاب حکم دین و وصیت شهیداست / وظیفه مسئولان حمایت از آمراست». کمی بعد پلیس و یگان انتظامی برای هدایت تجمعکنندگان و جمع شدن تجمع وارد میدان میشود و از آنها درخواست میکند تا خیابان را ترک کنند. ترک سریع خیابان حتماً با طرح اولیه تجمعکنندگان برای شنیده شدن حرفشان مغایرت دارد و طبیعی است که قصدی برای انجام آن خیابان نداشته باشند. گفتگو میان پلیس و تجمعکنندگان با چالش اولیه بین چندنفری که خارج از بلوار و پیاده رو در خیابان قرار گرفتهاند، همراه میشود و خیلی زود با دخالت تعدادی از تجمعکنندگان به درگیری با یگان انتظامی منجر میشود.
مشخص است دو طرف از یکدیگر توقع دارند که شرایط را برای انجام وظیفه و تکلیفی که برای آن به آن محل آمدهاند، فراهم کنند و ناراحتی از عدم درک متقابل هم آتش ماجرا را تندتر میکند. شعارهای تجمع کنندگان به الله اکبر تبدیل میشود و پس از درگیری با سر و روی آسیب دیده شعار میدهند: «فساد غوغا میکند / دولت تماشا میکند».
آنچه از فیلم پخش شده توسط تجمعکنندگان بر میآید آن است که از میان تجمعکنندگان اغلب آنها هم که آسیب دیدهاند در جمع پایانی حضور دارند. دو روز بعد پلیس هم عکسها و تصاویری را منتشر کرد که نشان میدهد تعدادی از تجمع کنندگان بیپروا به یگان انتظامی حمله کردهاند و چند نفر از نیروهای حاضر در محل آسیب دیده و به مرکز درمانی منتقل شدهاند. براساس روایت پلیس البته تعدادی بازداشت شده و پس از آن تجمع خاتمه یافته است. روزی پر آسیب که هر دو طرف را آزرده و ناراحت کرد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.