از اینکه کرامت آدمها مخدوش شود باید ترسید
ساعت 24 - علی ربیعی یکی از امنیتی ترین نیروهای تربیت شده در نظام جمهوری اسلامی است که درسالهای پیش از تاسیس دولت روحانی درسمت اصلاح طلبان متمایل به فعالیت درمتن نظام قرارداشت ودر دولتهای روحانی نقش بیشتری برعهده گرفت. اودرده سال تازه سپری شده نقش روشنگری در بالاترین سطح را بردوش گرفته و به نظام جمهوری اسلامی هشدار میدهد که مراقب باشد درچه شرایطی قراردارد.
پدیده تهدیدهای اجتماعی ناشی از شرایط اقتصادی است. در خصوص امنیت اجتماعی - اقتصادی چند نکته قابل بحث است. این موضوع به مباحثی نظیر امنیت سرمایهگذاری، امنیت ناشی از جایگاه اقتصاد در جهان امروز، امنیت ملی ناشی از حضور در اقتصاد جهانی و عبور شاهراهها و میزان وابستگی جهان به اقتصاد یک کشور و مواردی از این قبیل وابسته است.
فقر خانوار، توزیع نابرابر ثروت و محرومیت نسبی چطور خود را در امنیت نشان میدهد. اینکه بیکاری، فقدان امنیت شغلی، کاهش امید به آینده و امنیت روانی جنبههایی از امنیت اقتصادی هستند که میتوانند آثار گستردهای از نظر اجتماعی به همراه داشته باشند.
امنیت اقتصادی عاملی مهم در امنیت اجتماعی است؛ رشد غیرمتکی به تولید و مشارکت مردمی به معنای رشد ناپایدار است. رشد به دست آمده اخیر که بیشتر حاصل فروش نفت به دلیل کاهش سختگیریهای تحریمی بوده، رشد اشتغالزای امیدبخش و موثر بر معیشت مردم نیست، چرا که اصولا صنایع بزرگ نظیر نفت و پتروشیمی اشتغالزایی بالا نداشته و هزینه سرانه ایجاد شغل در این صنایع بسیار بالاست.
در عین حال اشتغالزایی در بخش خدمات و بخشهای غیرمولد، به صورت کارکنان مستقل و خویشفرما (که بخش عمده اشتغالهای گزارش شده را تشکیل میدهند)، همگی اشتغالهای ناپایدار است که امنیت شغلی را در سطح ملی با تهدید مواجه میسازد. کاهش قدرت خرید مردم و گسترش فقر به گونهای که طبقات متوسط جامعه نیز در حال سقوط به دهکهای پایین درآمدی هستند، همگی به معنای تهدیدهایی بر امنیت است.
بیکاری و فقر به معنای عدم امنیت اقتصادی است و عدم امنیت اقتصادی زمینهساز عدم امنیت اجتماعی میشود. سیاستگذاریهای جبرانی اگر چه میتواند در مقاطع زمانی کوتاهمدت موثر باشد، اما این اثرات در بلندمدت پایدار نیست. بنابراین استناد به آمارهای رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال بدون توجه به موارد مورد اشاره، میتواند در سایه شعفهای گزارشدهی، نگرانیهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه را کتمان کند.
به ویژه آنکه در حال حاضر کشور با بیش از سه میلیون نفر نیت یعنی افرادی که نه شاغل هستند و نه در حال آموزش، مواجه است که قابل تامل است. به این آمارها اضافه کنید حجم بسیار جوانان متخصص در حال مهاجرت به کشورهای دیگر و تعداد بالای مهاجران بدون کیفیت وارد شده به کشور که وجود این حجم از پناهندگان در ایران به معنای افزایش هزینه اقتصادی در کشور از یک سو و زمینهساز عدم امنیت اقتصادی و اجتماعی از سوی دیگر است.
مهمتر از موارد فوق، از منظر امنیت روانی و کنش اجتماعی، موضوع «سقوط کرامت» است. بر اساس تجربه سالهای اخیر در کشورهای مختلف، اعم از ثروتمند یا کم ثروت نشان داده است که عامل اصلی در چالشهای بزرگ اجتماعی، در بسیاری موارد فقط خود بیکاری و فقر نیست، بلکه واکنش افراد و جوامع به «سقوط کرامت»شان است که بر اثر نزول سطح درآمد و افتادن به دهکهای پایین درآمدی به وجود میآید.
بررسیهای اخیر نشان میدهد که ۱۸درصد فقرا را فروافتادگان از طبقه متوسط به زیر خط فقر تشکیل میدهند. به این باید اضافه کرد جمعیتی را که در زیر خط فقر بوده و نزول مجدد داشتهاند. این موضوع زنگ خطری است که باید به آن توجه ویژه داشت؛ کسی که فقیر شود شاید واکنشی نشان ندهد، اما کسی که احساس کند کرامتش زیر سوال رفته است، دست به هر کاری میزند.
«سقوط کرامت» مخرج مشترکی است که در قالب فردی به واکنشهایی مانند خودسوزی میانجامد و در کنش جمعی چالشهای اجتماعی بدون هماهنگی از قبل را به دنبال دارد. در پایان باید گفت که اگرچه معمولا دولتها تمایل به ارائه آمارهای راضی کننده و شعفآور دارند، اما ضروری است که سیاستگذاران در لایههای آمارها و شاخصهای اقتصادی، به خصوص در شرایط آن روز ایران بیمهای نهفته در این آمارها را نیز بنگرند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.