رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 643998

هزاران زخم و هیچ درمان

ساعت 24 - کسب‌وکار شهروندان ایرانی این روزها سردرگم‌تر از هر زمان دیگری شده است. بنگاه‌داران در صنعت و تجارت هر روز و در هر تریبونی گلایه‌های خود را از بانک مرکزی، وزارت صمت و دیگر نهادهای دولتی فریاد می‌زنند و البته صدایشان به جایی نمی‌رسد که اقدامی در مسیر اصلاح انجام شود.

کسب‌وکارهای خدماتی به ویژه خدمات مربوط به خانوارها مثل رستوران‌ها، ساندویچ‌فروشی‌ها و ده‌ها و ده‌ها دیگر از فعالیت‌ها دستخوش طوفان شده و به سمت رکود می‌روند. تجارت ایران در کلان‌ترین فعالیت‌ها نیز حال و روز خوش ندارد. معلمان، کشاورزان، کارگران، پرستاران، بازنشستگان، کارمندان و پیشه‌وران خرده‌پا با گرفتاری‌های بنیادین و روزمره دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. کسب‌وکار رو به رکود شهروندان و بنگاه‌ها از طرف زیرساخت‌ها نیز تهدید می‌شود. جاده نداریم و راه‌آهن و هواپیمایی ایران در ته دره افتاده‌اند، گاز و برق نیز نیست و باید روزهای سردی را در خانه‌ها شاهد باشیم. صادرات نفت‌خام تنها به میزانی است که بشود حقوق میلیون‌ها کارمند را با آن پرداخت کرد. کشوری که سالانه نیاز به ده‌ها میلیارد دلار سرمایه دارد از سال 1398 تا امروز فقط 22میلیارد دلار سرمایه‌گذاری از سوی دولت را تجربه کرده است.

بخش‌خصوصی ایران فاقد انگیزه و توانایی برای توسعه است و تنها به این می‌اندیشد که بنگاهش ورشکسته اعلام نشود. سرمایه‌گذاری خارجی به خشکسالی رسیده و هیچ بنگاه بزرگی حاضر نیست برای سرمایه‌گذاری به جمهوری اسلامی بیاید. با این همه بدبختی که در کسب‌وکار و معیشت شهروندان دیده می‌شود اما از طرف دیگر سیاست خارجی ایران گونه‌ای آرایش شده که دست‌کم در کوتاه‌مدت چشم‌اندازی از صلح و آشتی با بخش نیرومند دنیا دیده نمی‌شود.

سیاستمداران جمهوری اسلامی هنوز تصور می‌کنند این کشور مرکز عالم است و همه دولت‌ها و ملت‌ها باید از ایران تبعیت کنند یا از ایران هراس داشته باشند.

این تصور قدیمی که شاید هزاران سال از عمرش سپری شده اما در ذهن مدیران ایرانی رسوب کرده است. انگار‌نه‌نگار که همین جمهوری اسلامی با داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی حالا باید منت رهبران کشور کوچک 5میلیون نفری ترکمنستان را بکشد تا گازشان را بفروشند یا به این دلخوش باشند که گاز روسیه به ایران برسد. ایران امروز هزاران زخم در دل دارد و شهروندان ایرانی از این همه ناتوانی‌ها خسته و آزرده‌اند.

اما راه‌حل چیست؟ هنگامی که گفته می‌شود برای باز شدن گره‌های پرشمار باید گره اصلی را باز کرد، گروهی آشفته می‌شوند و این را نمی‌پذیرند. آیا تجربه دهه90 برای جمهوری اسلامی عبرت نمی‌شود؟ آیا باید دهه 1400 را همانند دهه قبل ادامه دهیم؟ واقعیت این است که دیگر کشور و مردم کشش ندارند، هزاران زخم و هیچ درمان نمی‌تواند ادامه یابد. محمدصادق جنان‌صفت - روزنامه جهان صنعت

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها