رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 642172

پزشکیان رودرروی جبهه پایداری

ساعت 24 - دیدارها و تعاملات رئیس‌‏جمهور با تشکل‌ها می‌تواند به‏ عنوان نقطه تمایز با دولت قبل شناخته شود البته مشروط به آن که در حد تعارف و تشریفات محدود نماند چراکه رئیس‌‏جمهور سابق هم در دو سال اول میزبان برخی چهره‌‏های سیاسی منتقد بود اما در حد ضیافت افظار یا شبیه آن.

رئیس‏‌جمهوری و جبهه پایداری در هر چه اختلاف داشته باشند در یک امر مشترک‌اند و آن هم این است که بخش قابل توجهی از واجدان شرایط رای دادن نه به او رای دادند و نه به سعید جلیلی نامزد جبهه پایداری و به خاطر همین از ضمیر «ما» استفاده کرده است.

این خبر که رئیس‌جمهوری شامگاه یک‌شنبه ۱۵ مهرماه میزبان جمعی از نمایندگان و اعضای «جبهه پایداری» بوده و نظرات و دیدگاه‌های آنان درباره مسائل مختلف را شنیده و ابعاد گفتمان وفاق ملی را تشریح کرده و به بیان چرایی برخی مشکلات مبتلابه کشور در اقتصاد و سیاست و فرهنگ و برنامه دولت برای حل آن‌ها پرداخته از چند منظر اهمیت دارد:

نخست همان است که از عنوان این یادداشت هویداست و همانا صراحت مسعود پزشکیان است و به زبان روشن‌تر این که هرچند سخنان چهره‌های شاخص رقیب انتخاباتی خود را شنیده اما اصطلاحاً جوگیر نشده تا مثلاً از مرحوم مصباح یزدی یاد کند بلکه بر مواضع خود پای فشرده منتها با لحنی نرم و مشارکت‌جویانه ولی دچار رودربایستی نشده کما این که گفته است: «جذب حداکثری همه افراد جامعه با سلایق مختلف از جمله اصول اساسی انقلاب است و ما باید با رفتار و عملکرد صحیح و اصولی با مردم آن بخش از جامعه را که دل‌خورند یا گله دارند به سمت خود بیاوریم نه اینکه فاصله آن‌ها را با نظام و حاکمیت روز به روز بیشتر کنیم.»

این را با کسانی در میان گذاشته که طی سه سال برای خالص‌سازی مدیریت سیاسی و فرهنگی و حذف و کنار زدن سلایق دیگر کوشیدند یا اگر خود مستقیماً مشارکت یا مباشرت نداشتند اعتراض نکردند. او گفته است: «اتخاذ رویکردهای تنگ‌نظرانه و رفتارهای سلبی موجب سرخوردگی و دل‌مردگی جامعه به‌ویژه نسل جوان و هزینه‌تراشی برای نظام است و اگر عده‌ای از سر ناآگاهی خطایی مرتکب شدند، نباید بدون اغماض و مسامحه آن‌ها را طرد یا از محیط کار یا دانشگاه اخراج کرد، بلکه باید آن‌ها را روشن و آگاه کرد. »

آقای پزشکیان این بار نیز خود را مثال آورده تا نشان دهد روند خالص‌سازی آن‌قدر دایره را تنگ کرده بود که صلاحیت خود او را در انتخابات مجلس تایید نکردند. رئیس‌جمهوری با مثال آوردن از خود می‌خواهد بگوید تعیین صلاحیت‌ها و حذف‌ها تا چه حد ناعادلانه و غیرمنصفانه بوده چراکه فردی که همین چند ماه قبل هیئت‌های اجرایی دولت سابق برای نمایندگی و یکی از 290 عضو مجلس شدن هم واجد صلاحیت نشناختند اکنون عالی‌ترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و رئیس همان «جمهوری اسلامی»یی است که از نگاه آنان صلاحیت نمایندگی پارلمان آن را هم نداشت! تازه مجلسی که به مرور از حیّز انتفاع هم ساقط شده چراکه در محاصره چند شورای عالی گرفتار است. با این نگاه همین که با رقیب صریح و روشن سخن گفته و در عین حال یادآور شده آغوش دولت به روی هر مدیری که شاخص‌های مورد نظر را داشته باشد گشوده است. ولو در انتخابات علیه او فعالیت کرده باشدو این طبعا شامل جبهه پایداری هم می‌شود.

دوم: جبهه پایداری اگرچه یکی از اضلاع اصول‌گرایی است اما رادیکال‌ترین آن‌هاست و کاملاً با اصول‌گرایی میانه و حتی جناح قالیباف تفاوت دارد چندان‌که برای ریاست مجلس جدید هم خیز برداشته بودند اما ناگهان چشم گشودند و دیدند حالا نه‌تنها ریاست مجلس را در اختیار ندارند که ریاست‌جمهوری را هم در پی سانحه بالگرد آقای رئیسی و شکست سعید جلیلی در انتخابات تیرماه از کف دادند.

با این همه چون ساختار سیاسی ایران حزبی نیست شکست جبهه پایداری در انتخابات ریاست‌جمهوری به معنی دور شدن کامل آنان از قدرت نیست زیرا در صحنه‌های دیگر حضور دارند و اگر تا حدی مهار نشده بودند به پر و پای پزشکیان بیشتر می‌پیچیدند و هیچ تضمینی وجود ندارد که در ادامه نخواهند تقابل خود را رویارو کنند. برخی از چهره‌های رسمی یا منتسب به آنان مانند امیرحسین ثابتیِ جوان به دنبال شبیه‌سازی تاریخی‌اند تا جایی که فرد اخیرالذکر مرحوم عبدالحمید دیالمه، نماینده مشهد در مجلس اول را الگوی خود قرار داده که در مقابل اولین رئیس‌جمهوری ایستاد. حال آن که ایران 1403 شباهتی به ایران ماقبل تولد نماینده جوان ندارد.

روزنامه هم میهن

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها