رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 646258

آقای عارف الان وقت گریه نیست!

ساعت 24 - اظهارات عارف، معاون اول دولت، درخصوص وضعیت اسفناک تالاب انزلی واکنش‌های گسترده‌ای را برانگیخته است. او با اشاره به وضعیت این تالاب و بحران منابع طبیعی گفت: «راهی جز اندوه و گریه برای وضعیت منابع طبیعی کشور باقی نمانده است.» این بیان نه‌تنها از یک مقام مسئول پذیرفتنی نیست، بلکه سوالات بسیاری را درباره نقش و مسئولیت مدیران در قبال بحران‌های کشور مطرح می‌کند.

این نوع بیان، به‌ویژه از سوی مسئولی که به‌تازگی در یکی از بالاترین جایگاه‌های اجرایی کشور قرار گرفته، شایسته شان و جایگاه یک مقام عالی‌رتبه دولتی نیست. اظهاراتی که به‌جای ارائه راهکار یا نمایش اراده برای مدیریت بحران، صرفاً بر احساسات و یاس تاکید دارد، نه‌تنها به دور از انتظارات عمومی است، بلکه نشانه‌ای نگران‌کننده از ضعف در رویکرد مدیریتی و نبود برنامه‌ریزی منسجم تلقی می‌شود. اگر مسئولان پیش از پذیرش چنین جایگاه‌های حساسی، به‌طور دقیق ابعاد مشکلات و بحران‌های موجود را ارزیابی نکرده‌اند، این پرسش به‌طور جدی مطرح می‌شود که چگونه می‌توانند در مسیر عملیاتی‌کردن وعده‌های انتخاباتی و تحقق مطالبات عمومی موفق عمل کنند؟ این که فردی در جایگاه معاون اول دولت بگوید «راهی جز گریه نیست»، عملاً مرز میان مسئولیت و نارضایتی عمومی را از بین می‌برد. مردم از مسئولان انتظار دارند که مشکلات را حل کنند، نه این که خود در نقش تماشاگر یا منتقد ظاهر شوند. اگر مدیری نمی‌تواند راهکاری برای برون‌رفت از بحران‌ها ارائه دهد، چرا مسئولیت پذیرفته است؟ مگر هدف از قبول این مسئولیت چیزی جز مدیریت و رفع چالش‌های بزرگ نیست؟  پیام ضعف به داخل و خارج در شرایط حساس ایران که با طیفی از چالش‌های پیچیده در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مواجه است، بیان اظهاراتی از این دست نه‌تنها تاثیری مثبت بر افکار عمومی ندارد، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف مدیریتی و انفعال ارزیابی می‌شود. در چنین موقعیت‌هایی، انسجام ملی و قدرت بیانی مسئولان، عاملی کلیدی برای تقویت اعتماد عمومی و ارتقای جایگاه کشور در برابر تهدیدات خارجی است. هرگونه استفاده از ادبیات احساسی و غیرکارشناسانه، نه‌تنها آسیب‌زاست، بلکه به‌طور ناخواسته بستری برای بهره‌برداری دشمنان از شکاف‌های داخلی فراهم می‌کند. این مسئله متاسفانه پدیده‌ای تکراری در میان بخشی از مقامات ارشد دولتی به شمار می‌رود. در گذشته نیز اظهارات مشابهی از سوی برخی مسئولان بلندپایه، از جمله رئیس‌جمهور و وزرا، مطرح شده که با واکنش منفی افکار عمومی و نقد صریح نخبگان و کارشناسان مواجه بوده است. این روند نشان می‌دهد که برخی مدیران، به‌ویژه در مواقع بحرانی، از اهمیت و اثرگذاری کلمات خود بر افکار عمومی و نیز پیامدهای بین‌المللی آن آگاه نیستند. ضرورت بازنگری در رویکردهای ارتباطی مسئولان، از یک سو به معنای تقویت مسئولیت‌پذیری و استفاده از ادبیات مبتنی بر عقلانیت و امید است و از سوی دیگر، تضمینی برای جلوگیری از ارسال پیام‌های اشتباه به بازیگران خارجی و تحکیم جبهه داخلی. مدیران و مقامات دولتی باید آگاه باشند که سخنانشان، علاوه بر اثرگذاری مستقیم بر مردم، به‌طور غیرمستقیم بر برداشت‌ها و استراتژی‌های بازیگران منطقه‌ای و جهانی تاثیرگذار است. در نتیجه، به کار بردن ادبیات سنجیده، تخصص‌محور و هدفمند، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت حیاتی برای حفظ منافع ملی است.

روزنامه خراسان

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها