نگرانی برای ژاپن، از دیروز تا فردا
...
ساعت 24 - ژاپن برای سالها اقتصادی آرام و رو به رشد داشته است. با این حال، مدتی است که رویه اقتصادی در ژاپن هم تغییر کرده و این یعنی حال اقتصاد ژاپن روبهراه نیست. به نظر میرسد ژاپنیها باید به فکر تغییرات و اصلاحات اساسی در ساختار اقتصاد خود باشند.
طی حدوداً یک قرن گذشته، اقتصاد ژاپن به شکلهای مختلفی ژاپنی شده است، از رشد اقتصادی مایل به پایین گرفته تا تورمِ زیر هدف و نرخ بهره پایین، همه موارد به شکلی تنظیم شده که ژاپن برای اقتصاد خود در نظر گرفته است. پرسشی که امروز وجود دارد این است که ژاپن چقدر دیگر میتواند به این وضعیت ادامه دهد و جهان را با خودش به کجا میبرد؟ بانک مرکزی ژاپن در تاریه 19 مارس بالاخره برای نخستین بار از سال 2007 تاکنون، نرخ بهرهاش را افزایش داد و رویه جهانی را هم به نوعی تغییر داد. دلیل آن هم تلاش برای مهار نرخ تورم بود. به این ترتیب سیاست بانک مرکزی ژاپن پس از سالها بالاخره تغییر کرده است.
افزایش نرخ بهره از طرف بانک مرکزی ژاپن به عنوان لحظهای تاریخی و فوقالعاده شناخته میشود. تا پیش از سال 2022، نرخ تورم سالانه بالای 2 درصد بوده است. حالا اما بالاتر از این میانگین سالیانه است. یکی از بزرگترین شرکتهای ژاپنی به تازگی با افزایش 5.3 درصدیِ دستمزدها موافقت کرد. در گذشته و پیش از اینکه جهان با نرخ تورم فعلی مواجه شود، چنین افزایش دستمزدی تقریباً ناممکن و بیسابقه به نظر میآمد. حالا اما با افزایش نرخ تورم در جهان، حتی ژاپن هم مسیر خود را تغییر داده است. در واقع ژاپن هم مسیر همیشگی خود را تغییر داده و وارد جریانی شده که طی یک الی دو سال اخیر، سایر اقتصادهای توسعهیافته قدم در آن گذاشتهاند.
بهرغم همه تغییراتی که در سیاستهای پولی و مالی ژاپن مشاهده میشود، این تصور و نتیجهگیری که ژاپن قرار است مسیر خود را برای همیشه تغییر دهد و غیر ژاپنی شود، کاملاً اشتباه است. این فقط شاخصهای اسمی نظیر تورم و نرخ بهره نیستند که در اقتصاد اهمیت دارند، واقعیت این است که نرخ بهره واقعی مهمتر است. اگر نگاهی به آمار واقعی بیندازیم، میبینیم که ژاپن نیازمند تغییرات ساختاری است و فعلاً خبری از این تغییرات بزرگ و ساختاری نیست. بنیاد و پایههای بازار کاملا متفاوت از تصور است. حتی نرخ بهرهای که بانک مرکزی ژاپن تصور میکند در افق دیدش قرار داد همچنان 1.4 درصد بالاتر از 2 درصدی است که هدفگذاری کرده بود و این یعنی بحران اقتصادی بر ژاپن سایه افکنده است. در حقیقت، شرایط مالی در ژاپن کاملا دشوار است.
*بحران از کجا نشئت گرفته است؟
ژاپن از ذخایر فراوانی برخوردار است. با این حال، جمعیت این کشور پیر شده و بیش از 30 درصد از جمعیتش را افراد بالای 65 ساله تشکیل میدهند. بسیاری از شرکتها سعی دارند همچنان از این افراد بهره ببرند. به هر حال، این اقتصاد در شرایطی بحرانی قرار گرفته که جمعیت آن در حال کاهش است و اشتهای کمی برای سرمایهگذاری دارد. مشکل دیگر این است که دولت ژاپن هنوز نپذیرفته که به مهاجر نیاز دارد و حاضر نیست از مسیر پذیرش مهاجر و تغییر سیاستها در این بخش، وضعیت جمعیتی خود را به تعادل برساند. تا زمانیکه این سیاستها اصلاح نشوند، بحران در کمین اقتصاد ژاپن است. رشد اقتصادی ژاپن هم به همین دلیل در روندی مایوسکننده قرار گرفته است.
یکی دیگر از مشکلات فعلی ژاپن، بدهیهایش است. نرخ بدهی نسبت به تولید ناخالص داخلی در این کشور بسیار بالاست و نشان میدهد که دولت از داراییهای مالی چشمگیری برخوردار نیست. در میان کشورهای ثروتمند، ژاپن در این زمینه وضعیتی بدتر از بقیه دارد. حتی وقتی نرخ بهره را پایین میآورند، باز هم دولت نمیتواند بدهیهایش را جبران کند و همچنان باید بخش زیادی از بودجهاش را به بدهیها اختصاص دهد. این یعنی شرایط برای اقتصاد ژاپن اصلاً مطلوب نیست.
وقت آن رسیده که دولت ژاپن، کسری خود را کاهش دهد و آرامش را به اقتصاد بازگرداند. با این حال، به نظر میرسد که مشکلات ژاپن کاملاً ساختاری بوده و نیازمند اصلاحات اساسی است تا بتواند به وضعیتی متعادل بازگردد و از بحران اساسی خارج شود. به هر حال همواره باید در نظر داشت که ژاپن یک اقتصاد استثنایی در جهان به شمار میآید و اهمیتی ویژه دارد. این کشور نقشی پررنگ برای سایر اقتصادهای جهان هم دارد و حالا که رویهاش تغییر کرده، به نوعی زنگ خطر را برای سایر نقاط جهان هم به صدا درآورده است.
طی حدوداً یک قرن گذشته، اقتصاد ژاپن به شکلهای مختلفی ژاپنی شده است، از رشد اقتصادی مایل به پایین گرفته تا تورمِ زیر هدف و نرخ بهره پایین، همه موارد به شکلی تنظیم شده که ژاپن برای اقتصاد خود در نظر گرفته است. پرسشی که امروز وجود دارد این است که ژاپن چقدر دیگر میتواند به این وضعیت ادامه دهد و جهان را با خودش به کجا میبرد؟ بانک مرکزی ژاپن در تاریه 19 مارس بالاخره برای نخستین بار از سال 2007 تاکنون، نرخ بهرهاش را افزایش داد و رویه جهانی را هم به نوعی تغییر داد. دلیل آن هم تلاش برای مهار نرخ تورم بود. به این ترتیب سیاست بانک مرکزی ژاپن پس از سالها بالاخره تغییر کرده است.
افزایش نرخ بهره از طرف بانک مرکزی ژاپن به عنوان لحظهای تاریخی و فوقالعاده شناخته میشود. تا پیش از سال 2022، نرخ تورم سالانه بالای 2 درصد بوده است. حالا اما بالاتر از این میانگین سالیانه است. یکی از بزرگترین شرکتهای ژاپنی به تازگی با افزایش 5.3 درصدیِ دستمزدها موافقت کرد. در گذشته و پیش از اینکه جهان با نرخ تورم فعلی مواجه شود، چنین افزایش دستمزدی تقریباً ناممکن و بیسابقه به نظر میآمد. حالا اما با افزایش نرخ تورم در جهان، حتی ژاپن هم مسیر خود را تغییر داده است. در واقع ژاپن هم مسیر همیشگی خود را تغییر داده و وارد جریانی شده که طی یک الی دو سال اخیر، سایر اقتصادهای توسعهیافته قدم در آن گذاشتهاند.
بهرغم همه تغییراتی که در سیاستهای پولی و مالی ژاپن مشاهده میشود، این تصور و نتیجهگیری که ژاپن قرار است مسیر خود را برای همیشه تغییر دهد و غیر ژاپنی شود، کاملاً اشتباه است. این فقط شاخصهای اسمی نظیر تورم و نرخ بهره نیستند که در اقتصاد اهمیت دارند، واقعیت این است که نرخ بهره واقعی مهمتر است. اگر نگاهی به آمار واقعی بیندازیم، میبینیم که ژاپن نیازمند تغییرات ساختاری است و فعلاً خبری از این تغییرات بزرگ و ساختاری نیست. بنیاد و پایههای بازار کاملا متفاوت از تصور است. حتی نرخ بهرهای که بانک مرکزی ژاپن تصور میکند در افق دیدش قرار داد همچنان 1.4 درصد بالاتر از 2 درصدی است که هدفگذاری کرده بود و این یعنی بحران اقتصادی بر ژاپن سایه افکنده است. در حقیقت، شرایط مالی در ژاپن کاملا دشوار است.
*بحران از کجا نشئت گرفته است؟
ژاپن از ذخایر فراوانی برخوردار است. با این حال، جمعیت این کشور پیر شده و بیش از 30 درصد از جمعیتش را افراد بالای 65 ساله تشکیل میدهند. بسیاری از شرکتها سعی دارند همچنان از این افراد بهره ببرند. به هر حال، این اقتصاد در شرایطی بحرانی قرار گرفته که جمعیت آن در حال کاهش است و اشتهای کمی برای سرمایهگذاری دارد. مشکل دیگر این است که دولت ژاپن هنوز نپذیرفته که به مهاجر نیاز دارد و حاضر نیست از مسیر پذیرش مهاجر و تغییر سیاستها در این بخش، وضعیت جمعیتی خود را به تعادل برساند. تا زمانیکه این سیاستها اصلاح نشوند، بحران در کمین اقتصاد ژاپن است. رشد اقتصادی ژاپن هم به همین دلیل در روندی مایوسکننده قرار گرفته است.
یکی دیگر از مشکلات فعلی ژاپن، بدهیهایش است. نرخ بدهی نسبت به تولید ناخالص داخلی در این کشور بسیار بالاست و نشان میدهد که دولت از داراییهای مالی چشمگیری برخوردار نیست. در میان کشورهای ثروتمند، ژاپن در این زمینه وضعیتی بدتر از بقیه دارد. حتی وقتی نرخ بهره را پایین میآورند، باز هم دولت نمیتواند بدهیهایش را جبران کند و همچنان باید بخش زیادی از بودجهاش را به بدهیها اختصاص دهد. این یعنی شرایط برای اقتصاد ژاپن اصلاً مطلوب نیست.
وقت آن رسیده که دولت ژاپن، کسری خود را کاهش دهد و آرامش را به اقتصاد بازگرداند. با این حال، به نظر میرسد که مشکلات ژاپن کاملاً ساختاری بوده و نیازمند اصلاحات اساسی است تا بتواند به وضعیتی متعادل بازگردد و از بحران اساسی خارج شود. به هر حال همواره باید در نظر داشت که ژاپن یک اقتصاد استثنایی در جهان به شمار میآید و اهمیتی ویژه دارد. این کشور نقشی پررنگ برای سایر اقتصادهای جهان هم دارد و حالا که رویهاش تغییر کرده، به نوعی زنگ خطر را برای سایر نقاط جهان هم به صدا درآورده است.
اکونومیست - آینده نگر
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.