رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 647514

پخشان عزیزی با کدام تعریف از بغی مستحق اعدام است؟

محمد هادی جعفرپور -برای انتساب اتهام بغی لازم است مرتکبان جرم اعضای یک گروهی باشند که بر امام عادل و علیه حکومت اسلامی خروج می‌کنند که این قید در ماده ۲۸۷ تحت عنوان نظام جمهوری اسلامی ایران تصریح شده است.

عطف به انتشار خبر تایید حکم اعدام پخشان عزیزی و اظهارات جناب رئیسیان وکیل ایشان که‌ در مقام نقد رای صادره بیان داشته‌اند: *به هیچ کدام از ایراداتی که در رابطه با پرونده پخشان عزیزی مطرح شده بود، از سوی دیوانعالی کشور پاسخی داده نشده و به ایرادات این پرونده من جمله ایرادات شکلی و ماهوی بی‌توجهی شده است.به نقایص در تحقیقات بی‌توجهی شده، به مدارک و مستنداتی که نشان می‌داد پرونده خانم عزیزی مستعد صدور حکم اعدام نیست و فعالیت ایشان در شمال سوریه در اردوگاه آوارگان شنگال و سایر اردوگاه‌های آوارگان جنگ داعش فعالیت مسالمت‌ آمیزی بوده که اساسا سویه سیاسی نداشته و حول محور امدادرسانی به تهاجمات داعش بوده است، هیچ ‌توجهی نشده است*»

فارغ از محتویات پرونده آنچه مستند به اتهام انتسابی به محکوم علیه قابل تامل به نظر می‌رسد تجزیه و تحلیل اتهام بغی به عنوان رفتار مجرمانه ی منتسب به پخشان عزیزی است.

تعریف لغوی بغی

در مفردات راغب اصفهانی «بغی» به معنای تجاوز نمودن و یا درگذشتن از حد اعتدال و همچنین به معنای تکبر آمده است؛ برای مثال در آیه ۲۳ سوره یونس « و یبغون فی الارض بغیر حق » بغی در مورد ستمکاران و تجاوزگران به کار رفته است. از نظر راغب بغی بر دو گونه است:

الف) پسندیده، یعنی درگذشتن از عدل به احسان و از امور واجب به مستحبات.

ب) تجاوز ناپسند و ناروا، یعنی از حق به باطل و به شک و شبهه رفتن 

بغی به معنای از حق و طریق حقیقت روی‌گردان‌شدن، عصیان و سرکشی و سلطه‌جویی کردن و به ستمگری پرداختن و متجاوز شدن آمده است.

در آیات قرآن کریم، واژه بغی و مشتقات آن در حدود ۹۵ مورد تصریح شده که قدر متیقن این معانی «طلب و درخواست همراه با تجاوز» است:به معنای ظلم، ستم و ستمکاری است؛ برای مثال، در آیه ۲۷ سوره شوری چنین آمده است: «ولو بَسَطَ اللهُ الرزقَ لعباده لَبَغوا فی الارض». خداوند متعال در این آیه شریفه می‌فرماید: و اگر خداوند برای بندگانش روزی را فراخ کرده بود، هرآینه در زمین ستم می‌کردند. یا در آیه ۱۷۳ سوره بقره که می‌فرماید: «فمن اضطر غیر باغ و لاعاد و لااثم علیه»: اگر کسی مضطر واقع شود و زیاده طلب و متجاوز از حد نباشد گناهی بر او نیست.که همین قاعده‌ی اضطرار مورد تصریح پیامبر ص در حدیث رفع قرار گرفته است.

 لذا بغی در لغت به معنای درخواست و طلب همراه با تجاوز است که معنا و مفهوم بغی به معنای تجاوز ناپسند آمده است.

 بالتبع قواعد فقهی قانون مجازات اسلامی در فصل نهم تحت عنوان بغی و افساد فی الارض ( ماده۲۸۶ تا ۲۸۸ )ضمن انشاء رکن قانونی این رفتار مجرمانه ارکان تشکیل دهنده ی بزه بغی تشریح شده است.

مستند به تعریف جرم بغی در ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی شرط تحقق این بزه آن است که مرتکبین در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کرده باشد.

با توجه به اصل قانونی بودن جرم و مجازات و حدیث رفع پیامبر اکرم ص که مبانی تحقق مسئولیت کیفری در نظام کیفری اسلام را تشریع فرموده‌اند ، دو شرط مقدماتی و بنیادین برای تحقق بزه بغی لازم است:

شرط اول بنا به تعریفی که از گروه در فرهنگ لغت ارائه شده است برای تحقق چنین جرمی لازم است مرتکبین بیشتر از دو نفر باشند تا مشمول تعریف گروه که در ماده‌ی استنادی به آن تصریح شده ،بشوند چرا که ماده‌ی اخیر الذکر و مستندات فقهی بر اقدام گروهی علیه حکومت اسلامی تاکید دارند.

شرط دوم آنجاست که مقنن اقدام گروهی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را مشمول این تعریف می‌داند. لذا نمی‌توان هر گونه اقدام ولو مسلحانه را مشمول این تعریف دانست.

با این وصف برای شکل‌گیری جرم بغی علاوه بر ضرورت تحقق سایر ضوابط شکل‌گیری رفتار مجرمانه به طور عام ، دو شرط اختصاصی برای این جرم لازم است

یک:اقدام گروهی

دو:اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران 

درچنین فرضی بزه بغی تحقق یافته ، نوبت به شناسایی مجازات قانونی این جرم می‌رسد.

ماده ۲۸۸ مقرر می‌کند:هرگاه اعضای گروه باغی ، قبل از درگیری و استفاده از،سلاح ، دستگیر شوند چنانچه سازمان و مرکزیت آن وجود داشته باشد به حبس تعزیری درجه سه ( مستند به ماده ۱۴ حبس درجه سه از،ده سال تا پانزده سال است) و چنانچه مرکزیت آن از بین رفته باشد به حبس تعزیری درجه پنج( حبس دو تا پنج سال)محکوم می‌شوند. بنا بر آنچه در مقررات یاد شده تصریح شده است ،این پرسش اساسی مطرح است که چطور ممکن است یک نفر را به تنهایی تحت عنوان اتهام بغی محاکمه کرد؟علاوه بر لزوم پاسخ به پرسش فوق الذکر از منظر فقهی توجه به این نکته حائز اهمیت است که باغی علاوه بر داشتن اراده در قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی بایستی قصد براندازی آن را نیز داشته باشد. همچنانکه وقتی به تاریخ جنگ‌های جمل، ‌صفین و نهروان رجوع می‌کنیم، می‌بینیم توده مردمی که در این جنگ‌ها شرکت داشتند، به این دلیل در مقابل امام علی ع صف آرایی کرده بودند که ایشان را به‌عنوان حاکم جامعه اسلامی قبول نداشتند، در واقع اصحاب جمل و صفین با بهانه خون‌خواهی عثمان و خوارج نهروان با شعار «لا حکم الالله»، علیه امام بر حق، قیام کردند تا ایشان را از راس حکومت اسلامی برکنار کرده و موجب سرنگونی دولت اسلامی شوند. از متن ماده ۲۸۷ قانون مجازات هم که اشعار می‌دارد «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند باغی محسوب می‌شوند»، استفاده می‌شود که وجود قصد براندازی برای تحقق این جرم لازم است. یعنی آن گروه یا جمعیت قصد مقابله با اساس و بنیان حکومت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و در نتیجه، براندازی آن را دارد. لذا برای انتساب اتهام بغی لازم است مرتکبان جرم اعضای یک گروهی باشند که بر امام عادل و علیه حکومت اسلامی خروج می‌کنند که این قید در ماده ۲۸۷ تحت عنوان نظام جمهوری اسلامی ایران تصریح شده است.

خبر آنلاین 

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها