رفتن به محتوا
ثبت شرکت در عمان
کد خبر 630797

توطئه جروزالم پست علیه ایران

ساعت 24 - جروزالم پست در مقاله‌ای با عنوان «راز سرنگونی رژیم ایران: اقلیت‌های قومی ایران» مارس این موضوع را مطرح کرد که رژیم صهیونیستی و غرب باید با تقویت تجزیه طلبی در ایران به دنبال تغییر حکومت باشند. اگرچه رویای مردخای کدار نویسنده آن و هم قطاران وی همواره کابوس آن‌ها بوده، اما به هر حال نباید کم ترین تحرکات دشمن، چه در زمینه سیاسی، اقتصادی و نظامی و چه در زمینه فکری را نادیده و یا دست کم گرفت.

اصلا چرا باید توطئه جروزالم پست را در این چارچوب خواند و بررسی کرد؟ جواب ساده است! در بررسی یک موضوع باید به لایه‌های مختلف بررسی توجه کرد. بررسی موضوع اقوام به خودی خود یک لایه بررسی است، اما نباید فراموش کرد که موضوع اقوام خود در دسته بندی هویت قرار می‌گیرد. هویت هم، همان طور که گفته شد، با تلاش برای شناخته شدن، دیده شدن، تعلق، وفاداری و هدفمند کردن زندگی افراد همراه است. زمانی که مرزهای آن فرو بریزد، نیروی جمعی متمرکز در آن جامعه هویتی، به همراه مشکلات آن همه همچون سیلابی که از پشت سد شکسته شده به بخش‌های دیگر می‌رسد و باعث اختلال در زندگی ابرجامعه‌ای می‌شود (در اینجا منظور کشور است) که جامعه کوچک تر همچون جامعه شهری یا قومی را در خود جای داده است. در اینجاست که متوجه می شویم برای مقابله با توطئه تجزیه طلبی نه تنها نباید هویت شهری یا قومی افراد را تضعیف کرد، بلکه باید از شکسته شدن مرزبندی آن‌ها و وارد کردن کشور به سیلاب سیالیت هم جلوگیری کرد. خواندن مقاله جروزالم پست به خوبی نشان می‌دهد که دشمن چگونه سعی در وارد کردن ایران در تله مقابله با اقوام یا تضعیف سازی آن است! در واقع، متن مقاله مردخای کدار بسیار جالب است. مقاله در اول با موضوع هسته‌ای و اینکه ایران با استفاده از انحراف افکار عمومی نسبت به موضوع غزه در حال حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی است شروع می‌شود. سپس، مردخای کدار، نویسنده آن به موضوع فوت مهسا امینی «دختر کرد ایرانی» به سبب «قوانین سرکوبگرایانه حجاب» می پردازد و در ادامه هم خشک شدن دریاچه ارومیه در منطقه آذربایجان ایران را با موضوع محیط زیست و نارضایتی برخی از هموطنان آذری و سپس مسئله اعدام در ایران مرتبط می‌کند.

سعی نویسنده صهیونیست در ارتباط دادن حجاب، محیط زیست، آزادی‌های اجتماعی، سیاست خارجی ایران با کردها و آذری‌های وطن مان جالب است و این هم بدون دلیل نیست! آنچه نویسنده در حال پیشنهاد است دقیقا در جهت سرعت بخشی به سیالیت اجتماعی است تا بدین ترتیب کشور خود را در برابر سیلابی از خواسته‌ها ناتوان ببیند، سیلابی که اگر به شکل کنترل شده و بدون فروریختن سد هویتی رها شود می‌تواند باعث شکوفایی کشور شود!

تلاش برای تشدید سیالیت در جامعه ایران (و به شکل به هم ریخته آن) موضوع جدیدی نیست! در ماه جولای سال ۲۰۲۳ میلادی یعنی حدود یک و نیم سال گذشته بود که‌اندیشکده کارنِگی در مطلبی با عنوان «اصلاح رویکرد اتحادیه اروپا در قبال بازیگران به حاشیه رانده شده ایران» به قلم کورنلیوس آدباهر و باربارا میدلهامر هم نوشته بود که اتحادیه اروپا باید در روند تصمیم گیری‌های خود افراد به حاشیه رانده شده (marginalized) را در نظر بگیرد.

در این دسته بندی افراد در حاشیه هم سیستان و بلوچستان را در ردیف دگرباشان جنسی قرار داده بود و خواستار قدرتمند کردن آن‌ها از نظر اقتصادی شد تا بدین ترتیب اتحادیه اروپا بتواند بر ایران فشار وارد کند. اینجا هم همان راهبرد را می‌توان مشاهده کرد: چای ترکیبی سمی برای جذب حداکثری جمعیت معترض از طیف‌های مختلف به دور یک محور که به شکل انفجاری و در موقع مناسب بتواند سیلاب خود را بر کشور بریزد!

دیپلماسی ایرانی

قطعات لیفتراک
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها