رفتن به محتوا
کد خبر 643350

وصله و پینه کردن راه درمان دردهای کشورنیست دردی

ساعت 24 - جامعه ما یک ویژگی بسیار مهم دارد؛ تعداد قوانین و مقررات فراوانی برای حل مشکلات جامعه تصویب می‌شود، درحالی‌که هر چه می‌گذرد، متوجه می‌شوند که این مقررات یا اجرایی نیست یا به‌راحتی دور زده می‌شود یا با اجرای آن، کار از جای دیگری ایراد پیدا می‌کند. ‌ حتی ممکن است در عمل با سرمه کشیدن به چشم با هدف تقویت بینایی، آن را کور کنند.

در یک قرن گذشته در ایران بیش از ۱۱۰۰۰قانون مصوب شده که اگر با کشورهایی که دو برابر ما سابقه قانونگذاری دارند از جمله فرانسه مقایسه کنیم، آنان کمتر از۴۰۰۰قانون دارند که نشان می‌دهد ما در یک وضعیت تورمی قانونگذاری قرار داریم و این حتماً ایراد دارد؛ زیرا به‌جای نگاه ریشه‌ای به مسائل به‌صورت فنی و موردی قصد حل آن را داریم.

به تعبیر دیگر، را درمان نمی‌کند. درحالی‌که مسائل کشور را باید ریشه‌ای و بر اساس تحلیل کلان حل کرد. امروز سه گزارش درباره قانون جدید مهریه؛ اتلاف انرژی در ایران و سخنان رئیس‌جمهور در مجلس پیرامون بودجه سال ۱۴۰۴ را در «هم‌میهن» تقدیم خوانندگان محترم کرده‌ایم. اگر بخواهیم فصل مشترک این سه گزارش را بگوییم به‌ناچار باید به همان جزئی‌نگری اشاره کرد.

تاکنون ده‌ها مصوبه درباره سیاست‌های انرژی و حامل‌های آن داشته‌ایم، درعین‌حال، هنوز نه‌تنها پیشرفتی در شاخص‌های اصلی انرژی نداشته‌ایم که عقب‌گرد هم کرده‌ایم و در این سال‌ها بیشترین هزینه‌های سیاسی را در جریان اصلاحات جزئی سیاست انرژی پرداخته‌ایم. وقتی گزارش مربوط به انرژی را بخوانید، متوجه خواهید شد که چگونه در حال اتلاف منابع کشور هستیم و در گذشته که انرژی نقطه قوت ایران بود، اکنون به نقطه ضعف تبدیل شده است.

درباره مهریه نیز با همین وضع مواجهیم. هر روز مقررات جدیدی برای خانواده وضع می‌کنیم؛ درحالی‌که نهاد خانواده قرن‌های متمادی به وظایف خود می‌پرداخته است و اکنون با این مقررات و دخالت‌های بی‌مورد دچار اختلال شده و ازدواج رو به کاهش و طلاق رو به افزایش است. قانون ازدواج و فرزندآوری نه‌تنها بودجه بسیار سنگینی را بر کشور تحمیل کرده، بلکه موجب افزایش فرزندآوری هم نشده، حتی کاهش هم داشته و ازدواج هم خیلی کم شده است.

در مورد لایحه بودجه هم همین‌گونه است. هر سال به‌صورت کلیشه‌ای و آیینی ردیف‌های درآمدی و هزینه‌ای ارائه می‌شود، نمایندگان هم به فراخور چیزی را کم یا زیاد می‌کنند و آخرش هم هیچ تحولی را شاهد نخواهیم بود. چرا؟ چون نمی‌خواهیم که ابتدا شناختی کلی از موضوع ارائه دهیم و بعد در ذیل آن تحلیل و شناخت کلی، ببینیم مسئله و راه‌حل آن چیست.

روال گذشته برای ما عادت شده و می‌ترسیم که ترک عادت کنیم؛ چون می‌ترسیم تبعاتی داشته باشد. بنابراین، به‌صورت اقتضایی تصمیماتی گرفته می‌شود بیشتر شبیه رفوکاری فرشی است که تار و پود آن پوسیده است و باید آن را عوض کرد. باید بپذیریم که سیاست انرژی در ایران با شکست کامل مواجه شده است، و این فقط مختص انرژی نیست. در مورد خانواده هم همین‌گونه است.

به‌راحتی می‌توان تغییرات شاخص‌های مطلوب حکومت را در هر دو مورد با وضعیت موجود مقایسه کرد و نشان داد که نه‌تنها در حال پیشرفت و بهبودی این شاخص‌ها نیستیم، بلکه پسرفت آن‌ها روشن است. کمابیش در همه حوزه‌ها وضع مشابهی داریم. باید طرحی نو در سیاستگذاری درانداخت. درغیراین‌صورت، متغیرهای موردنظر هر روز بدتر از دیروز خواهد شد.

امروز هم دیر است؛ چه رسد به اینکه به آینده موکول شود. راه‌حل هم، عبور از اختلافات درون‌ساختاری و پذیرش عملی و واقعی شعار «وفاق» و در ادامه ارجاع حل مشکلات کشور به کارشناسان و پذیرش علم به‌عنوان فصل‌الخطاب و در کنار همه اینها، جلب رضایت مردم از طریق پاسخ مثبت دادن به مطالبات آشکار آنان است. بدون پذیرش این الزامات، فقط وقت خود و منابع محدود کشور را تلف می‌کنیم.

سرمقاله هم میهن

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها