راهبرد جنگ ستارگان آمریکا دربرابر ایران
ساعت 24 - ایالات متحده آمریکا به سبب ضرورت تمرکز بر استراتژی رقابت قدرتهای بزرگ بر آن است تا حد امکان از هرگونه بحران نظامی در منطقه خودداری کند، بهویژه بحرانی که در آن ناگزیر به حمایت نظامی از اسرائیل شود. با وجود این، چنین استدلالی نباید سیاستمداران ایران را از استراتژی کلان آمریکا در منطقه و در مواجهه با ایران غافل سازد.
آنگونه که از تامل در اسناد امنیت ملی آمریکا و همچنین ادراکات مقامات سیاست خارجی واشنگتن میتوان دریافت، کوشش برای تضعیف و در نهایت فراهمکردن بستری برای تحولی سیاسی در ایران، اصلیترین هدف استراتژیک اقدامات آمریکا در منطقه است. استراتژیستهای آمریکایی آینده نظم امنیتی منطقهای خاورمیانه در نبود ایران و یا ایرانی ضعیف و منزوی را بهعنوان امکانی استراتژیک همواره مدنظر دارند. تبیین منطق این ادراک استراتژیک، پیچیدهتر و دامنهی آن، گستردهتر از آن است که بتوان در اینجا به تمام ابعاد آن پرداخت. نویسنده بر آن است تا در جایی دیگر بهگونهای مبسوط بدین مهم بپردازد، اما آنچه در اینجا در مقام مدخلی برای ورود به بحث میتوان بدان اشاره کرد این است که آمریکا بهرغم پیامدهای درازدامن و گاه پیشبینیناپذیر استراتژی تغییر در ایران، امکان آن را بهعنوان دستاوردی مطلوب همواره مطمحنظر قرار داده است. بیتردید کوشش برای ایضاح منطق این استراتژی، تحقیقی نه از سر تفنن بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است. آنچه شگفتانگیز مینماید این است که گاه تحلیل گران و حتی سیاستگذاران ایرانی به سبب استغراق در نقوش تحولات اخیر در منطقه، فهم اهداف پنهان و استراتژیک چنین تحولاتی را به عهده تعویق میاندازند. از آنجاییکه که ترسیم مختصات استراتژی کلان آمریکا نیازمند بحثی جدیتر است، در اینجا تنها از باب طرح بحث بدان اشاره و به اقتضای مقصود این نوشته بدان پرداختیم.از اسناد آمریکایی و اظهارات مقامات این کشور بهویژه نهادهای اطلاعاتی همچون سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) چنین برمیآید که سران واشنگتن با اتکاء به تجربیات حاصل از دوران جنگ سرد و فرجام اتحاد جماهیر شوروی بر آنند تا ایران را نیز در مسیری مشابه هدایت کنند. مهمترین عنصر قوامبخش این استراتژی، درانداختن ایران در یک تنگنای امنیتی-نظامی و هدایت سیاست این کشور در مسیر مسابقه تسلیحاتی و ضرورت تقویت توان نظامی در مقام مهمترین کارکرد دولت است. به بیانی دیگر، آمریکا بر آن است تا از مجرای تحولات اخیر نظامی در منطقه، بستری شکل دهد که از یکسو تا حد امکان متحدان منطقهای را به خرید تسلیحات و تقویت توان نظامی ترغیب و از سوی دیگر، تمرکز بر ارتقای توان تسلیحاتی را بهعنوان اصلیترین کارویژه رهبران ایران تثبیت کند. بدینگونه که درکی حاصل شود که جمهوری اسلامی ایران برای بقاء به ضرورت نیازمند تسریع و شتاب در افزایش توان نظامی خود است. از سوی دیگر آمریکا بر آن است تا با افزایش مسئولیتهای ایران در منطقه از مسیر بحرانآفرینی در عراق، افغانستان، آذربایجان، لبنان و سوریه رهبران ایران را به ضرورت حضور و تمرکز بر این بحرانها ناگزیر سازد. این استراتژی، نسخهای دیگر از همان استراتژی جنگ ستارگان آمریکا با اتحاد جماهیر شوروی است که از نظرگاه استراتژیستهای واشنگتن در نهایت سبب فروپاشی این نظام شد. رئیس سازمان سیا با اتکاء به تجربه کاری در روسیه و با استناد به رویه کاری سازمان تحت رهبری خود، بر آن است که شرایط داخلی ایران بهویژه شرایط اقتصادی و اجتماعی این کشور و انجام مسئولیتهای بیشتر در سیاست خارجی و تخصیص منابع مالی به بخش نظامی را با محدودیتهایی فراوان روبهرو کند. در چنین شرایطی کوشش برای استقرار یک بستر ناامن در خاورمیانه و ایجاد ساختاری که در آن ایران ناچار به افزایش بودجه نظامی و اجرای مسئولیتهای بیشتر امنیتی در خاورمیانه شود، میتواند به تحولی بزرگ در ایران منتهی شود. القای تشدید تنشهای محیط امنیتی منطقه خاورمیانه در مسیر افزایش امکان برخورد نظامی تمامعیار ایران با اسرائیل و آمریکا با هدف درک ضرورت سرمایهگذاری کلان ایران بر یک مسابقه تسلیحاتی بزرگ، مهمترین استراتژی آمریکا در پرتو تحولات اخیر نظامی در منطقه خواهد بود. در صورت تثبیت و هدایت این نظرگاه در ایران که جمهوری اسلامی برای بقاء چارهای جز تمرکز بر افزایش توان نظامی حتی به بهای نادیدهگرفتن مسائل اقتصادی و اجتماعی ندارد، استراتژی آمریکا در مسیر دلخواه حرکت خواهد کرد.
این همان برداشتی است که در نظریههای روابط بینالملل از آن بهعنوان «پیشگویی خودتحقق بخش»* یاد میشود؛ وضعیتی که در آن یک انتظار یا باور میتواند بر رفتارها تاثیر و در نتیجه باعث تحقق آن باور شود. هدف پنهان در پس ایده پیشگویی خود که گاه از آن بهعنوان اثر پیگمالیون نیز یاد میشود، این است که باور به آنچه اتفاق خواهد افتاد، سبب انجام اقداماتی میشود که در نهایت آن نتیجه را محقق میکند. هدایت ادراکات تصمیمگیران در ایران در مسیری که جز افزایش توان نظامی و مسئولیتهای بیشتر در خاورمیانه، چارهای ندارند، مهمترین هدف استراتژی آمریکا در پرتو تحولات داخلی و منطقهای ایران است. باشد که با درک منطق استراتژی کلان آمریکا در منطقه، ایران با اتکاء به امکانات داخلی و خارجی خود ضمن حفظ توان بازدارندگی در برابر هرگونه تهدیدی، سایر چالشهای داخلی را مطمحنظر قرار دهد و از درافتادن در بازی بیپایان بحرانهای نظامی در منطقه اجتناب کند. بیتردید ضرورت بازسازی قدرت اقتصادی در داخل و فراهمکردن بستری برای افزایش اعتماد سیاسی و اجتماعی مهمترین پاسخ به استراتژی آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است. مجید محمدشریفی -هم میهن
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.