جلیلی یک راهبرد دارد: جنگ
ساعت 24 - ناپسند آنجاست که این فرد یعنی جلیلی و طیف حامی او، تنها راهبردشان بحث استقبال و ایجاد جنگ است. یعنی به باور من، این فرد و جریان حامی او از ابزار جنگ بهعنوان یک راهکار تاکتیکی برای تحقق منافع ملی و پیشبرد مقاصد در حوزه ژئوپلیتیک استفاده میکنند. این طیف و شخصی مانند سعید جلیلی، جنگ را یک راهبرد میدانند.
دردناکتر آنجاست که دُم خروس این ادعا زمانی بیرون میزند که مشخص شده در سالهای گذشته، ادعای جنگ و جنگافروزی این فرد و طیف حامی او، راهبردی برای منافع ملی و پیشبرد مقاصد ژئوپلیتیک نیست، بلکه مسیری برای تامین منافع حزبی و جناحی آنهاست. بله این جزء اصول سیاست و دیپلماسی است که جنگ و صلح، دو روی سکه برای پیشبرد منافع و مقاصد ژئوپلیتیک کشورهاست؛ اما وقتی فردی مانند جلیلی همه چیز را در تنش، بحران، جنگ، آشوب، تحریم و... میبیند و نگاه او به آینده اینگونه تعریف میشود، خب نشان میدهد آنها فقط یک راهبرد برای کشور دارند، جنگ و بحران و با این راهبرد فقط به دنبال مقاصد شخصی خودشان هستند. البته مسئله و مشکل شخصی سعید لیلاز، حتی این مسئله نیست. اصطکاک من با سعید جلیلی آنجاست که این فرد هیچ برنامهای برای آینده کشور ندارد. یعنی جز رادیکالیسم و گفتههای گنگ و مبهم در لفافهای از ادعاها و شعارها، واقعا برنامه ملموسی وجود ندارد. مشکل و گرفتاری اصلی ما در دور دوم انتخابات، آن است که طیف مردد، بلاتکلیف و خاکستری جامعه که به هر دلیلی نمیخواهد در انتخابات شرکت کنند و رای بدهد، عملا دارند به همین راهبرد رادیکالیسم و بستن تمام فضاهای کشور در صورت به قدرت رسیدن سعید جلیلی کمک میکنند؛ چه به صورت خواسته و چه به صورت ناخواسته. یعنی از موضع چپ افراطی، این طیف دارد به دام راست افراطی میافتد. من بهعینه میبینم که دو سر انتهایی این طیف، شامل رادیکالهای حامی سعید جلیلی و طیف رادیکال غیرمشارکتجو، در نهایت دارند به یک نقطه اشتراک میرسند. بنابراین واقعا ما اکنون یک نقض غرض آشکار را میبینیم. اگر نتوانیم سایه رادیکالیسم را از سیاست داخلی دور کنیم و این وضعیت بسته و محدود و تند را از فضای اجتماعی و فرهنگی و حوزه زنان دور کنیم، نمیتوانیم به دنبال فضای بازی در سیاست خارجی باشیم. پس واقعا ما باید از هر تریبونی استفاده کنیم و این را به اکثریت خاموش ۶۰ درصدی برسانیم و توضیح دهیم.
در گام اول باید رادیکالیسم را از سیاست داخلی دور کنیم و این تنها از طریق انتخاب آگاهانه و ورود فعال به عرصه سیاسی میسر است. من در انتخاباتهای گذشته به تمام نمایندگان جامعه سیاسی و اجتماعی و نخبگان و طیف غیرمشارکتجو حق میدادم که در انتخابات شرکت نکنند. ..
ولی اکنون ما مسعود پزشکیان را داریم و نباید این فرصت را از دست بدهیم. جمهوری اسلامی ایران با تایید صلاحیت مسعود پزشکیان دیگر توجیهی برای ما باقی نگذاشته است که بهانهای برای عدم مشارکت داشته باشیم. اگر فردا سعید جلیلی به قدرت برسد نتیجه همین انفعال و عدم مشارکت است. یعنی نتیجه مخرب انتخاب ما در آینده ایران، با عدم انتخاب در دور دوم است. سعید لیلاز – شرق
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.