انسان امروز ایرانی چه ماهیتبی دارد؟
ساعت 24 - بهنظر میرسد انسانِ ایرانی امروز نیز، با زبان گفتاری و نوشتاری و زبان بدن خویش، فریاد برآورده: «سیاست، نه متشکرم.» به بیان دیگر، انسانِ ایرانی امروز در نقش فرانکشتاین رمان مشهور «ماری شلی» ظاهر شده است. در این رمان، دکتر «فرانکشتاین» موجودی را خلق میکند که بعد از جانگرفتن، تبدیل به موجود مستقلی شده و دیگر از خالق خود دستور نمیگیرد و از کنترل خارج گردیده، همچون هیولایی که هیچکس نمیتواند آن را کنترل نماید
.
اینگونه مینماید که قدرت نظم و نظام مسلط، دیگر امکان و استعداد تولید و بازتولید سوژهی وفادار خویش را ندارد، و حتی، نمیتواند همچون داستان «ویرانههای مدور» بورخس، سوژهی وفادار خود را در عالم خیال بهگونهای بیافریند که بهپا خیزد و راه افتد، و بر خلاف موجود آفریدهی دکتر فرانکشتاین، حیات او در گرو قدرت تخیل قدرتی باشد که او را در خیال خود آفریده است،
هرگاه این قدرت از تخیل بازایستاد، موجود خیالی نیز، دیگر حیاتی نداشته باشد. انسان ایرانی امروز، بهویژه نسل جوان، از عالم خیال و عالم نمادین قدرت بیرون پریده، و قدرت حاکم نیز، قادر نیست با حضور در تخیل و توهم و آرزو و احساس و شناخت و نگاه و باور و تفکر و گفتمان این نسل، آنان را به سوژههای منقاد خویش تبدیل کند.
اما این «نهگویی» انسان ایرانی، نخست، به معنی «آریگویی» به سیاست از نوع و جنس دیگریست، دو دیگر، این «نهگویی» در محدودهی سیاست متوقف نشده و نتایج پیمایش اخیر نگرش ایرانیان حکایت از آن دارد که بسیاری از ایرانیان به دین (دین حکومتی) هم میگویند: «نه، متشکرم.» سه دیگر، این «نهگویی» از امکان و استعداد درنوردیدن ساحتهای دیگر و رادیکالیزهشدن را دارد.
قدرت حاکم امکان جذب و خنثیسازی و توقف آن را ندارد. بیتردید، تنها راه مواجهه و مقابله اصولی و موثر با این «نهگویی»، نهگویی اصحاب قدرت و سیاست به خویشتن متوهم و متکبر و منجمدی است که تمام هستی آنان را تسخیر کرده است و آنان را رهزن راه خویش نموده است.
محمد رضا تاجیک
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.