کارتر وجلوگیری از جنگ هسته ای آمریکا و کره شمالی
ساعت 24 - حدود سی سال پیش، جهان تا مرز یک درگیری هستهای پیش رفت - تا اینکه جیمی کارتر به کره شمالی سفر کرد. در ژوئن ۱۹۹۴، رئیسجمهور پیشین آمریکا برای گفتگو با کیم ایل سونگ، رهبر وقت کره شمالی، به پیونگیانگ رفت. این سفر بیسابقه بود و نخستین بار بود که یک رئیسجمهور سابق یا فعلی آمریکا به کره شمالی سفر میکرد. ا
ین سفر یک اقدام استثنایی و مداخله شخصی نیز بود که به باور بسیاری، در آستانه وقوع جنگی بین آمریکا و کره شمالی مانع از آن شد؛ چنین جنگی میتوانست میلیونها نفر را به کام مرگ بکشاند. این سفر منجر به دورهای از تعامل بیشتر بین پیونگیانگ و غرب نیز شد.
اگر کارتر، که در ۲۹ دسامبر در ۱۰۰ سالگی درگذشت، دست به مجموعهای از اقدامات دیپلماتیک هوشمندانه نزده بود، شاید ماجرا هیچ وقت چنین نمیشد. آگهی
جان دلوری، کارشناس مسائل کره شمالی از دانشگاه یونسی، به بیبیسی میگوید: «کیم ایل سونگ و بیل کلینتون در آستانه یک درگیری بودند، و کارتر وارد عمل شد و توانست با موفقیت راهی برای حل و فصل این بنبست از طریق مذاکره پیدا کند. » Skip نیروگاه هستهای یونگ بیون کره شمالی قبل از تخریب یک برج خنک کننده (راست) دیده میشود، در این عکس که در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸ گرفته شده و توسط کیودو منتشر شده است.
در اوایل سال ۱۹۹۴، که مقامات دو کشور در تلاش بودند تا از طریق مذاکره به برنامه هستهای کره شمالی پایان دهند، تنش میان واشنگتن و پیونگیانگ بالا گرفته بود. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا گمان میکردند که با وجود مذاکرات در جریان، کره شمالی احتمالاً پنهانی سلاحهای هستهای ساخته است.
سپس، در اعلامیهای تکاندهنده، کره شمالی اعلام کرد که هزاران میله سوخت را از راکتور هستهای یونگبیون خود برای بازفرآوری خارج کرده است. این اقدام ناقض توافق پیشین با آمریکا بود که بر اساس آن، چنین عملی مستلزم حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. کره شمالی همچنین اعلام کرد که از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خارج خواهد شد.
بدگمانی آمریکا به اوج رسید، زیرا واشنگتن بر این باور بود که پیونگیانگ در حال ساخت سلاح است. در نتیجه، مقامات آمریکایی مذاکرات را قطع کردند. واشنگتن اقدامات تلافیجویانه مختلفی را آغاز کرد، از جمله اعمال تحریمهای سازمان ملل و تقویت نیروهای نظامی در کره جنوبی.
در مصاحبههای بعدی، مقامات آمریکایی فاش کردند که حتی بمباران یا حمله موشکی به یونگبیون را نیز در نظر گرفته بودند - که میدانستند چنین کاری احتمالاً به جنگ در شبهجزیره کره و ویرانی پایتخت کره جنوبی، سئول، منجر خواهد شد. در چنین فضای پرتنشی بود که کارتر وارد عمل شد.
سالها بود که کیم ایل سونگ به آرامی سعی کرده بود رابطه مثبتی با کارتر برقرار کند و درخواستهای شخصی برای بازدید از پیونگیانگ برایش فرستاده بود. در ژوئن ۱۹۹۴، پس از آگاهی از برنامههای نظامی واشنگتن و پس از رایزنی با رابطهایش در دولتهای آمریکا و چین - متحد اصلی کره شمالی - کارتر سرانجام تصمیم گرفت دعوت کیم را بپذیرد.
او سالها بعد به پیبیاس، شبکه تلویزیونی عمومی آمریکا گفت: «فکر میکنم ما در آستانه جنگ بودیم. این میتوانست به راحتی به جنگ دوم کره تبدیل شود که در آن حدود یک میلیون نفر کشته میشدند وتازه اگر جنگی هم رخ نمیداد تولید مواد شکافتپذیر هستهای ادامه مییافت.»سفر کارتر آمیزهای بود از سیاستهای دیپلماتیک ماهرانه و بیپروایی دلیرانه بود.
نخست، کارتر باید صداقت کیم را میآزمود. او چندین درخواست مطرح کرد که همه آنها پذیرفته شدند، به جز آخرین مورد: کارتر میخواست از سئول و از طریق منطقه غیرنظامی، نواری مرزی که به عنوان حائل بین دو کره عمل میکند، به پیونگیانگ سفر کند. او گفت: «پاسخ فوری آنها این بود که هیچکس در ۴۳ سال گذشته چنین کاری نکرده است و حتی دبیرکل سازمان ملل مجبور بوده از طریق پکن به پیونگیانگ برود. من هم گفتم، 'خب، پس من نمیآیم'.»یک هفته بعد، کیم کوتاه آمد.
گام بعدی برای کارتر دشوارتر بود - متقاعد کردن دولت خودش برای مجوز این سفر. رابرت گالوچی، مذاکرهکننده ارشد وقت آمریکا با کره شمالی، بعدها گفت که از اینکه آمریکا در واقع «سیاست خارجی خود را به یک رئیسجمهور سابق واگذار میکند تقریباً در همه جا نارضایتی وجود داشت».
کارتر ابتدا از وزارت امور خارجه درخواست مجوز کرد، اما با بیاعتنایی آنها مواجه شد. بدون آنکه منصرف شود، تصمیم گرفت صرفاً به بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، اطلاع دهد که فارغ از هر پیامدی قصد دارد این سفر را انجام دهد.
او در کادر معاون رئیسجمهور، ال گور، متحدی داشت که ارتباط کارتر با کلینتون را رهگیری کرد. «[ال گور] به من تلفن زد و گفت اگر عبارت را از 'تصمیم گرفتهام بروم' به 'بسیار مایلم بروم' تغییر دهم، او تلاش خواهد کرد مستقیماً از کلینتون مجوز بگیرد. .. صبح روز بعد ال گور با من تماس گرفت و گفت که اجازه رفتن دارم.»سفر تایید شد. «تردیدهای بسیار جدی»
روز ۱۵ ژوئن ۱۹۹۴، کارتر به همراه همسرش روزالین، گروه کوچکی از دستیاران و یک تیم تلویزیونی وارد کره شمالی شد. دیدار با کیم برای کارتر یک دوراهی اخلاقی بود.
او به پیبیاس گفت: «۵۰ سال از کیم ایل سونگ متنفر بودم. در طول جنگ کره در یک زیردریایی در اقیانوس آرام خدمت میکردم و بسیاری از همرزمانم در آن جنگ کشته شدند؛ جنگی که به نظرم او بیدلیل به راهانداخته بود. »
«بنابراین تردیدهای بسیار جدی درباره او داشتم. اما وقتی رسیدم، با احترام فراوانی با من رفتار کرد. او آشکارا از آمدنم بسیار سپاسگزار بود. » طی چند روز، خانواده کارتر چندین بار با کیم دیدار کردند، به گشت و گذار در پیونگیانگ پرداختند و سوار بر یک قایق تفریحی لوکس متعلق به پسر کیم، کیم جونگ ایل، به گردش دریایی رفتند.
کارتر دریافت که حدسش درست بوده است: کره شمالی نه تنها از حمله نظامی آمریکا به یونگبیون هراس داشت، بلکه آماده بود تا نیروهای خود را برای مقابله بسیج کند. .او گفت: «من مشخصاً از [مشاوران کیم] پرسیدم آیا برنامهای برای جنگ داشتهاند. و آنها صریحاً پاسخ دادند، 'بله، برنامه داشتیم'.» «کره شمالی نمیتوانست محکومیت کشورش و تحقیر رهبرش را بپذیرد و قطعاً واکنش نشان میداد. » «و من فکر میکنم این کشور کوچک با مردمی که آماده از خودگذشتگی بودند و اعتقاد مومنانه عمیقی به رهبر مورد احترامشان داشتند، همانطور که او را 'رهبر بزرگ' مینامیدند، داشتند، حاضر بود برای حفظ تمامیت و عزت خود، حتی با فدا کردن جان هزاران نفر در کره شمالی، هر فداکاریای انجام دهد، که به نظر من میتوانست به فاجعهای هولناک تبدیل شود. »
کارتر فهرستی از خواستههای واشنگتن و پیشنهادات خود را ارائه کرد. این موارد شامل از سرگیری مذاکرات با آمریکا، آغاز گفتگوهای مستقیم صلح با کره جنوبی، عقبنشینی متقابل نیروهای نظامی و کمک به آمریکا برای یافتن بقایای سربازان آمریکایی مدفون در خاک کره شمالی بود.
کارتر گفت: «کیم با همه آنها موافقت کرد. بنابراین، او را بسیار انعطافپذیر یافتم. تا جایی که میدانم، در آن زمان و اکنون، او کاملاً با من صادق بود. »
نکته مهم اینکه کارتر توافقی را پیشنهاد داد که بر اساس آن کره شمالی فعالیتهای هستهای خود را متوقف میکرد، به بازرسان آژانس اجازه بازگشت به راکتورهایش را میداد و در نهایت تاسیسات یونگبیون را از بین میبرد. در مقابل، آمریکا و متحدانش راکتورهای آب سبک در کره شمالی میساختند که میتوانست انرژی هستهای تولید کند اما قادر به تولید مواد برای سلاح نبود.
پیونگیانگ با اشتیاق به این توافق واکنش نشان داد، ولی مقامات آمریکایی هنگامی که کارتر آن را در یک تماس تلفنی پیشنهاد داد، با بیمیلی با آن برخورد کردند. سپس کارتر به آنها گفت که قصد دارد در سیانان جزئیات توافق را اعلام کند - که این امر دولت کلینتون را ناچار به موافقت کرد.
کارتر بعدها اقدام به فشار آوردن به دولت خود را با این توضیح توجیه کرد که باید «حل و فصل یک بحران بسیار جدی را به نتیجه میرساندم». اما این اقدام در داخل کشور با استقبال روبهرو نشد - طبق گفته آقای گالوچی مقامات آمریکا از اقدامات بدون هماهنگی کارتر و تلاش او برای «محدود کردن» اختیارات کلینتون راضی نبودند.
نزدیک به پایان سفر، به کارتر گفتند پیامی را به کره شمالیها منتقل کند که بر موضع عمومی کلینتون مبنی بر ادامه فشار آمریکا برای اعمال تحریمهای سازمان ملل تاکید میکرد. طبق گزارشهای آن زمان، کارتر با این درخواست مخالفت کرد.
ساعاتی بعد، کارتر با کیم سوار قایق شد و بلافاصله خلاف آنچه برنامهریزی شده بود را گفت. در حالی که دوربینهای تلویزیونی در حال فیلمبرداری بودند، او به کیم گفت که آمریکا کار بر روی تدوین تحریمهای سازمان ملل را متوقف کرده است - که مستقیماً با موضع کلینتون در تضاد بود.
کاخ سفید به سرعت با عصبانیت از کارتر برائت جست. برخی آشکارا ناراحتی خود را ابراز کردند و تصویری از کارتر به عنوان رئیسجمهوری پیشین که خودسرانه عمل میکند ارائه دادند. یکی از مقامات ارشد در آن زمان به واشنگتن پست گفت: «کارتر چیزی را که میخواهد میشنود. .. او واقعیت خودش را میسازد. » بسیاری در واشنگتن نیز از او به خاطر خود توافق انتقاد کردند و گفتند که کره شمالی از او سوءاستفاده کرده است.
اما استفاده هوشمندانه کارتر از رسانههای خبری برای فشار بر دولت کلینتون کارساز بود. با پخش تقریباً فوری مذاکراتش، او فرصت کمی برای واکنش به دولت آمریکا داد و بلافاصله پس از سفرش، به گفته مایک چینوی خبرنگار سیانان که سفر کارتر را پوشش میداد، «میشد تحول تقریباً ساعت به ساعت در سیاست آمریکا در قبال کره شمالی را مشاهده کرد» که طی آن لحن خود را نرمتر کردند.
گرچه کارتر بعداً ادعا کرد که مسئله تحریمها را اشتباه بیان کرده، اما با سرسختی معمول خود به واکنشهای منفی پاسخ داد. او گفت: «وقتی به سئول برگشتم، از واکنش منفی کاخ سفید شگفتزده و ناراحت شدم. آنها از من خواستند برای ارائه گزارش به واشنگتن نروم و مستقیماً به خانهام بروم.» اما او برخلاف خواسته آنها عمل کرد. «به این نتیجه رسیدم که آنچه باید ارائه دهم مهمتر از آن است که نادیده گرفته شود. » یک ماه بعد، پایانی دراماتیک برای این ماجرا رقم خورد.
روز ۹ ژوئیه ۱۹۹۴، همان روزی که مقامات آمریکایی و کره شمالی در ژنو برای گفتگو نشستند، رسانههای دولتی خبری تکاندهنده منتشر کردند: کیم ایل سونگ بر اثر حمله قلبی درگذشته بود. توافق کارتر به سرعت در وضعیت نامشخصی قرار گرفت. اما مذاکرهکنندگان به کار خود ادامه دادند و چند هفته بعد طرحی رسمی به نام «چارچوب توافقشده» را تدوین کردند.
گرچه این توافق در سال ۲۰۰۳ از هم پاشید، اما به دلیل متوقف کردن برنامه هستهای پیونگیانگ به مدت نزدیک به یک دهه قابل توجه بود. «کارتر جگر داشت»
رابرت کارلین، مقام سابق سیا و وزارت امور خارجه آمریکا که هیئتهای مذاکرهکننده با کره شمالی را رهبری میکرد، اشاره کرد که دستاورد واقعی کارتر در وادار کردن دولت آمریکا به همکاری بود.
او به بیبیسی گفت: «کارتر کم و بیش در کره شمالی با درهای باز مواجه بود. چالش بزرگتر، واشنگتن بود. .. در واقع، مداخله کارتر به توقف قطار تصمیمگیری آمریکا که به سمت پرتگاه میرفت کمک کرد. »
سفر کارتر همچنین از این جهت مهم بود که راهی برای بهتر کردن روابط باز کرد و منجر به چندین سفر بعدی شد، از جمله سفری در سال ۲۰۰۹ که کارتر با کلینتون برای بازگرداندن خبرنگاران آمریکایی بازداشت شده به کره شمالی رفت.
دکتر دلوری گفت که از کارتر همچنین به دلیل هموار کردن راه برای دیدار دونالد ترامپ با کیم جونگ اون - نوه کیم ایل سونگ - در سال ۲۰۱۸ تقدیر شد، زیرا کارتر این امکان را به وجود آورد که تصور دیدار یک رئیسجمهور کنونی ایالات متحده با یک رهبر کره شمالی ممکن باشد.
آن نشست با شکست مواجه شد و البته در درازمدت، سفر کارتر نتوانست شبح جنگ هستهای را از بین ببرد؛ شبحی که اکنون قویتر هم شده است. امروزه کره شمالی موشکهایی در اختیار دارد که گفته میشود قادر به هدف قرار دادن خاک اصلی آمریکا هستند.
اما کارتر به خاطر قمار سیاسی خود تحسین شد. این در تضاد آشکار با دوران ریاستجمهوری او بود. در زمان ریاستجمهوریاش به دلیل انفعال بیش از حد در سیاست خارجی، به ویژه در مورد نحوه مدیریت بحران گروگانگیری ایران، از او به شدت انتقاد میشد.
دکتر دلوری گفت: «سفر او به کره شمالی نمونهای برجسته از مداخله دیپلماتیک سازنده یک رهبر پیشین بود. »
میراث کارتر بیحاشیه نبوده است، بهویژه بهخاطر اقدام مستقل او در مذاکرات با کره شمالی که انتقادهایی را به همراه داشت. منتقدانش معتقدند که او بازی خطرناک و پیچیدهای انجام داد. به گفته مایک چینوی از سیانان، کارتر «تلاش کرد با جمعآوری شخصی عناصر یک توافق هستهای، آنچه را که سیاست اشتباه و خطرناک آمریکا میدانست، دور بزند».
اما برخی دیگر بر این باورند که کارتر در آن زمان فرد مناسب این کار بود.
هان اس پارک، یکی از افرادی که به کارتر در ترتیب دادن سفر ۱۹۹۴ کمک کرد، گفت: «او ارادهای بسیار قوی داشت، اما در عین حال مردی سرتاپا صلحطلب بود. »
پروفسور پارک افزود: «اگرچه یکدندگی او باعث میشد با بسیاری از افراد کنار نیاید، اما در نهایت مجموع این ویژگیها او را به بهترین فرد برای جلوگیری از بروز جنگی دیگر در کره تبدیل کرد. »
جدای از هر چیز دیگری، خود کارتر اطمینان داشت که کار درستی انجام میدهد.
رابرت کارلین میگوید: «او اجازه نداد نگرانیها و تردیدهای دولت آمریکا مانعش شود. کارتر جگر داشت.»
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.