رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 635237

روزهای سرنوشت‌ساز برای اروپا

ساعت 24 - محمدرضا ستاری درروزنامه جهان صنعت نوشت : اتحادیه اروپا در حالی در آستانه یکی از مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین انتخابات پارلمانی خود قرار دارد که نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد، همزمان با افول سبد رای احزاب سنتی و ریشه‌دار اروپایی، جریان‌های راست‌افراطی با استقبالی کم‌سابقه مواجه شده و به احتمال زیاد با پیروزی آن‌ها، معادلات پارلمان آینده اروپا تغییر خواهد کرد. ا

در همین راستا به نظر می‌رسد که همزمانی این سه عامل مهم تبدیل به یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین چالش‌های اتحادیه اروپایی از زمان تشکیل آن باشد. در واقع از یک منظر، نفس تشکیل اروپای واحد که در دهه 1950 میلادی با پیمان فولاد و زغال‌سنگ میان شش کشور اروپایی کلید خورد، دور کردن سایه جنگ از سر این قاره بود.

درواقع از پیمان ماستریخت در 1992 به بعد که سنگ بنای اتحادیه اروپای فعلی با سیاست پول واحد گذاشته شد بر اساس نظریه همگرایی، مقصود این بود که در چارچوب همکاری‌های اقتصادی، راهی به سمت همگرایی سیاسی و دور شدن از منازعات هویتی و امنیتی گشوده شود.

این قضیه حتی در برخی دیگر از چارچوب‌های نظری مانند نظریه وابستگی متقابل جوزف نای نیز قابل مشاهده است جایی که وی و افرادی نظیر رابرت کوهین معتقد بودند که شرکای اقتصادی به شرط آنکه سود تجاری آن‌ها رو به رشد باشد، کمتر علاقه به جنگ و درگیری با یکدیگر دارند. به همین دلیل است که اکنون جنگ اوکراین که تا مرزهای اروپای واحد کشیده شده، علاوه‌بر ملاحظات استراتژیک و ژئوپلیتیک برای نخستین‌بار بعد از جنگ جهانی دوم سایه یک جنگ بزرگ را بر سر اروپا گسترده و معادلات اساسی برای اتحادیه اروپا را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. از سوی دیگر وقوع بحران اقتصادی به خصوص برای قدرت‌های بزرگ اروپایی در شرایطی ایجاد شده که جریان‌های راستگرا و افراطی بیش از هر زمان دیگری در این قاره قدرت گرفته و با اقبال عمومی مواجه شده‌اند. این موضوع از آنجا حائز اهمیت است که مشکلات اقتصادی از یک جهت دولت‌های اروپایی را به شدت تضعیف می‌کند

از سوی دیگر بازیگران بزرگ مانند آلمان و فرانسه ممکن است چالش‌های اقتصادی‌شان به صورت دومینووار به سایر کشورهای اتحادیه سرایت کند. یعنی اگر تا پیش از این یونان و پرتغال درگیر بحران اقتصادی بودند، این قضیه نمی‌توانست در کلیت اتحادیه چالشی بنیادین ایجاد کند اما بحران در آلمان به عنوان موتور محرک اقتصاد اروپا به‌طور قطع با بازیگران درجه دو و سه اروپایی از منظر تبعات و پیامدهای احتمالی کاملا متفاوت خواهد بود بنابراین در چنین شرایطی گره خوردن چالش‌های اقتصادی به بروز و ظهور احزاب و جریان‌های تندرو به سرعت می‌تواند بر نارضایتی‌های اجتماعی در اروپا دامن بزند؛ امری که به طور طبیعی جریان‌های پوپولیست می‌توانند از آن بهره‌برداری کرده و با ایجاد یک بسیج از گروه‌های خاص اجتماعی در جهت قبضه کردن قدرت سیاسی حرکت کنند. در واقع شرایط کنونی اروپا تا حدود زیادی با وضعیت بعد از جنگ جهانی اول در این قاره مشابه شده است؛ جایی که بحران اقتصادی به دولت‌های ضعیف گره‌خورده و زمینه‌ساز ظهور فاشیسم و نازیسم در اروپا شده و در نهایت نیز به جنگ جهانی دوم ختم شد. حالا نیز در سایه جنگ اوکراین که اروپا را به صورت مستقیم در برابر روسیه قرار داده، بحران اقتصادی و قدرت گرفتن جریان‌های راستگرا که عمده آن‌ها ضد اتحادیه هستند، اروپا را با بی‌سابقه‌ترین چالش بعد از جنگ دوم جهانی مواجه کرده و روزهای مهم و سرنوشت‌سازی را پیش‌روی آن قرار داده است.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها