رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 644191

جمهوری اسلامی و آمریکای غیرلیبرال

ساعت 24 - با تکرار تاریخ در انتخابات ۲۰۲۴، بهت محسوس پیشین این بار جای خود را به ترکیبی از خوش‌بینی و بدبینی داده است. ما چگونه باید در میانه خوش‌بینی و بدبینی با دولت دوم دونالد ترامپ مواجه شویم؟ در سال ۲۰۱۶، بسیاری در واشنگتن و پایتخت‌‌‌های اروپایی معتقد بودند که اقتدارگرایی پوپولیستی دونالد ترامپ پدیده‌ای اپیزودیک است، به این معنی که به‌جای شکل‌‌‌دهی به دوره‌‌‌ای جدید، تنها قادر به خلق لحظه‌‌‌هایی گذراست.

این دیدگاه در تهران نیز طرفدار داشت و چنین به‌‌‌نظر می‌‌‌رسید که نظام حکمرانی براساس همین نگرش، با تاکتیک تعلیق سیاست‌‌‌ خارجی در قالب دستورکار نه جنگ و نه مذاکره، پرداخت هزینه‌‌‌های بالای اقتصادی «فشار حداکثری» دونالد ترامپ را تحمل کرد.

گرچه دلیل گزینش این رویکرد تعلیقی را می‌‌‌توان براساس نگاه پیش‌‌‌گفته و نیز این واقعیت که این ایالات‌‌‌متحده بود که زیر میز برجام زده بود تا حدی توجیه کرد، اما شگفت‌‌‌انگیز آنجا بود که در یک ناسازگاری زمانی، در «بزنگاه بحرانی» اتمام اپیزود پوپولیسم در واشنگتن سیاست خارجی تهران از تعلیق خارج نشد و ماه‌عسل چهار‌‌‌ساله ریاست‌جمهوری جو بایدن در چشم برهم‌زدنی به اتمام رسید.

تجربه دوره اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ موجب شده است تا انتخاب مجدد او، هم در ایران و هم در جهان، با طیفی از واکنش‌‌‌های خوش‌بینانه و بدبینانه همراه شود. رهبران اقتدارگرایی همچون ولادیمیر پوتین از قدرت‌‌‌گیری مجدد او با رویی باز استقبال کرده‌‌‌اند، حال آنکه لیبرال‌‌‌های آمریکایی و اروپایی با برق نگرانی در چشم نظاره‌‌‌گر سیر رویدادها هستند.

در ایران نیز برخی با تاکید بر رویکرد پراگماتیستی و تا حدی کاسب‌‌‌کارانه دونالد ترامپ در سیاست خارجی، مرزهای خوش‌بینی را تا آنجا گسترش می‌دهند که از دوره دوم ریاست‌جمهوری او به عنوان فرصتی تاریخی برای حل منازعه چند دهه‌‌‌ای ایران و آمریکا سخن می‌‌‌گویند؛ در همین حال، برخی دیگر با بدبینی نسبت به امکان‌‌‌پذیری تغییرات راهبردی در سیاست خارجی کشور نه‌تنها نگران بازگشت و تشدید فشار حداکثری، بلکه هراسان از سایه جنگ هستند. چنانچه بپذیریم انگاره‌‌‌ها، فراروایت‌هایی هستند که موضوعات بحث‌‌‌برانگیز در یک زمان خاص را قالب‌‌‌بندی می‌کنند، آنگاه فهم دلایل مختصات این «ایسم‌‌‌ها» می‌‌‌تواند در تعیین شیوه صحیح مواجهه با آن‌ها اثرگذار باشد.

پوپولیسم اقتدارگرا اغلب به بیماری لیبرال دموکراسی تشبیه می‌شود؛ اما این بیماری کجا را هدف می‌گیرد؟ در رایج‌‌‌ترین تعریف، پوپولیسم انگاره‌‌‌ای است مبتنی بر دوگانه آنتاگونیستی «مردمان خوب» در برابر «دیگران بد». بر این مبنا، گرچه تاکید پوپولیست‌‌‌ها بر پیاده‌سازی «اراده عمومی» معمولا نوعی تئاتر دموکراسی است، اما آن‌ها را نمی‌‌‌توان لزوما ضددموکراسی دانست.

با این حال، فراروایت ذیل پوپولیسم اقتدارگرای غربی عمیقا غیرلیبرال است. تمایز میان دموکراسی و لیبرالیسم از جمله موضوعات کلیدی است که اغلب دست‌‌‌کم گرفته می‌شود. دموکراسی، فرآیندی برای انتخاب رهبران بوده و با مشارکت شهروندان در تعیین سرنوشت‌‌‌شان مرتبط است؛ اطلاق صفت دموکراتیک به یک دولت، دلالت اندکی در مورد قواعد حاکم بر هدایت سیاست داخلی و خارجی و قیود آن به‌دست می‌دهد.

نوید رییسی - دنیای اقتصاد

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها