انتقاد کیهان از اندیشه مدیریتی روحانی و پزشکیان
ساعت 24 - آنچه امروز کشور را با چالش مواجه کرده و کارها را سخت و به کُندی پیش میبرد ممکن است تا حدودی به بیتجربگی افراد در قبول مدیریتها برگردد اما آن چیزی که جامعه را رنج میدهد و بعضا مدیریتها را قفل کرده است نوع نگاه برخی از دولتمردان بهاندیشههایی است که سعی دارند با آن اندیشهها کشور را اداره کنند.
وقتی رئیسجمهوری 8 سال سکان اداره کشور را برعهده میگیرد و 3 سال قبل از رسیدن به این جایگاه در سال 1389،کتابی را با عنوان «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» به رشته تحریر در میآورد که در تقدیر از همکاران خود در نگارش این کتاب کاملا روشن است که چه کسانی و با چه تفکری در نگارش این کتاب دخیل بودهاند، معلوم است که سرنوشت امنیت و اقتصاد این کشور قرار است در کجاها و با چهاندیشهها و ادبیاتی کشیده شود.
طبیعی است که در اینجا رویکرد دولت همان تجربه اقتصادی غیر همسویی خواهد بود که دلار 11 هزار تومانی را قرار است به 31 هزار تومان بکشاند و 30 تن طلا را تبدیل به سکه کرده و جیب جماعتی را پر و سفره مردم را خالی کند و چشم به نسخههای اقتصادیای دوخته شود که گریه حتی خودیهایشان را هم در آورد.
جالب آنکه آقای روحانی در این کتاب 800 صفحهای، تلاش داشته با متوسل شدن به ابزارهای علمی و تعیین استراتژی براساس جدول SWOT یا همان بررسی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصتها، نوع مکتب اقتصادی در توسعه مطلوب برای جمهوری اسلامی را با در نظر گرفتن اسناد بالادستی نظام در اهداف اقتصادی به مکتب اقتصادی «نوکینزگراها» وصل کند و معتقد است این مکتب به الگوی مطلوب توسعه در جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری دارد.
صرفنظر از اینکه در این کتاب با وجود ادعای روشهای علمی، چارچوبهای لازم برای بررسی همه مکاتب اقتصادی اعم از اسلامی و غربی رعایت نشده است، سوال این است کدام مبانی فکری نظریهپردازان مکتب نوکینزها با مبانی و آموزههای دینی ما سازگاری دارد؟ حالا این آقای «جان مینارد کینز» انگلیسی که مکتب نوکینزی را محصول اندیشه اقتصادی او میدانند کیست و چه مبانی فکری دارد؟
جان مینارد کینز در سال ۱۹۳۰ و در بحبوحه بحران جهانگیر اقتصادی، وعده روزی را میدهد که «همگان ثروتمند شدهاند و اضافه میکند که در آن زمان بار دیگر هدفها را برتر از وسایل میشماریم و خوبها را بر مفیدها ترجیح میدهیم.... اما آگاه باشید! زمان این آرمانها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دستکم برای یکصد سال دیگر باید برای خود و هر کس دیگر تظاهر کنیم که بدی، نیکی است و نیکی، بدی؛ زیرا بدی، مفید است و نیکی، مفید نیست." رئیسجمهور محترم بدانند آنچه کشور را از نهتنها از لحاظ اقتصادی، بلکه خطرناکتر از مسایل اقتصادی، از لحاظ فرهنگی به این حال و روز انداخته که عدهای زیر چرخ توسعه به ارمغان آورده نوکینزی مکتب اقتصادی آقای روحانی له شده و عدهای با نسخههای «جان مینارد»، همه مرزهای اخلاقی را برای رسیدن به مرتبه بالاتر طی میکنند، این اندیشههای اقتصادی آن دولت است که هنوز هم ممکن است کارشناسان آن در قالب «مجربهای» اقتصاد ایران در اطراف شما بزرگوار برای جامعه مشق کرده و نسخه میپیچند. رئیسجمهور محترم کافی است به جملاتی که آقای عبدالعلیزاده، نماینده ویژه ایشان در اقتصاد «دریامحور» که همین دو روز پیش بیان کردند، توجه داشته باشند. ایشان با گریه میگوید: چند روز پیش احمد خرم (وزیر راه دولت خاتمی ) را دیدم، گفت: در دوران وزارتم خطای بزرگی کردم، خودم را نمیبخشم.
در آن برهه سفارش خرید ۸۰ فروند کشتی را به کره جنوبی دادم، در حالیکه میتوانستم همین سفارش را به کارخانههای ایرانی بدهم. با این کارم کرهجنوبی را به یک کشتیساز بزرگ در دنیا تبدیل کردم.». حالا به نظر شما آقای پزشکیان عزیز، این حسرت! بیش از آنکه محصول بیتجربگی مدیریتی باشد، محصول «عدم خودباوری»، صرف واژه «ما نمیتوانیم»، «اتکای به غیر» یا «پیاده کردن اقتصاد وابسته لیبرالی و نو لیبرالی غرب» بهجای «اقتصاد مقاومتی» نیست؟ حسن رشوند- روزنامه کیهان
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.