خیال گل دادن از ذهن ایرانی ها بیرون شده است
ساعت 24 - در میان این همه خبرهای داغ و سخت درباره مسائل هستهای ایران، مسائل مرتبط با رقابت کاندیداها و افشاگریها، مسائل مرتبط با مناسبات شهروندان و نهادهای حکومتی در بحث پوشش و… اما یک خبر غمانگیز دیگر هم بود که شاید کمتر دیده شده است. خبر این است: «تقاضا برای خرید گل در ایران در یکسال گذشته 70درصد کاهش داشته است.»
اگر یادمان باشد که گل دادن به پدر و مادر، همسر و فرزندان و خواهر و برادر و دوست و همکار نشانی از خوش بودن و مهربانی و دوست داشتن است، آنگاه کاهش 70درصدی تقاضا برای خرید گل میتواند نشاندهنده این باشد که شوربختانه مهر و محبت نیز از دست ایرانیان در رفته به حساب میآید. چرا به اینجا رسیدهایم؟ واقعیتهای تاریخی و امروز ایران میتواند این وضع را نشان دهد. شهروندان ایرانی در همه 100سال تازه سپری شده دنبال این بودهاند که یک زندگی عادی که در آن آرامش روح و ذهن و نیز آسایش زندگی مادی- حتی در حداقلها- داشته باشند.
شوربختانه باید دردمندانه گفت پس از 100سال کوشش خستگیناپذیر و در انقلاب بزرگ مشروطه و انقلاب اسلامی هنوز به این خواسته نرسیدهاند. ایرانیان در همین روزها که در آن سر میکنیم شماری از رخدادهای احتمالی را پیش چشم خود میآورند که هرکدام از آنها برایشان درد و رنج میآورد. ادامه تخاصم با غولهای غربی، بیاعتمادی به وفاداری روسیه و چین به مثابه قدرتهای به ظاهر در کنار هم، همسایههایی که نمیتوان روی دوستی راستگویانه رهبران آنها حساب باز کرد و کشورهای بلافاصله پس از همسایهها که به هر دلیل با جمهوری اسلامی سازگاری ندارند ایرانیان را در ناامنی ذهنی قرار داده است.
از سوی دیگر سپهر سیاست در ایران بهگونهای آرایش یافته است که در جریان انتخابات که میتواند نماد دوستی و رقابت ملی باشد ایرانیان را دو تکه کرد و درصد بیشتری از ایرانیان حاضر نشدند از حق رای استفاده کنند. نابرابری فزاینده، گسترده و ژرف که ایرانیان را آزار میدهد و تخم نفرت در دلها و ذهنها کاشته شده، زخمها را ناسور و چرکین کرده است. چه باید کرد؟ برای اینکه مهربانتر باشیم و از مهربانی هر ایرانی عطری پراکنده شود که جامعه را مهربان کند باید بههم گل بدهیم و مهربانی و محبت کردن را گسترش دهیم اما گل دادن و دوست داشتن دو شرط لازم دارد: شرط نخست این است که برای این کار بتوانیم منابع مالی حتی در رقمهای اندک فراهم کنیم که ظاهرا این اتفاق برای اکثریت ایرانیها نمیافتد. میلیونها کارگر، دهقان و پیشهور زحمتکش ایرانی که نمیتوانند نیازهای نخستین خود را فراهم کنند، بدیهی است که خیال گل دادن را از سر بیرون میکنند. شرط دوم این است که چشماندازی از مهر و محبت در کنار هم در جامعه را ببینیم که این یکی نیز شوربختانه فراهم نیست. دولتسالاران ایرانی و سیاستگذاران و سیاستمداران ایرانی نتوانستند مهر و محبت را جایگزین خشم و اندوه کنند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.