رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 640890

آغاز ساخت فاز اول خط لوله گاز تاپی از منطقه سرحدآباد

ساعت 24 - سقوط دولت ملی در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در تابستان سال 2021 میلادی که موجب شد چشم‌ انداز بسیاری از طرح‌های اقتصادی، ترانزیتی و انتقال انرژی از منطقه آسیای مرکزی به افغانستان و نیز آسیای جنوبی از جمله خط لوله گاز تاپی، مانند خط انتقال برق کاسا- 1000، مسیر ترانزیتی لاجورد و پروژه ترانزیتی بندر چابهار متوقف شود و آینده آن‌ها در‌هاله‌ای از ابهام قرار گیرد.

#اختصاصی

طی روزهای اخیر، اخباری مبنی بر افتتاح خط لوله گاز تاپی [پروژه انتقال گاز از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند] توسط امارات اسلامی افغانستان تحت رهبری طالبان و دولت ترکمنستان منتشر شده است و بر مبنای آن، مجدداً مباحث مختلفی در رابطه با ایجاد یک خط لوله گازی رقیب برای ایران مطرح شده است.

اما واقعیت آن است که هنوز خط لوله گاز تاپی ساخته نشده است تا افتتاح شود و تبدیل به رقیب گازی ایران به ویژه صادرات گاز ایران به پاکستان و هند شود! آنچه که اخیراً روی داده است تنها برگزاری مراسم آغاز ساخت فاز اول خط لوله گاز تاپی از منطقه سرحدآباد در مروِ ترکمنستان تا هرات است. طرح انتقال منابع گازی ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند سه دهه بسیار پر فزار و نشیب را پشت سر گذاشته است و علی رغم نام‌های مختلفی که بر روی این طرح عظیم انتقال انرژی نهاده شده است، از جمله «تِرانس افغان» یا «ماورای افغان» (۱۹۹۵)، پروژه «سنت گاز» (۱۹۹۷)، «خط انتقال گاز افغانستان» یا «تی. ای. جی. پی» (۲۰۰۲) و خط لوله گاز «تاپی» (۲۰۱۰)، هنوز این طرح مهم انتقال انرژی اجرایی و عملیاتی نشده است.

حدود یک دهه قبل، مراسم آغاز ساخت خط لوله گاز تاپی طی مراسمی در حومه شهر «مرو» در جنوب ترکمنستان با حضور روسای جمهور ترکمنستان، افغانستان، نخست وزیر پاکستان و معاون رئیس جمهور هند در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۵ میلادی/ ۲۵ آذر ۱۳۹۴ برگزار شد، اما به سرانجام نرسید و در نهایت پس از یک دهه و برای دومین بار، مراسم آغاز عملیات ساخت خط لوله گاز تاپی- فاز اول از منطقه سرحدآباد ترکمنستان تا هرات- با حضور ملا محمد حسن آخوند، سرپرست دولت طالبان و قربانقلی بردی محمداف رئیس مجلس عالی و رشید مرداف وزیر امور خارجه ترکمنستان در منطقه سلیم چشمه ترکمنستان در ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی/ ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ برگزار شد.

فاز دوم نیز از هرات تا هِلمند، فاز سوم از هِلمند تا قندهار و فاز چهارم نیز از قندهار تا مرز پاکستان خواهد بود. در واقع، پس از یک دهه ناکامی در ساخت خط لوله گاز تاپی که بنا به دلایل مختلفی از جمله عدم تامین منابع مالی، شرایط امنیتی افغانستان به ویژه پس از به قدرت رسیدن طالبان، اختلافات افغانستان و پاکستان و نیز پاکستان و هند به سرانجام نرسید، اکنون امارات اسلامی افغانستان تحت رهبری طالبان درصدد احیای این طرح مهم و قدیمی انتقال انرژی برآمده است.

دیدار نخست وزیر طالبان (ملا محمد حسن آخوند) و رهبر ملی ترکمنستان (قربانقلی بردی محمداف) در مراسم آغاز اجرای طرح خط لوله گاز تاپی

واژه «تاپی» در عین حالی که مخفف حروف ابتدای نام چهار کشور ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند است؛ نام رودخانه معروف ۷۰۰ کیلومتری در مرکز هند نیز‌ می‌باشد. طول خط لوله گاز تاپی ۱۸۱۴ کیلومتر بوده و ۲۱۴ کیلومتر آن از خاک ترکمنستان، ۷۷۴ کیلومتر آن از خاک افغانستان، ۸۲۶ کیلومتر آن از خاک پاکستان تا مرزهای کشور هند عبور خواهد کرد.

خط لوله تاپی از میدان گازی دولت آباد ترکمنستان (بزرگ ترین میدان گازی این کشور) آغاز‌ می‌شود و موازی با بزرگراه هرات به قندهار خواهد رسید و پس از آن در پاکستان از شهر کویته به مولتان هند امتداد‌ می‌یابد. ظرفیت انتقال این خط سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب برآورد شده و قرار است روزانه ۵۰۰ میلیون فوت مکعب گاز ترکمنستان با خط لوله تاپی به افغانستان ترانزیت شود و سهم هر یک از کشورهای هند و پاکستان از گاز ترانزیتی با این خط لوله نیز روزانه یک میلیارد و ۳۲۵ میلیون فوت مکعب خواهد بود.

ضمن این که به دلیل فاصله طولانی و شرایط خاص جغرافیایی کشورهای افغانستان و پاکستان، این طرح از هزینه مالی بسیار بالایی برخوردار است و برآورد‌ می‌شود که احداث این خط لوله بیش از ۷ تا ۸ میلیارد دلار هزینه در برداشته باشد. در نقشه زیر، رنگ آبی گویای مسیر خط لوله تاپی از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند است و رنگ سفید نیز نشان دهنده مسیر خط لوله صلح بین ایران، پاکستان و هند است.

خط لوله گاز تاپی (رنگ آبی) و خط لوله صلح (رنگ سفید)

واقعیت آن است که انتقال گاز منطقه آسیای مرکزی به ویژه منابع عظیم گازی ترکمنستان از مسیر جنوبی (افغانستان- پاکستان) موضوع جدیدی نیست و سابقه آن به ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی بر می‌گردد. طرح انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان که از آن به عنوان «خط لوله ترانس افغان» یا «ماورای افغان» نیز یاد می‌شد، نخستین بار در سال ۱۹۹۳ میلادی مطرح شد و توافق اولیه آن در سال ۱۹۹۵ میلادی انجام گرفت. مقطعی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشیده بود و برآوردهای توام با بزرگنمایی از ظرفیت منابع نفت و گاز آسیای مرکزی، دریای خزر و نیز قفقاز جنوبی در سطح بین المللی مطرح شده بود.

همین امر هجوم شرکت‌های بزرگ چند ملیتی در حوزه نفت و گاز به این مناطق را به دنبال داشت. در چنین شرایطی بود که شرکت آمریکایی یونوکال تحقیقات فنی و اقتصادی را برای عملیاتی شدن پروژه «خط لوله ترانس افغان» یا «ماورای افغان» را به عمل آورد و موسسه «خطوط گازی آسیای مرکزی» را بنیان نهاد.

علاوه بر شرکت یونوکال که متصدی و سهامدار اصلی این طرح بود، شرکت دلتا اویل عربستان سعودی، دو شرکت ژاپنی، یک شرکت کره‌ ای و همچنین شرکت‌های دولتی گاز ترکمنستان و پاکستان نیز وارد این عرصه شدند تا با تشکیل کنسرسیومی بتوانند این طرح انتقال انرژی بلندپروازانه و پرهزینه را اجرایی و عملیاتی کنند. اما با آغاز جنگ‌های داخلی در افغانستان، به قدرت رسیدن طالبان و تداوم ناامنی در افغانستان، شرکت یونوکال از طرح «ترانس افغان» عقب‌نشینی کرد و به جای آن، در سال ۱۹۹۷ میلادی، پروژه «سنت گاز» را مطرح کرد؛ طرحی ۱۲۷۱ کیلومتری که از مرز ترکمنستان و افغانستان تا مولتان پاکستان ادامه‌ می‌‌یافت و در آنجا به خط لوله‌ای که از پاکستان به هند وجود داشت، متصل‌ می‌‌شد. در این بین، ترکمنستان مسئولیت احداث خط لوله ۱۶۹ کیلومتری از میدان گازی دولت‌آباد تا مرز افغانستان را بر عهده داشت. اما شرایط بی‌ثبات افغانستان در دوره حاکمیت طالبان در آن مقطع (۱۹۹۶- ۲۰۰۱ میلادی)، باعث شد این طرح نیز عملی نشود و شرکت یونوکال از پروژه «سنت گاز» نیز همانند «ماورای افغان» کنار بکشد.

بعد از وقوع حادثه یازده سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی و حمله آمریکا به افغانستان که منجر به سقوط رژیم طالبان شد، زمینه استقرار دولت وحدت ملی در افغانستان و ثبات نسبی سیاسی را در این کشور فراهم ساخت. در چنین شرایطی، صفر مراد نیازاف (ترکمن باشی)، رئیس جمهور فقید ترکمنستان درصدد احیای طرح انتقال گاز از مسیر افغانستان برآمد. در این راستا، اجلاس سران سه کشور ترکمنستان، افغانستان و پاکستان با حضور صفر مراد نیازاف، حامد کرزای (رئیس دولت انتقالی) و پرویز مشرف در ۳۰ می‌۲۰۰۲ میلادی برگزار شد و توافق اولیه برای پروژه «خط انتقال گاز افغانستان» یا «تی. ای. جی. پی» حاصل شد که بر اساس آن، پروژه خط لوله افغانستان از مسیر دولت¬آباد (جنوب شرقی ترکمنستان) از طریق قندهار (جنوب افغانستان) به گوادر (بندر پاکستان در دریای عمان) می‌رسید که برآوردهای اولیه، ظرفیت انتقال ۱۵ میلیارد متر مکعب گاز را از این خط لوله را پیش‌بینی می‌نمود.

متعاقب اجلاس سران، همایشی در عشق ‌آباد تحت عنوان «کمیته مدیریت» برای بررسی اجرایی شدن توافق میان سه کشور در مورد احداث خط لوله گاز ترکمنستان، افغانستان و پاکستان برگزار شد. بانک توسعه آسیایی نیز مسئولیت تامین مالی طرح را برعهده گرفت. با این وجود، تداوم ناامنی در افغانستان، عدم وجود زیرساخت‌ها و ظرفیت صادراتی لازم در ترکمنستان برای انتقال گاز و مشکلات اقتصادی پاکستان و در نهایت مرگ نیازاف در سال ۲۰۰۶ میلادی موجب شد پروژه خط لوله گاز ترکمنستان، افغانستان و پاکستان وارد مرحله اجرایی نشود.

بعد از به قدرت رسیدن قربانقلی بردی محمداف، رهبری جدید ترکمنستان درصدد احیای این طرح انتقال انرژی برآمد. در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، روسای جمهور ترکمنستان، پاکستان، افغانستان و نخست ‌وزیر هند موافقتنامه ‌ای مبنی بر ساخت خط لوله خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند) امضا کردند و متعاقب آن در ۲۳‌ می‌۲۰۱۲ میلادی نیز دولت ترکمنستان موافقتنامه فروش گاز را با هند و پاکستان مبنی بر عرضه ۲/۱ میلیارد فوت مکعب گاز طی یک سال از طریق خط لوله تاپی امضا کرد. در نهایت، چنانچه پیش‌تر نیز اشاره شد،

عملیات اجرایی خط لوله گاز «ترانس افغان» موسوم به «تاپی» در حومه شهر «مرو» در جنوب ترکمنستان با حضور روسای جمهور ترکمنستان، افغانستان، نخست وزیر پاکستان و معاون رئیس جمهور هند در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۵ میلادی آغاز شد که طبق برنامه قرار بود تا سال ۲۰۱۹ میلادی اجرایی شود. اما شرایط امنیتی آن زمان افغانستان که به صورت دائمی شاهد حملات طالبان، القاعده و نیز داعش در نقاط مختلف این کشور بود، به موازات عدم تامین منابع مالی برای اجرای این طرح عظیم انتقال انرژی و نیز اختلافات افغانستان و پاکستان و همچنین پاکستان با هند مانع از اجرایی شدن خط لوله انتقال گاز تاپی شد.

در این بین، سقوط دولت ملی در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در تابستان سال ۲۰۲۱ میلادی که موجب شد چشم‌ انداز بسیاری از طرح‌های اقتصادی، ترانزیتی و انتقال انرژی از منطقه آسیای مرکزی به افغانستان و نیز آسیای جنوبی از جمله خط لوله گاز تاپی، مانند خط انتقال برق کاسا- ۱۰۰۰، مسیر ترانزیتی لاجورد و پروژه ترانزیتی بندر چابهار متوقف شود و آینده آن‌ها در‌هاله‌ای از ابهام قرار گیرد. خروج نیروهای خارجی از افغانستان، شرایط سیاسی، امنیتی و اجتماعی پرالتهاب و شکننده جامعه افغانستان، عدم شناسایی بین‌المللی موجودیت دولت امارت اسلامی افغانستان از سوی جامعه بین المللی به ویژه همسایگان افغانستان و در نهایت فقدان تجربه حکمرانی و برنامه مدون و مشخص دولت طالبان در عرصه داخلی و خارجی موجب شد شرایط مبهمی پیش روی طرح‌های مختلف انرژی آسیای مرکزی به سمت جنوب و از مسیر افغانستان ایجاد شود.

با این وجود، پس از گذشت سه سال از سقوط دولت ملی در افغانستان، دولت امارت اسلامی افغانستانِ تحت کنترل طالبان درصدد است با هدف افزایش مشروعیت داخلی و بین‌المللی، طرح‌های مهم انتقال انرژی و نیز ترانزیتی از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی را اجرایی کند و به سرانجام برساند.

ضمن این که کشورهای آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان در حوزه صادرات برق و ترکمنستان در حوزه انتقال گاز نیز درصدد تحقق برنامه بلندمدت و استراتژیک خود برای تنوع بخشی به مسیرهای انتقال انرژی هستند. در کانون طرح‌های انتقال انرژی از آسیای مرکزی به جنوبی که از افغانستان عبور‌ می‌کند، سه طرح تاپی (انتقال گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به پاکستان و هند )، تاپ (خط انتقال برق ترکمنستان – افغانستان – پاکستان) و پروژه کاسا ۱۰۰۰ ( انتقال انرژی برق تاجیکستان و قرقیزستان به افغانستان و پاکستان ) قرار دارد.

به طور مشخص در رابطه با خط لوله گاز تاپی، طالبان امیدوار است که عبور این خط لوله انتقال گاز از مناطقی مانند هرات، هِلمند و قندهار به رشد و توسعه اقتصادی این مناطق کمک کند و باعث افزایش مشروعیت امارات اسلامی در بین جامعه افغانستان شود. بی دلیل نیست که حکومت طالبان به مناسبت برگزاری مراسم آغاز عملیات فاز نخست خط لوله گاز تاپی جداگانه از منطقه سرحدآباد ترکمنستان تا هرات، روز چهارشنبه ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی/ ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ را در ولایت هرات تعطیل عمومی اعلام کرد تا باعث افزایش توجه افکار عمومی و جامعه افغانستان به اهمیت این طرح انتقال انرژی شود.

به نظر‌ می‌رسد طالبان درصدد است با فازبندی اجرای این طرح در چهار فاز جداگانه از منطقه سرحدآباد ترکمنستان تا هرات و سپس فازهای بعدی از هرات تا هِلمند، از هِلمند تا قندهار و از قندهار تا مرز پاکستان، در عمل اراده و توان اجرایی خود و نیز تامین امنیت این خط انتقال انرژی را به سایر طرف‌های این خط لوله گاز تاپی یعنی ترکمنستان، پاکستان و هند نشان بدهد. ضمن این که نباید فراموش کرد که طالبان در سه سال گذشته موفق شده است در منطقه بین سرحدآباد ترکمنستان تا هرات که قرار است فاز اول خط لوله گاز تاپی اجرایی شود، مرحله اول پروژه تاپ خط انتقال برق ترکمنستان – افغانستان – پاکستان) و اتصال آن به ایستگاه برق نورالجهاد در ولایت هرات و احداث پل خط آهن به طول ۱۷۶ متر در گذرگاه سرحد آباد را اجرایی کند. همچنین عملیات ساخت خط فیبر نوری در مسیر سرحد آباد – هرات که در زمینه مخابرات و اینترنت بسیار مهم است و نیز احداث مسیر ریلی تورغندی [در مرز مشترک افغانستان با ترکمنستان] به هرات به طول ۲۲ کیلومتر و به ارزش ۴۰ میلیون دلار نیز در دست انجام و پیگیری است. لذا به نظر‌ می‌رسد رهبری طالبان به واسطه اجرای چنین طرح‌هایی، با اعتماد به نفس بیشتری وارد اجرای فاز نخست خط لوله گازی تاپی از سرحدآباد ترکمنستان تا هرات شده است.

در صورت عملیاتی شدن خط لوله گاز تاپی، انتظار‌ می‌رود که افغانستان سالانه نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار حق ترانزیت و نیز سالانه ۵۰۰ میلیون متر مکعب گاز دریافت کند که از نظر گازرسانی به مناطق شهری و روستایی و نیز مراکز صنعتی و تولیدی در مناطق پرجمعیت و مهم هرات، هِلمند و قندهار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. همچنین انتظار‌ می‌رود که در مراحل ساخت خط لوله نزدیک به دوازده هزار نفر مشغول ‌به ‌کار شوند و پس از تکمیل و بهره‌برداری از آن نیز همین تعداد نفر وظیفه تامین امنیت آن را عهده‌دار خواهند شد که این امر به موازات دریافت حق ترانزیت ۵۰۰ میلیون دلار در سال برای امارت اسلامی افغانستان که از کمک‌های مالی بین المللی محروم شده است، موفقیت بزرگی به دنبال خواهد داشت.

مشکل اصلی خط لوله گاز تاپی در دو دهه گذشته همواره شرایط امنیتی افغانستان بوده است که طالبان نقش اصلی و محوری را در ایجاد و تداوم این شرایط ایفا نموده است. حال که طالبان خود در قدرت قرار گرفته است و توانسته است امنیت نسبی را در افغانستان برقرار کند که قابل مقایسه با دوران گذشته نیست، امارات اسلامی تحت رهبری طالبان امیدوار است بتواند پروژه‌هایی مانند خط لوله گاز تاپی، انتقال برق کاسا ۱۰۰۰ و حتی مسیر ترانزیتی لاجورد را احیا و اجرایی کند. هرچند نباید داعش را فراموش کرد که پس از به قدرت رسیدن طالبان در تابستان ۲۰۲۱ میلادی، حملات متعددی را در نقاط مختلف افغانستان صورت داده است. لذا تامین امنیت خط لوله گاز تاپی که مقامات مختلف طالبان بارها نسبت به آن اطمینان داده‌اند، به منزله آزمونی مهم برای امارات اسلامی افغانستان است که در عمل چگونه و تا چه میزان خواهد توانست امنیت ساخت و نیز در مراحل بعد امنیت بهره‌برداری و شبکه توزیع این خط لوله را تامین کند. نکته مهم این است که در صورت ساخت و اجرایی شدن کامل خط لوله گاز تاپی، هرگونه انفجار و عملیات تروریستی در مسیر این خط لوله‌ می‌تواند باعث قطعی گاز در پاکستان و نیز هند شود و اعتبار رویکرد حفظ و تامین امنیت از سوی امارات اسلامی تحت رهبری طالبان را در سطح منطقه زیر سوال ببرد که به طور طبیعی باعث بی اعتمادی در رابطه با سایر طرح‌های انتقال انرژی و ترانزیتی در خاک افغانستان نیز خواهد شد.

اما از طرف دیگر، ترکمنستان نیز انگیزه‌های مهم برای تحقق مسیر جنوبی انتقال گاز دارد که راستای سیاست کلان «تنوع بخشی» به مقاصد صادراتی آن را با جدیت دنبال‌ می‌کند. در این راستا، ترکمنستان علاوه بر خط لوله مرکزی آسیای مرکزی (¬ترکمنستان به روسیه)، که از دوره اتحاد جماهیر شوروی فعال بود، طی سه دهه گذشته احداث خط لوله کورپز- کردکوی ( ترکمنستان به ایران)، خط لوله دولت آباد- خانگیران ( ترکمنستان به ایران)، خط لوله چین_ آسیای مرکزی (ترکمنستان به چین)، خط لوله گازی بخارا- اورال، خط لوله شرق_ غرب و نیز خط لوله ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند (تاپی) را در دستور کار خود قرار داد و درصدد است با بهره گیری از جنگ اوکراین و نیاز شدید اروپا به منابع گازی جایگزین، طرح پرچالش ترانس خزر [انتقال گاز از بستر دریای خزر به جمهوری آذربایجان] را نیز پس از دو دهه اجرایی و عملیاتی کند.

نکته مهم دیگر این که، تنوع بخشی به مسیرهای انتقال گاز در دو دهه گذشته باعث شده است که از وابستگی بسیار بالا و سنتی ترکمنستان به گاز صادراتی به روسیه از مسیر خط لوله مرکزی آسیای مرکزی کاسته شود و ترکمنستان به ویژه با احداث و فعال کردن سه خط لوله انتقال انرژی به چین، توانسته است تعادل بسیار مناسبی را بین این دو قدرت بزرگ و مشتری گاز این کشور ایجاد کند. از سویی دیگر، ترکمنستان شرایط رقبای خود از جمله ایران را نیز زیر نظر دارد و این که چگونه تحریم‌های شورای امنیت در گذشته و تحریم‌های یک جانبه ایالات متحده در سال‌های اخیر باعث کاهش چشمگیر سرمایه‌گذاری خارجی، کاهش ظرفیت و توان تولید و صادرات و توقف طرح‌های انتقال گاز از جمله خط لوله صلح (ایران- پاکستان- هند) شده است. لذا ترکمنستان که با اتخاذ «سیاست بی‌طرفی»- البته بی‌طرفی فعال پس از درگذشت نیازوف- با چنین فشارها و محدودیت‌هایی مواجه نیست، با بهره‌گیری از جنگ اوکراین و نیاز انرژی اروپا برای اجرایی کردن طرح ترانس خزر در مسیر شرقی- غربی و نیز با توجه به نیاز امارات اسلامی افغانستان و نیز پاکستان و هند به گاز وارداتی، در صدد عملیاتی کردن خط لوله گاز تاپی در مسیر شمالی- جنوبی برآمده است.

اما از سویی دیگر، کشور ۲۳۰ میلیون نفری پاکستان با جمعیت رو به رشد، به شدت مشکل ناترازی انرژی و کمبود شدید گاز و برق مواجه است. گزارش وزارت اقتصاد پاکستان حاکی از آن است که از سال ۲۰۰۹ میلادی به بعد، تولید داخلی گاز دیگر کفاف نیازهای داخلی این کشور را نمی‌دهد و هر سال بر شکاف میان تولید داخلی و نیازهای گازی این کشور افزوده‌ می‌شود. هرچند پاکستان از منابع نفت و گاز برخوردار است، اما حجم بسیار پایین تولید آن به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای انرژی این کشور نیست. اخیراً نیز یک مقام ارشد امنیتی پاکستان مدعی شده است که ذخایر عظیم نفت و گاز در آب‌های این کشور کشف شده و در صورت بهره‌برداری فوری از آن سرنوشت پاکستان تغییر خواهد یافت. اما تردیدی نیست که در صورت صحت این ادعا نیز عملیات بهره‌برداری و انتقال گاز به مصرف کننده نهایی، فرایند بسیار زمان‌بر و پرهزینه‌ای است که سال‌ها طول خواهد کشید. لذا در شرایط کنونی، پاکستان برای تامین گاز وارداتی مورد نیاز خود سه گزینه بیشتر ندارد: نخست، واردات گاز طبیعی به صورت LNG از قطر، دوم، واردات گاز از ترکمنستان از طریق خط لوله گاز تاپی و سوم؛ انتقال گاز از ایران از طریق خط لوله IP. در حالی که پاکستان بدون هیچ گونه فشار یا محدودیتی، در سال‌های خرید واردات LNG از قطر را افزایش داده است، به شدت تحت فشارهای ایالات متحده برای عدم احیاء خط لوله گاز انتقال از ایران قرار دارد و اخیراً نیز با هشدارهای جدی از سوی آمریکایی‌ها مواجه شده است. ضمن این که آمریکا به واسطه روابط بسیار نزدیک با هند و روابط پر فراز و نشیب و نسبتاً سرد با پاکستان، حاضر نیست معافیت‌های تحریمی مانند بندر چابهار (برای هند) و یا صادرات برق و گاز ایران به عراق را برای پاکستان قائل شود. لذا این شرایط نیز پاکستان را بر آن داشته است تا در اوج اختلافات با امارت اسلامی افغانستان بر سر مسائل مرزی و اخراج گسترده مهاجرین و پناهندگان افغانی از پاکستان، درصدد همکاری با طالبان برای اجرایی شدن خط انتقال گاز تاپی از مبداء ترکمنستان بربیاید.

ضمن این که نباید فراموش کرد که دولت پاکستان برای عملیاتی ساختن پروژه خط لوله تاپی با مشکلات و چالش‌های متعددی مواجه است. بیشترین بخش خط لوله تاپی در داخل پاکستان از ایالت بلوچستان‌ می‌گذرد؛ منطقه‌ای که ملی‌گرایان بلوچ همواره در اعتراض به توزیع ناعادلانه منابع ملی از جمله گاز طبیعی علیه دولت مرکزی اقدام به شورش و ناامنی نموده‌اند. ارتش پاکستان طی سال‌های اخیر عملیات‌های متعددی را برای سرکوب مخالفین انجام داده است؛ با این وجود همچنان بیم و نگرانی از تحرکات ملی گرایان و نارضیان ایالت بلوچستان هنوز به طور کامل برطرف نشده است.

هند نیز از شرایطی مشابه پاکستان- البته با نیاز به مراتب گسترده‌تر به گاز وارداتی- برخوردار است. تا یک دهه قبل، بیش از ۴۰ درصد از انرژی مورد نیاز هند را ذغال سنگ تشکیل‌ می‌داد که این امر علاوه بر هزینه‌های اقتصادی، آلودگی شدید زیست محیطی را نیز برای این کشور در پی داشت. همین امر، هند را به سمت انرژی‌های جایگزینی مانند گاز طبیعی سوق داده است. در این راستا، همانند پاکستان، بخش مهمی از گاز وارداتی هند به صورت LNG از قطر تامین‌ می‌شود و برای واردات بیشتر، هند نیز به اجرایی شدن خط لوله گاز تاپی چشم دوخته است. ضمن این که روابط نزدیک هند با ایالات متحده آمریکا موجب شده است که این کشور طی یک دهه گذشته عملاً از خط لوله صلح (واردات گاز ایران از طریق پاکستان) کنار بکشد و این خط لوله به خط لوله IP [ایران و پاکستان] تبدیل شود. هرچند که همین خط لوله نیز با وجود ساخت مسیر انتقال گاز از عسلویه تا نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان، هنوز اجرایی و عملیاتی نشده است. بنابراین، در چنین شرایطی، هند نیز علاوه بر گزینه واردات LNG از قطر، امیدوار است با وجود اختلافات دیرینه با پاکستان و نیز روابط نه چندان مطلوب با طالبان، بتواند خط لوله انتقال گاز تاپی را اجرایی و عملیاتی کند تا از طریق یک منبع مطمئن، دائمی و پایدار برای واردات گاز، امنیت انرژی هند به صورت مطلوب‌تری تامین شود.

در مجموع، طرح انتقال منابع گازی ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند سه دهه بسیار پر فزار و نشیب را پشت سر گذاشته است و چنانچه در ابتدای این یادداشت تحلیلی اشاره شد، علی رغم نام‌های مختلفی که بر روی این طرح عظیم انتقال انرژی نهاده شده است، از جمله «ترانس افغان» یا «ماورای افغان» (۱۹۹۵)، پروژه «سنت گاز» (۱۹۹۷)، «خط انتقال گاز افغانستان» یا «تی. ای. جی. پی» (۲۰۰۲) و خط لوله گاز «تاپی» (۲۰۱۰)، این طرح مهم انتقال انرژی هنوز اجرایی و عملیاتی نشده است و اکنون امارات اسلامی افغانستان تحت رهبری طالبان درصدد احیای این طرح مهم و قدیمی انتقال انرژی برآمده است.

تردیدی نیست که اجرای این طرح عظیم انتقال انرژی که قرار است به طول ۱۸۰۰ کیلومتر از چهار کشور عبور کند، به عوامل مختلفی از جمله اراده سیاسی رهبران و مقامات چهار کشور ترکمنستان، امارت اسلامی افغانستان تحت رهبری طالبان، پاکستان و هند، تامین امنیت پروژه در کلیه مراحل ساخت، بهره‌برداری و توزیع، تامین منابع مالی لازم برای این طرح بسیار پرهیزینه (حدود ۷ تا ۸ میلیارد دلار) و در نهایت کنار نگه داشتن پروژه خط لوله گاز تاپی از روند اختلافات و تنش‌ها بین پاکستان با افغانستان و هند بستگی خواهد داشت.

به نظر‌ می‌رسد، پاکستان و هند در مرحله کنونی با احتیاط در حال بررسی روند اجرای فاز نخست این طرح از منطقه سرحدآباد ترکمنستان تا هرات و سپس فازهای بعدی از هرات تا هِلمند، از هِلمند تا قندهار و از قندهار تا مرز پاکستان هستند تا میزان اراده و جدیت ترکمنستان و به ویژه امارت اسلامی تحت رهبری طالبان را در عملیات ساخت پروژه خط لوله انتقال گاز تاپی مورد ارزیابی قرار دهند.

لذا به نظر‌ می‌رسد اگر چهار فاز طراحی شده در داخل افغانستان به سرانجام برسد و عملیاتی شود،‌ می‌توان انتظار داشت که مراحل بعدی ساخت این خط لوله نیز در داخل پاکستان و هند کشیده شود و در نهایت این طرح مهم و قدیمی انتقال انرژی پس از سه دهه، اجرایی و عملیاتی شود

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها