پزشکیان هم طعمه دیوانسالاری می شود
ساعت 24 -هفته پیش محمد مهاجری، فعال سیاسی توئیتی زد، با این محتوا که «یکی از وزرای دولت سیزدهم 200 مشاور داشته که جمعا دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان حقوق گرفتهاند؛ در حالی که 50 نفر از این مشاوران اصلا در ساختمانهای وزارتخانه دیده نشدهاند!»او بابت این توئیت احضار شد و بنا به اعلام قوه قضائیه، به دلیل اینکه سند و ادله کافی برای ادعای خود ارائه نکرده، برای او پرونده قضایی تشکیل شده است.
مسلما تا زمانی که مستنداتی در خصوص آن 200 مشاور ارائه نشده، نمیتوان با اطمینان مشخصا در مورد آن حرف زد؛ اما آنچه به قطع میتوان از آن مطمئن بود و دربارهاش داد سخن داد، عریض و طویل بودن دستگاهی است که جا شدن 200 مشاور برای یک وزیر در آن، چندان مایه تعجب نیست. کیست که نداند دستگاه دولت و حکومت در ایران چنان فربه است که در هر گوشهاش، یک لشکر آدم است که هر کدام هم یک لشکر خدم و حشم با عناوین مختلف دارند؛ سر جمع اما همه این لشکر بهاندازه یک دسته و گروهان کارآیی و گرهگشایی از امور کشور ندارند و به شایستگی میشوند مصداق بارز همان ضربالمثل فصیح آفتابه لگن هفت دست؛ شام و ناهار هیچی! بارها به این فربگی و کثرت صندلی در تمام بخشهای حاکمیتی، دولتی و شبهدولتی پرداخته شده است. در جمله آنها صدا و سیمایی که آمارهای متعددی به دفعات از مقایسه نیروی انسانی این رسانه با تعداد پرسنل رسانههای اثرگذار جهان منتشر شده است؛ مقایسه تلویزیون دولتی چین با مخاطب میلیاردی و 10 هزار پرسنل و رسانه ملی ایران با 40 تا 50 هزار نیرو؛ آن هم در حالی که به لحاظ شاخصهای کمی و کیفی یک رسانه با این ابعاد، قابل دفاع نیست و افزایش بودجه آن نیز هر سال یک معضل است. تعداد پرسنل الجزیره به عنوان مهمترین شبکه خبری جهان عرب، یورو نیوز، رویترز، دویچه وله، آسوشیتدپرس و بسیاری رسانههای معروف کمتر از پنج هزار نفر است. صدا و سیمای ایران اما در تمام این سالها نه تنها گامی در جهت رفع این مشکل برنداشته، بلکه با شدت بیشتری به سوی فربگی پیش رفته است. خفگی بخش خصوصی نهادهای اقتصادی وابسته به دولت یا زیر نظر نهادهای حاکمیتی نیز به همین ترتیب با همتایان جهانی خود مقایسه میشوند. برای نمونه ایرانخودرو با تولیدی 500 هزار خودرو، 80 هزار نیرو دارد، در حالی که هیوندا با 57 هزار نیرو، 6 میلیون خودرو در سال تولید میکند. مسعود پزشکیان با شعار وفاق ملی خود را در تنگنای سختی قرار داده است؛ به نحوی که یک روز گروهی با استناد به این شعار میخواهند خود را به او و دولتش تحمیل کنند و روز دیگر مورد هجمه است که چرا فلان جریان را وارد دولت کرده است. به موازات تمام نهادها، دولت نیز مبتلا به چنین وضعیتی است. مسعود پزشکیان هفته پیش در نشست خبریاش اشاره کوتاهی به این موضوع کرد و گفت: «در نهاد ریاستجمهوری 4000 نیرو داریم شاید 400 نفر کافی بود، هر کس آمده یک لشکر با خودش آورده.» زمستان پارسال، علاءالدین ازوجی، مدیرکل ارزیابی عملکرد شرکتها و کنترل کیفیت دیوان محاسبات طی اظهاراتی اعلام کرد که 3255 شرکت دولتی و شبهدولتی داریم. به گفته او، تعداد شرکتهای شبهدولتی که از نظر ماهیت دولتی نیستند، اما تحت کنترل دولت هستند و دولت در عزل و نصبها و راهبری آنها ورود دارد به 2 هزار و 116 مورد میرسد. این خود گوشهای از خوان نعمتی است که دولتها و نهادهای حاکمیتی با چنبره بر حوزههای مختلف پهن کردهاند و شکارچیان صندلی را به سوی آن میکشانند. روزنامه توسعه ایرانی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.