رسانه های روسی و سقوط اسد
ساعت 24 - خبرگزاریهای دولتی روسیه روز یکشنبه گزارش دادند که بشار اسد، رئیسجمهور پیشین سوریه و خانوادهاش پس از پیشروی شگفتانگیز نیروهای مخالف که دمشق را تصرف کرده و حکمرانی ۵۰ ساله خانوادهاش را پایان داد، چند ساعت بعد به روسیه فرار کرده و در آنجا پناهندگی دریافت کردهاند.
هزاران نفر از مردم سوریه به خیابانها ریختند و با به اهتزاز درآوردن پرچمهای انقلابی، صحنههایی را رقم زدند که به روزهای اولیه قیام بهار عربی شباهت داشت. این تحولات سریع اکنون سوالاتی را در مورد آینده سوریه و منطقه و ایجاد کرده است.
جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، گفت که رویکرد ما موازنه قدرت در خاورمیانه را تغییر داده است و از اقداماتی که ایالات متحده و متحدانش برای تضعیف حامیان سوریه — از جمله روسیه، ایران و حزبالله — انجام دادهاند، تمجید کرد.
او سقوط اسد را “اعمال بنیادین عدالت” توصیف کرد اما همچنین آن را “لحظهای از خطر و عدم اطمینان” دانست و گفت که گروههای مخالف “الان حرفهای درستی میزنند”، اما ایالات متحده به دقت اقدامات آنها را ارزیابی خواهد کرد.
در همین حال، بشار اسد و خانوادهاش در مسکو پناهندگی دریافت کردهاند. کارشناسان میگویند این امر جای تعجب ندارد — حمایتهای سیاسی و نظامی کرملین به بشار اسد کمک کرده بود تا سالها به قدرت خود بچسبد. امروز، ارتش روسیه هنوز نیروهایی در سوریه دارد، اما با سقوط رژیم اسد، آن پایگاه نظامی در سوریه به شدت نامطمئن شده است.
نیکولای کوژانوف، استاد دانشگاه در مرکز مطالعات خلیج فارس در دانشگاه قطر، گفت که روسیه اولینبار در سال ۲۰۱۵ نیروهای خود را به سوریه اعزام کرد. “برای اولینبار پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان، مسکو نیروهای نظامی خود را در خاورمیانه و در کشوری که در حال جنگ بود، مستقر کرد”.
کوژانوف توضیح داد که مسکو مجبور بود از بشار اسد حمایت کند زیرا او یکی از معدود رهبرانی بود که به طور علنی طرفدار روسیه در منطقه بود.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نگران بود که تغییرات رژیم در منطقه ناشی از بهار عربی باعث شود کشورهای منطقه علیه روسیه و به نفع غرب حرکت کنند. روسیه با برپایی پایگاههای نظامی در سراسر سوریه و کنترل میادین هوایی و همچنین دستیابی به دسترسی دریایی به دریای مدیترانه، حضور نظامی طولانیمدتی در سوریه ایجاد کرد.
بر اساس گفتههای کوژانوف، پوتین با حضور نیروهای روسی در سوریه پیامی به ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی ارسال کرد. “با انجام این حرکت بیسابقه، مسکو میخواست نشان دهد که چه بخواهند و چه نخواهند، باید با مسکو صحبت کنند”. این یک نمایش قدرت و اعتبار بود. اما برای ایجاد این حضور نظامی، روسیه نیاز داشت تا بشار اسد را در قدرت نگه دارد.
در سال ۲۰۱۵، پوتین تاکید کرد که روسیه فقطعلیه گروههای تروریستی میجنگد. علاوه بر این، روسیه فقط حمایت هوایی نظامی برای سوریه فراهم خواهد کرد و در عملیاتهای زمینی شرکت نخواهد کرد. همچنین، این حمایت نظامی تاریخ انقضا خواهد داشت.
به گفته گلب ایریسوف، افسر پیشین نیروی هوایی روسیه که در سوریه نیز خدمت کرده است، “روسها سعی کردند این مداخله را پنهان کنند، تلاش کردند نشان دهند که این مداخله برای نیروهای روسیه بدون خونریزی است. البته این یک دروغ بود”. وی افزود “از همان ابتدا، روسیه تنها در عملیاتهای هوایی دخالت نکرد، بلکه در عملیات زمینی هم حضور داشت”. “این فقط به طور پنهانی از چشم مردم انجام میشد، با استفاده از واحدهای شبهنظامی خود مانند گروه واگنر.”
گروه واگنر یک شرکت نظامی خصوصی روسی است که توسط یِوگنی پریگوزین تاسیس شده و مداخله نظامی روسیه در سوریه نقطه عطفی برای این گروه بود که از آن پس در خاورمیانه و آفریقا فعالیتهای گستردهای انجام داد.
در ویدئویی در سال ۲۰۲۳، پریگوزین به این امر افتخار کرد که “گروه واگنر روسیه را در تمام قارهها بزرگ میکند”. او همچنین گفت که این گروه در حال مبارزه با گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده در سرتاسر جهان است.
کوژانوف گفت که واگنر ابزاری مناسب برای مسکو در “منطقههای خاکستری جنگ” بهشمار میرود. به عبارت دیگر، این مناطق “جایی بود که مسکو نمیخواست نیروهای رسمی خود را در آنجا مستقر کند اما میتوانست از خدمات واگنر برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند. و اگر شکست میخورد، میتوانست همیشه ارتباط خود را با نیروهای روسی انکار کند. ” این انکار ارتباط بسیار مهم بود، زیرا با حضور نظامی روسیه در سوریه، گزارشهای بسیاری از جنایات جنگی ثبت شد.
علاوه بر این، به گفته کوژانف “روسها یک زمین آزمایشی داشتند که در آن تجهیزات نظامی خود را نشان میدادند، تبلیغ میکردند و آزمایش میکردند. پس از سال ۲۰۱۵، فروش تسلیحات روسی بهطور چشمگیری افزایش یافت. در این میان، ارتش روسیه تجربه جنگ در خارج از کشور را به دست میآورد”.
اما اوضاع در سال ۲۰۲۲ تغییر کرد، زمانی که روسیه حمله تمامعیار خود به اوکراین را آغاز کرد. از آن زمان، روسیه حضور نظامی خود را کاهش داده و منابع خود را از سوریه به اوکراین منتقل کرد. در هفتههای اخیر، زمانی که نیروهای مخالف سوری شروع به پیشروی کردند، روسیه یا تمایلی به مقابله نداشت یا قادر به انجام آن نبود. به گفته کوژانوف “آنها بهطور کلی بهاندازه کافی قدرتمند نیستند تا معجزهای برای حمایت از اسد انجام دهند، بنابراین در حقیقت آنها مانند یک دانه شن کوچک در یک طوفان عظیم هستند”.
به اعتقاد نیکول گراجوسکی، پژوهشگر موسسه کارنگی برای صلح بینالمللی «روشهایی که آنها این موضوع را مطرح کردهاند، جالب است. اساساً همه چیز را به گردن بشار اسد انداختهاند». گراجوسکی گفت که وقتی نیروهای مخالف پیشروی کردند، روایت کرملین این بود که آنها تمام تلاش خود را کردهاند و این شکست کاملاً ناشی از اشتباهات اسد است. «من کمی تعجب کردم که روسها به او پناهندگی دادند. منظورم این است که روسها لزوماً از اسد در طول این مداخله و کمپین حمایت نکردند، اما به این نتیجه رسیدند که او در واقع نیرو و رهبری ثابت در اینجا بود که میتوانستند از او حمایت کنند».
گراجوسکی اضافه کرد که روسیه روی رهبر اشتباهی در سوریه شرطبندی کرده بود — و سقوط اسد به عنوان یک شرم و شکست برای کرملین دیده میشود. «این یک ضربه است. من فکر میکنم این مسئله بهطور اساسی نشان میدهد که مدل روسیه در سوریه پایدار نبوده است. کشوری که بهشدت به حمایت خارجی وابسته بود تا بتواند خود را حفظ کند. روسیه بر روی فردی شرطبندی کرده بود که نه بهترین منافع را برای کشورش را در نظر داشت و نه ارادهای برای حفظ آن داشت».
بزرگترین سوال برای مسکو اکنون این است که آیا قادر خواهد بود حضور نظامی خود را در سوریه حفظ کند یا خیر. بر اساس گزارشهای رسانههای دولتی روسیه، کرملین با نیروهای مخالف تماس گرفته است که گفتهاند امنیت پایگاههای روسی را تضمین خواهند کرد. در نهایت، با سقوط اسد، اعتبار روسیه در خاورمیانه ممکن است ضربهای غیرقابل جبران خورده باشد.
ایراس
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.