دوراهی استقراض یا افزایش میزان بدهی
ساعت 24 - با تغییر مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و تودیع و معارفه «مصطفی سالاری» و «هاشم موسوی» برخی بحثها در حاشیه این تغییر مدیریتی میان حامیان هر دو مدیرعامل بهصورت غیررسمی درگرفت که با توجه به سابقه مدیریتی سالاری، پیش از موسوی، این مقایسه ملموستر بهنظر میرسد.
هاشم موسوی و حامیان وی، موضوع عدم استقراض از بانک رفاه را بهعنوان نقطهای درخشان در کارنامه سازمان تامین اجتماعی میخوانند و راهبرد استقلال مالی تامین اجتماعی در کنار تسویه حجم بالایی از بدهی دولت را راه نجات سازمان توصیف میکنند. در مقابل حامیان سالاری، عدم تاخیر در اجرای متناسبسازی، عدم تاخیر در پرداخت حقوق و عدم وجود بدهی سازمان به نهادهای خدمترسان طرف قرارداد مثل داروخانهها، بیمههای تکمیلی، بیمههای عمر و... را جزو نقاط قوت مدیریتی وی در دوران پیشین میدانند.
همچنین موافقان راهبرد موسوی، نتایج تورمی حاصل از استقراض از بانک رفاه را علت ترسیم راهبرد خود میدانند و در مقابل طرفداران سالاری، بدهی تامین اجتماعی به بانک رفاه را انتقال محتویات از یک جیب به جیب دیگر معرفی کرده و خدمات مناسب به بازنشستگان را مهمترین وظیفه سازمان قلمداد میکنند. نارضایتیها با بیتوجهی به ارائه خدمات افزایش مییابد سالاری در سال ۱۴۰۰ سازمان را با بدهی بیش از ۱۰۰هزار میلیارد تومانی به بانک رفاه تحویل داد؛ بدهیای که فورا در سال ۱۴۰۱ از طریق واگذاری سهام ارزشمند پتروپالایشی شازند به بانک رفاه و چند سهام دیگر تهاتر شد اما بدهی چندصدهزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تامین اجتماعی هنوز تادیه نشده است. البته در دوره سالاری بیش از ۱۲۰هزار میلیارد تومان از بدهی دولت به تامین اجتماعی پرداخت شده بود اما این امر، موجب بینیازی تامین اجتماعی از استقراض نشده بود. حال باید دید با وجود همه این موارد و مشکلات، کدام راهکار و مسیر راهبردی برای تامین اجتماعی از جنبه مدیریت مالی بهتر است؟ اینکه مانند دوره سالاری به دولت بدهکار باشیم تا دولت بدهی خود را بدهد یا مانند دوره میرهاشم موسوی، از دولت طلبکار باشیم اما مقابل موسسات عمومی و خصوصی غیردولتی بدهکار شویم؟ این پرسشها درحالی مطرح میشود که اکنون بازنشستگان با معضل تاخیر در پرداختها (حتی بیش از یک هفته) مواجه هستند و بهروزرسانی حقوق آنها از طریق متناسبسازی نیز به تاخیر افتاده است! البته این نکته را نیز نمیتوان نادیده گرفت که سابقاً تامین اجتماعی یک طلبکار داشت و امروز با تکثیر و خرد شدن طلبکاران به موسسات خدماتی بیرون بانکها مواجه است. موسساتی مثل بیمه ایران (برای بیمه عمر بازنشستگان)، بیمه آتیهسازان حافظ (برای سهم تامین اجتماعی از بیمه تکمیلی بازنشستگان) و داروخانهها و مراکز درمانی دانشگاهی (بابت خدمات خود) این روزها به همراه دیگر موسسات و نهادها و حتی شرکتهایی از شستا، از تامین اجتماعی طلبکار هستند و این درحالی است که مبلغ طلب این نهادها بسیار کمتر از بدهی دوره سالاری به بانک رفاه است! برای حل بلندمدت مشکل فشار کسری نقدینگی که در آینده شدت خواهد گرفت، راهحل، ایجاد سازوکار عملیاتی برای جبران کسری است. دیگر نه به شیوه استقراضی میتوان به کار ادامه داد و نه میتوان به موسسات بدهکار ماند
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.