شرط روزنامه کیهان برای موفقیت پزشکیان
ساعت 24 - سرمقاله نویس امروز روزنامه تندرو کیهان در نوشتهای نسبتا طولانی خواستار تاسیس یک نهاد ملی میان نیروهای سیاسی پیروز انتخابات 15 تیرماه و بازندگان این مبارزه شد و تاکید کرد این تشکل نباید لزوما در چارچوب حزب باشد. این روزنامه نوشته است :
دولت جدید میتواند شکلدهنده به یک فرصت بزرگ برای کشور در دنیای در حال تغییر کنونی باشد و میتواند دولتی سر در گریبان و هدردهنده فرصتهای بزرگ ملی، منطقهای و بینالمللی باشد. پرکننده فاصله امروز که نزدیک قلهایم تا فتح «قله کامیابیها» تلاش ملی مستدام و شتابان است. مبادا که این فرصت بزرگ از دست برود و جای آن را حسرت بگیرد. طیف پیروز توانست با بیش از 16/38 میلیون رای یعنی 53/6 درصد آرا پیروز رقابتها باشد و طیف دیگر با بیش از 13/5 میلیون رای یعنی 44/3 درصد توانست نقش سیاسی خود را در مهمترین آوردگاه سیاسی ایفا نماید. آنچه در این میان ضرورت دارد به آن توجه شود، امکان استفاده از ظرفیت آرای دو طیف برای شکلدهی و سامانمند کردن جامعه سیاسی ایران است. اینک حدود 16 میلیون رای در یک طیف و حدود 13/5 میلیون رای در طیف دیگر قرار دارد. در متن هر دو طیف، نیروهای ارزشمند و متخصصی ـ نوعاً جوان ـ وجود دارد که قابلیت گرد آمدن ذیل «تشکلی بادوام» برای نقشآفرینی پیوسته در عرصه مدیریتی کشور دارند. این قلم از «حزب» سخن نمیگوید. شاید همانگونه که بسیاری از اساتید جامعهشناسی سیاسی گفتهاند، حزب با مختصات آن در جامعه ایران نمیتواند از پذیرش عمومی برخوردار شود. اما تشکلها لزوماً نباید حزب باشند تا به سامانمند کردن صحنه سیاسی کشور نائل آیند. بسیاری از تشکلهای موفق در جامعه ایران وجود دارند که سالیان طولانی است به ارائه خدمات گسترده ملی میپردازند. یکی از کارکردهای دولت جدید میتواند ترمیم شکافهای موجود در فضاهای اجتماعی باشد. این شکافها عمدتاً دلیل اقتصادی دارند که شائبههای فرهنگی و گاهی سیاسی نیز پیدا کردهاند. این از آنجا اهمیت دارد که دولت فقط در فضای «همگرایی ملی» میتواند موفق شود و در این فضاست که همه ظرفیتهای کشور پای کار دولت میآیند. در اظهارات رئیسجمهور منتخب روی ضرورت «توافق ملی» برای اجرای موفق سیاستهای داخلی و خارجی تاکید شده است که حائز اهمیت زیادی میباشد. البته هر کس میتواند از توافق ملی تعبیر خود را داشته باشد، اما در این مورد تا حدی میتوان به اجماع نظر هم رسید. توافق ملی قاعدتاً محور میخواهد و بدون آن صحبت از توافق ملی مفهومی ندارد و در حد یک شعار تنزل پیدا میکند. جامعه سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یک محور عقیدتی و البته سیاسی دارد که رهبری و ولایت فقیه است و یک محور حقوقی دارد که قانون اساسی است. در مقام عمل و اجرا یک دسته سیاستهای کلی وجود دارند که در نهادهای عالیه کارشناسی نظام مورد بحث قرار گرفته و سپس بر اساس اصل 110 قانون اساسی، طی مراحلی به تایید رهبر معظم انقلاب رسیده و اجرا میشوند. در کنار آن یکسری اصول موضوعه داریم که آنها هم در قانون اساسی آمده و ما میتوانیم به دلیل دائمی بودن از آنها به «آرمانها»، «مطلوبها» و «مطالبههای اساسی» یاد نمائیم.
سیاستها و آرمانها در دو ساحت وضع بالفعل و وضع بالقوه قرار دارند که رسیدن به هر کدام دقیقاً وابسته به توجه به دیگری است. یعنی پیگیری سیاستهای کلی نظام، به کمک گرفتن از فضای آرمانی یعنی استعدادهای لازم ملی و بینالمللی نیازمند است و متقابلاً پیگیری آرمانها و مطلوبها هم بدون وجود نظامی مستحکم در چارچوب مرزهای ملی امکانپذیر نیست. در طول حدود سه دهه گذشته، بعضی سعی کردند تلاش برای تحقق آرمانهای انقلاب و منویات امام و رهبری را در تقابل با رسیدن به سیاستهای کلی نظام که در متن برنامههای پنج ساله به آنها تکلیف شده است، قرار دهند و حال آنکه امروز به هیچ وجه امکان ندارد کشوری بدون داشتن اقتدار و قدرت در محیط منطقهای و بینالمللی به حل داخلی مشکلات خود دست پیدا نماید.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.