آینده تولید و اقتصاد در ایران
به عقیده اقتصاددانان و مدیران صنعتی و اقتصادی، افت جایگاه اقتصادی کشور در نتیجه ناترازی قطعی است. برای نمونه علی حبیبنیا شش پیامد ناترازی را بهترتیب «افت بهرهوری و کاهش توان رقابتی صنایع انرژیبر در بازارهای داخلی و خارجی»، «افزایش هزینههای تولید و در نتیجه فشار تورمی بر قیمت کالاها»، «تحریک فرآیند صنعتزدایی و خروج سرمایه از بخش تولید»، و «امکان شکلگیری بازار سیاه انرژی یا اتکا به سوختهای آلاینده و غیراستاندارد» میداند.
ضمن اینکه تاکید دارد این موضوع به «نابرابری منطقهای دامن میزند»، زیرا مناطق با زیرساخت انرژی محدودتر، بخش صنعت خود را از دست میدهند. یونس نادمی هم معتقد است ممکن است ناترازی علاوه بر کلید زدن افزایش بیکاری و گسترش فقر و نابرابری، پیامدهای امنیتی ناشی از نارضایتی عمومی را هم در پی داشته باشد.
به عقیده محسن عسکری، آسیب به ساختار تولید صنعتی و همه پیامدهای مرتبط به آن، نتیجه طبیعی ناترازی است. از آن سو، حل تحریم در کنار روی آوردن به رویکردهای بازاری در بخش انرژی و حذف قیمت دستوری میتواند به ظهور فرصت جدیدی برای تحول اقتصاد ایران بدل شود. ا
مین ایزدیار نیز با اشاره به اثر عمیق تحریمها و وجود معضل FATF بر تحول بخش انرژی ایران معتقد است: راهحل غلبه بر ضعف جدی کشور در سرمایهگذاری روی زیرساختهای انرژی حل این دو مساله است. به عقیده این پژوهشگر اقتصادی، ناترازی پیشآمده شدیدتر از آن است که با سیاستهای موقتی بتوان از آن عبور کرد. حل این مساله نیازمند استراتژیهای کلان و تصمیمات بزرگ از نهادهایی فراتر از دولت است. این روندی که به ناترازی انجامیده است، باید متوقف شود و روی زیرساختهای تولید انرژی سرمایهگذاری شود.
دنیای اقتصاد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.