چرا مردم رغبت نمیکنند وارد انتخابات شوند؟
ساعت 24 - احمد زید آبادی تحلیلگر مسایل ایران در یک مناظره رسمی در تلویزیون ایران که با حضور دومقام سابق وزارت خارجه برگزار شد در باره سیاست خارجی ایران تاکید کرد چیزی به اسم سیاست خارجی نداریم و این یکی از دبلیل نارضایتی ایرانیان است و انها را برای رای دادن بی رغبت میکند.
وی گفته است : در کشور ما اصلاً گویی منافع ملی را نه آنچه مردم میخواهند، بلکه سلسله اتفاقات ایدئولوژیک تعیین میکند. گویی اینها نعوذ بالله از طرف خداوند الهام شده است و یا طرح شده است که اینجوری در بیرون از کشورتان عمل کنید. اینها اساساً مفهومی را برای سیاست خارجی نمیگذارد یا فکر کنیم یک اقلیت میتواند بگوید ما منافع ملی را تعریف میکنیم و بقیه نیز خفه خان بگیرند حرف نزنند، اینجوری نمیشود. به هر حال این بزرگترین مشکلی است که از همان ابتدایی که گریبانگیر دولتهای مختلف بوده است و نهایتاً به سرانجام نرسیده است. بنابراین در این کشور هر که حاکم باشد نمیتواند اصل ایران را نفی کند از طرفی تعلقات ایدئولوژیک با این مسئله با هم مخلوط میشود و و یک سیاست خارجی است که هیچ جای آن با هم هماهنگ نیست. هر یک را هم از جاهای مختلف به کشور هزینه وارد میشود و نهایتاً وضعیت را به نقطهای رسانده است شما از اینجا که به خیابان میروید با هر کی که صحبت میکنی همه ناراضی هستند. نمیشود این سیاست خارجی خوبی باشد و این همه جمعیت از آن ناراضی باشد. چرا الان رغبت نمیکنند وارد انتخابات شوند؟ چون فکر میکنند آرای آنها محل اعراب ندارد و اصلاً جذب نمیشود و سیستم به آن بیاعتنا است. تا این سه موردی که گفتم تکلیفش را حل نکنیم ما سیاست خارجی به معنای این کلمه در عرف بینالملل و سیاست جهان و چارچوب عقل سلیم نخواهیم داشت.
ما باید تکلیفمان را با نظام بینالملل روشن کنیم. منظورم از نظام بینالملل روابطی است که بر کشورهای جهان حاکم است.قواعدی بر این حاکم است که این قواعد میتواند در مواردی ظالمانه و در مواردی عادلانه و در مواردی نیز خنثی باشد. اما چیزی که شما باید تکلیفش را روشن کنید این است که با همین قواعدی که هست آیا شما منافع nation state را قابل تحقق میبینی یا نه کل این چیزی که حاکم است یک چیز ظالمانه است و نظمش را باید از هم بپاشانید. اینجا دائم این دعوا وجود دارد. بالاخره امامان جمعه، نظامیان و افراد با نفوذ ، علیه آنچه نظم بین المللی مینامیم به عنوان یک امر ظالمانه ناعادلانه خبیثانه حرف میزنند. در عین حال اعضای وزارت خارجه دائم از اینکه این قواعد باید به رسمیت شناخته شود و این طرف مقابل ما است که اینها را زیر پا میگذارد [میگویند] که دو موضع کاملاً متفاوت است و جمع کردنشان امکانپذیر نیست. به گزارش مهر زید آبادی ادامه داده است: یا شما باید خودتان را یک گروه انقلابی، یک جنبش چریکی تعریف کنید که بگویید من میروم و آن [نظم فعلی] را بر هم میزنم، حالا بهاندازه توانتان یا میتوانید بزنید یا نمیزنید. اما به عنوان یک واحد مستقر و دولت مستقر دائم بخواهید از این مسئله حرف بزنید که این [نظم فعلی] درست نیست و از هم باید بپاشد، جور در نمیآید. بنابراین اساساً منافع مشترک با خیلی از بخشهای جهان شکل نمیگیرد که شما بخواهید بروید و منافعتان را تعقیب کنید چون همه کشورها دنبال این هستند که با کشور دیگری حداکثر منافع مشترک را تعریف کنند و با هم همگام شوند و آنجایی که این منافع مشترک اتفاق نیافتد و تعارض منافع پیش آید از طریق چانه زنی و از طریق فشار افکار عمومی، بسیج نیروهای بین المللی این را دنبال کنند و در بدترین حالت نیز کار به جنگ میرسد که این چیزی است که هر دو طرف را نابود میکند. به ویژه در این دوره که اساساً جنگها میتواند خطرناک و زیانبار باشد به دلیل اینکه سلاحها قدرت کشتار وسیعی پیدا کردند. من منافع را در این تعریف کنم که الان اقتضا میکند که سیاست خارجی متوازن بین دنیای غرب و شرق داشته باشیمنهایتاً گفتیم که باید منافع دنبال شود اما این منافع چی است؟ مثلاً من منافع را در این تعریف کنم که الان اقتضا میکند که سیاست خارجی متوازن بین دنیای غرب و شرق داشته باشیم و ممکن است دیگری بگوید حتماً باید نگاه شرق داشته باشیم و دیگری بگوید حتماً باید نگاه به غرب داشته باشیم.
کی باید تعیین کند که منافع چیست؟ هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه در برآیند آرای مردم تبلور پیدا کند و مشخص شود گرایش عمومی مردم چیست. منافع سلسله مراتبی دارد و حالت هرمی شکل دارد و گاهی در تزاحم با هم قرار میگیرند. مثلاً شما اگر بخواهید فلان منطق اقتصادی را دنبال کنید ممکن است زیان سیاسی پیدا کنید. کی باید این امر را برجسته کند؟ [پاسخ] مردم است. مردم ۸۵ میلیون نفر هستند و هر کدام در خانههایشان نمیتوانند یک بلندگو به دست بگیرند و اعلام کنند منافع ملی چی است. اینجا باید احزاب سیاسی قدرتمندی شکل بگیرد و هر کدام بخشی از این مردم را نمایندگی کنند و در انتخاباتهای آزاد و عادلانه با هم رقابت کنند؛ هر حزبی که حزب حاکم شد مشروع است که منفعتی را دنبال کند و بقیه اگر قبول نداشته باشند تا زمانی که نتوانند با همان سازوکارهای مدنی و انتخاباتی را عوض کنند تابع خواهند بود. این چیزی است که در همه جهان از موقعی که این nation state ها شکل گرفته است به وجود آمده است و ادامه داشته است تا الان
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.